🔹آن جوان معتاد را می شناختم. یک نسبت فامیلی با هم داشتیم. باور نمی کردم پاک شده باشد. وقتی او را سر خاک نادر دیدم پرسیدم: چطور شد ترک کردی؟مقداری پلک زد که اشک اش را مخفی کرده باشد و گفت: وقتی فهمیدم نادر به دست قاچاقچی های مواد مخدر کشته شده دیگه نتونستم ادامه بدم. احساس می کردم دارم به قاتل های او کمک می کنم.
#شهید_نادر_نصرالهی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_موشن |
🔺️
ما می آییم چون حاج قاسم گفت: جمهوری اسلامی حرم است
ما می آییم چون حاج قاسم گفت: امروز قرار گاه حسین بن علی، ایران است
#یازدهم_اسفند
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه تعبیر جالبی👌👏
┈┈••❀🌸❀••┈┈
بچه هاتون رو یه جوری تربیت کنید که بتونید اونا رو پای خدا حساب کنید.
#مهارت_فرزندپروری۱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
از پنجره وارد نماز خانه شده بود!
داخل پادگان که بودیم نیمه شب ها برای سرکشی به مسجد آسایشگاه می رفتم و میدیدم در باز است وعلی یزدانی در تاریکی نماز شب می خواند.
یکی از همین شب ها که برای سرکشی به مسجد رفتم در بسته بود! ناگهان دیدم شخصی داخل مسجد است خوب که دقت کردم دیدم علی یزدانی است که مشغول خواندن نماز شب است و به خاطر اینکه ما متوجه نشویم این بار از پنجره وارد نماز خوانه شده است!۰
#شهید_علی_یزدانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا اینقدر بچه حزباللهیها خودشون رو به آب و آتیش میزنن برای مشارکت توی انتخابات؟!😒
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
🔹 ما را اجبار و اکراه به اینجا نکشانده است که دشواریها راه بر ما ببندد ...
#جامانده ایم، دعا کنید شهدا دستمان رابگیرند، بدجوری گیر چند روز دنیا شده ایم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
16.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همراه شویم لحظاتی با شهید حاج #حسین_خرازی، فرمانده شجاع لشکر۱۴امام حسین علیه السلام
خدایا ماراازشهدا جدانفرما
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹 بعداز کـربلای پنج، همه دوستانش برگشتند؛ الا هـادی من. بهم گفتند: «ماشینمون جا نداشت هـادی نیـامد!» امـا چهـره ها، چیـز دیگری نشـان میداد. هفتـه هـا گذشت واز پسـرم خبـری نشد. مضطرب بودم. اتفاقی یکی از هم کـاروانی های پسرم را دیدم. گفتم: «اگـر شهـید شـده، بگـویید طـاقت شنیدنش را دارم.» ناچـاراً گفت: «هـادی شهید شد و جنازهاش به همراه تعدادی از شـهدا
به کنار جـاده منتقل شد. آنروز هـادی یک بارانی آبی به تن داشت. آمبولانس ها تعدادی از شهـدا
را به عقب آوردند؛ ولی خبـری از هـادی نبـود!»
🌹 مادرادامه میدهد: «تابه امروز کسی نفهمیده جنـازه هـادی چـه شده. عدهای میگویند احتمـالا خمپـارهای به کنـار جنـازه خورده و خـاک، پیکـر مطهـرش را پوشـانده باشد و همین باعث شـده آمبولانسها او را پیدا نکنند.
سالها گذشته و از او تنهـا یک مـزار خالی باقی مانده. در یکی از روزهـا برای زیارت فـرزندم به گلـزار شهدای لنگـرود رفتم. نمایشگاه عکسی از شهـدا برپـا بود، به تصـاویر شهدا نگـاه میکردم. جـذبه عکسی مـرا به خـود جلـب کرد و با کمی دقت، با هیجـان فریـاد زدم: «این هـادی منـه!
این هـادی منـه! با دستـان خـودم این کـلاه را برایش بافتم؛ ایـن هـــادی منــه...»
#شهید_هادی_ثنایی_مقدم
صلـواتی هدیه کنیم به ارواح مطـهر شهــدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh