eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 ❤️ اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق جہــاڹ انتظار قدومت را می کشد چشمماڹ را بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ اے روشڹ تر از هر روشنایی 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 | 📚 عنوان کتاب:لبخندی به معبر آسمان 🔻روایت زندگی سردار شهیدحاج‌محسن دین‌شعاری؛ جانشین گردان‌تخریب لشکر۲۷ محمدرسول‌الله(ص)این اثر با گردآوری نامه‌های این شهید، مصاحبه‌ها با افراد مختلفی که شهید دین‌شعاری را می‌شناختند، گردآوری و تدوین شده است. ✍ نویسنده:گروه تحقیقاتی فتح الفتوح 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 | 🔻شهیدسیدمرتضی‌آوینی: زندگی به خون وابسته است و  پیکر تاریخ  بی خون خدا مرده ای بیش نیست و سر مبارک امام شهید بر فراز نی رمزی است میان خدا و  عشاق ؛ یعنی که این است بهای دیدار. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹مصطفی گفت: - سمیه، یکی از بچه های محل مون برای پدرش قمه کشیده،نه اینکه خیال کنی پسر بدیه، نه! اتفاقا بچه باحالیه! به قول خودش شیطون گولش زده. امروز می‌گفت اگه کربلا بره آدم میشه. دلم میخواد پول جور کنم و بفرستمش کربلا. 😳چشم هایم گرد شد: + مصطفی ما خودمون هشتمون گروی نه‌مونه! -میدونم میدونم عزیز، اما خیلی خوب میشد اگه می‌تونستیم بفرستیمش! فکر کن کسی که کار خلافی کرده، به زبان خودش بگه اگر برم کربلا دیگه درست میشم! اشک در چشمانت جمع شد. نقطه ضعفم را می‌دانستی. گفتم: + باشه قبول. ان‌شاالله خدا قبول کنه! - وای عزیزم باورم نمیشه!😌🌱 هر طور بود پول را جور کردیم و او را فرستادیم. وقتی از سفر برگشت. مادرش آمد و کلی از تو تشکر کرد، چون به کلی رفتار پسرش تغییر کرده بود. 📚 کتاب "اسم تو مصطفاست" ، ص ۷۰ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ✍🏻بخشی از وصیتنامه شهید ❤️از مردم ایران میخواهم تفرقه‌ اندازی نکنید،با هم متحد باشید،دین اسلام را سربلند نگه دارید. 💛نماز را اول وقت و با حضور قلب بخوانید،پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید. 💚پیوند به ائمه اطهار(ع) و به‌ خصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به‌ یاد داشته باشید. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت وصیت نامه شهید عباس دانشگر، شهید دهه هفتادی مدافع حرم توسط استاد رحیم‌پور ازغدی به مناسبت سالروز شهادت ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📸 علیرضا فرزند شهید «احمدی روشن» در جلسه امروز رهبر انقلاب با دیدار کارشناسان و مسئولان صنعت هسته‌ای کشور 🔴 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢هنوز موقعش نشده 🔹مامان جان دیشب یه خواب عجیبی دیدم، عادت داشت همیشه مرا با «جان» صدا می زد. موقع خداحافظی هم خودش را لوس می کرد و می گفت «فدات!.» نشستم مقابلش و گفتم: چه خوابی؟ خواب دیدم دمِ در با دوستام نشستم. یک دفعه دو تا فرشته از آسمون اومدن و منو با خودشون  بردن. پرسیدم:« منو کجا می برین؟» گفتن: «به ما ندا رسیده که تو رو با خودمون ببریم » خیلی بالا رفتیم ، طوری که اصلا زمین معلوم نبود اما نمی دونم چی شد که دوباره دیدم منو بر می گردونن. باز پرسیدم: «چرا برگشتیم؟» یکی شون جواب داد: «به ما ندا رسید تورو ببریم پایین. هنوز موقعش نشده.» وقتی بلند شدم انگار روح در بدن نداشتم. خیلی سردم بود. دستی روی صورتش کشیدم و گفتم: «خیره ان شاالله» ولی تهِ دلم لرزید . 🌹شهید سیدمحمد عبدی 🌹شهادت:  1394/9/5 🌹علت شهادت: درگیری با اشرار - بابلسر-بهنمير 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ای شهید، ای آن که بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را هم، از این منجلاب بیرون کش".🕊✨ . بیاد شهید حسن مختار زاده💚🌙 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب هم‌اکنون در دیدار دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هسته‌ای کشور: دشمنان بیست سال است برای ما چالش هسته‌ای درست کرده‌اند چون میدانند که حرکت در صنعت هسته‌ای در حکم کلید برای پیشرفتهای علمی کشور است/ بهانه‌ی سلاح هسته‌ای دروغ است و خودشان هم میدانند/ما روی مبنای اسلامی‌مان نمیخواهیم طرف سلاح برویم و الا اگر این نبود جلویش را نمی‌توانستند بگیرند؛ همچنانی که جلوی پیشرفتهای هسته‌ای ما را تا الان نتوانستند بگیرند ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب اسلامی، صبح امروز در دیدار مسئولان صنعت هسته‌ای: زیر بار خواسته‌های زورگویانه و ادعاهای خلاف واقع نروید ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 | 🌟کاک جلال نیز در اوایل انقلاب و در جریان مبارزه با منادیان کفر مجبور به ترک مریوان و مهاجرت به کرمانشاه شد و بعد از سازماندهی سازمان پیشمرگان مسلمان کرد و آمادگی مجدد جهت پاکسازی و آزاد کردن مریوان به منطقه بازگشت و با شجاعت و شهامت کامل با عوامل بیگانه جنگید و پس از مدت کوتاهی به خاطر داشتن استعداد و ابتکار، فرماندهی رزمندگان را عهده دار شد. 🔻شهید کاک جلال بارنامه در مدت کوتاهی که فرماندهی سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد مریوان را بر عهده داشت، در عملیات های بسیاری شرکت داشت. کاک جلال مشاوری امین برای اولین فرمانده سپاه مریوان برادر حاج احمد متوسلیان و همرزمی دلسوز و انقلابی برای شهیدان چمران، بروجردی، ابوعمار و قهاری محسوب میشد. 💠شهید کاک جلال بارنامه بعد از برقراری امنیت و آرامش در منطقه، در سنگر بسیج و تفکر بسیجی نقش آفرینی کرد و به عنوان فرمانده گردان 101 عاشورا، از هیچ کوشش دلسوزانه ای دریغ نکرد و تجربه سال های جنگ و مبارزه را به بسیجیان و حامیان انقلاب اسلامی منتقل کرد و در قامت روایتگری آگاه به همراه کاروانهای راهیان نور دوباره به مناطق عملیاتی اعزام شد و صحنه های جنگ حق علیه باطل را برای هم وطنانش بازخوانی کرد.و سرانجام در خرداد سال ۱۳۸۳ هدف رگبار تروریست ها قرار گرفت و به فیض شهادت نائل شد. 🌷شهید کاک جلال بار نامه🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 ؟ دوران دبیـــرستان بود، ابراهیم عصر ها در بازار مشغول به کـــار بود. برای خودش درآمــد داشت، متوجہ شد یکےاز همســایہ ها مشکل مالے شدیدے دارد. آنها علیرغم از دست دادن مــرد خانواده، کسےرا برای تامین هزینہ ها نداشتند. ابراهیم به کسے چیــــزے نگفت . هرماه وقتے حقوق مےگرفت بیشتر هزینہ ی ان خانواده را تامیــــن مےکرد . هروقت در خانه زیاد غذا پختہ مےشد حتــــما برای آن خانواده مےفرستاد. این ماجرا تا سالہا و تا زمان شہـــادت ابراهیم ادامـــــه داشت ... 🌺شهید ابراهیم هادی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴درگیری سپاه با اشرار مسلح در کرمانشاه یک بسیجی‌ به شهادت رسید 🔹معاون سیاسی استاندار کرمانشاه: در پی درگیری رزمندگان سپاه کرمانشاه با اشرار مسلح در یکی از شهرک‌های حاشیه شهر‌، یکی از بسیجیان حافظ امنیت به نام سجاد امیری به شهادت رسید 🔹تلاش برای دستگیری اشرار مسلح ادامه دارد ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🎨 | ✍🏻 شهید محمود رادمهر ؛ 🔻پروردگارا، نمی‌دانم که چه زمانی، در کجا و چگونه به دیدار تو خواهم شتافت. اما عاجرانه از تو می‌خواهم که اولا مرگ من در راه دفاع از دینت قرار دهی و در این راه توفیق شهادت در راه خودت را نصیبم کنی. ثانیا زمان، مکان و نحوه شهادتم را به گونه‌ای قرار دهی که بیشترین پیروزی، سود و عزت را برای اسلام عزیز و شیعیان امیرالمومنین (ع) و حزب الله؛ و بیشترین شکست، ضرر و ذلت را برای دشمنانت و حزب شیطان در پی داشته باشد. 📍کاری از مرکز طراحان راهیان نور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حدیث بسیار زیبایی از مولا علی علیه السلام ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 مستاجر بود،برای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت، وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت، گاهی به تن داشت و دست‌هایش اثر کچ کاری! جمله سردار ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود؛ "گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود" ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 💖 ⃣3⃣ 🍂ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻧﺬﺭ. ﻫﻨﻮﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺎﮐﻦ ﺷﺪﻧﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻧﮕﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ. ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻫﻮﻝ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺒﻮﺩﻡ. ﺻﺪﻗﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ، ﺁﺭﺍﻡ ﻧﺸﺪﻡ. ﺁﯾﺖ ﺍﻟﮑﺮﺳﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻗﺴﻢ ﺩﺍﺩﻡ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ، ﺁﺭﺍﻡ ﻧﺸﺪﻡ. 🍁ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ، ﻓﮑﺮ ﻭ ﺫﮐﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ. ﺩﺭ ﻗﻨﻮﺕ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﻢ : “ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺳﯿﺪﻩ ﺯﯾﻨﺐ ( ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ ) ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ ”… ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻋﺼﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻩ؛ ﺗﺸﺮﯾﻒ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺻﺪﻭﻗﯽ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪﺵ . 🍂ﺳﺮ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ، ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ . ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ . ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﻮﺑﻪ؟ 🍁ﯾﮑﯽ ﺷﺎﻥ ﮐﻤﯽ ﻣﻦ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻘﯿﻪ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺍﺑﺮﻭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﮐﻤﮑﺶ ﻧﯿﺎﻣﺪﻧﺪ . ﺁﺧﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﺳﺘﺶ … ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﻧﺸﺪﻩ … ! ﯾﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﮐﻪ ﻫﻮﯾﺘﺶ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺖ … ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﯿﻢ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪﻩ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ … ﻭﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪﻩ … 🍂ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﯾﮏ ﺳﻄﻞ ﺁﺏ ﯾﺦ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﻡ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪ ! ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻢ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻐﺰﻡ ﺍﺯ ﻫﺮﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪ . ﻧﻔﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺣﺒﺲ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﭘﺲ … ﺧﻮﺩ … ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ – ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ … ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﻢ … ﺳﯿﺪ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ! 🍁ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﻋﺼﺒﯽ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ﮐﻪ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ؟ ! ﻧﻔﺲ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺁﻗﺎ ﺳﯿﺪ ﺧﺒﺮ ﻣﯿﺪﻥ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻓﺎﻃﻤﯿﻮﻥ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺁﺗﺶ ﺷﺪﯾﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﻋﻘﺐ ﻭ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺯﺧﻤﯽ ﺍﻧﺪ . ﺳﯿﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮﺑﺮ، ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﻃﺮﻑ ﺧﻂ، ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯﺵ ﻧﺸﺪﻩ . ﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﻃﺮﻑ ﻫﺎ ﺷﻬﯿﺪﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﮑﺮﺵ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﻼﮎ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻭﻟﯽ ﻣﺸﺨﺼﺎﺗﺶ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ … ﺣﺎﻻ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ … ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ DNA ﺷﻤﺎ ﺷﻬﯿﺪ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ، ﺷﺎﯾﺪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻧﺸﻪ . 🍂ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻡ : ﺍﯾﻦ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! – ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺍﻫﺸﺎ ﺑﯿﺎیید ﺷﻬﯿﺪ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ، ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺳﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺗﻤﺎﻡ ﺭﺍﻩ ﺗﺎ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ، ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ … ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💖 ⃣3⃣ 🍂ﺷﻬﯿﺪ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺳﻔﯿﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﺑﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺳﯿﺪ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ، ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ . ﻣﻦ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ، ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻮﺩ . ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻧﺒﻮﺩ . ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺳﻮﺧﺖ . ﺑﺎ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ ! ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ . ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺷﺨﺼﯽ ﺷﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ ﺑﺒﯿﻨﻢ ! 🍁ﯾﮏ ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ ﺩﺳﺘﻢ ﺩﺍﺩ . ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺟﯿﺒﯽ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﻋﻘﯿﻖ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﺑﻮﺩ . ﺍﺻﻼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻧﺒﻮﺩ، ﺣﻠﻘﻪ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻣﺤﮑﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ ! – ﺍﮔﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﭘﺲ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ 🍂ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﭼﻨﺪ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﯿﭻ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺑﻬﺖ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﺣﺎﻻ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ، ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﺬﺭ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ . ﺑﺠﺰ ﻣﻦ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ، ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻧﻪ ! 🍁ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻠﻔﻨﻢ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ . ﺩﻭﺳﺖ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ : ﺳﻼﻡ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺻﺒﻮﺭﯼ ! ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪ ﺗﺸﺮﯾﻒ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺻﺪﻭﻗﯽ؟ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺒﻮﺩ، ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻧﻮﺭ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻗﻮﺕ ﺑﺨﺸﯿﺪ . ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ، ﻫﻤﺴﺮ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻫﻢ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ، ﺯﯾﻨﺐ . ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻗﻬﺎﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ … ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh