خاک های نرم کوشک
زندگینامه
شهیدعبدالحسین برونسی
#قسمت_اول
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
درسال هزارو سیصد و بیست و یک، درروستای «گلبوی کدکن»، از توابع تربت حیدریه ،قدم به عرصه گیتی نهاد نام زیبنده اش گویی از لحظه هایی نشأت می گرفت که درفرمایش«الست بربکم»، مردانه و بی هیچ نفاقی، ندا داد: « بلی؛عبدالحسین» .
روحیه ی ستیزه جویی با کفار و طاغوت، از همان اوان کودکی با جانش عجین می گردد ؛ کما اینکه در کلاس چهارم دبستان ، به خاطر بیزاری از عمل معلمی طاغوتی ، و فضای نامناسب درس وتحصیل ، مدرسه را رها می کند.
تا پیروان حقیقی ولایت در اقصی نقاط گیتی باشند ، که هستند، فکر نابود نمودن دین و معنویت، فکری است منحط و مردود، و فکری است محکوم به شکست و زوال. در سال هزار و سیصد و چهل ویک ، به خدمت زیر پرچم احضار می شود که به جرم پایبندی به اعتقادات اصیل دینی ، از همان ابتدا ، مورد اهانت و آزاد افسران و نظامیان طاغوتی قرار می گیرد . سال هزار و سیصد و چهل وهفت ، سال ازدواج است. برای این مهم ، خانواده ای مذهبی و روحانی را انتخاب می نماید و همین، سرآغاز دیگری می شود برای انسجام مبارزات بی وقفه او با نظام طاغوتی حاکم بر کشور؛ همین سال ، اعتراضات او به برخی خدعه های رژیم منحط پهلوی (مثل اصلاحات ارضی )، به اوج خودش می رسد که در نهایت، به رفتن او و خانواده اش به شهر مقدس مشهد و سکونت در آنجا می انجامد ، که فصل نوینی را در زندگی او رقم میزند .
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه
شهیدعبدالحسین برونسی
#قسمت_دوم
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
پس از چندی ، با هدفی مقدس ، به کار سخت و طاقت فرسای بنایی روی می آورد و رفته رفته ، در کنار کار، مشغول خواندن دروس حوزه نیز می شود. بعدها به علت شدت یافتن مبارزات ضد طاغوتی اش و زندان رفتن های پی در پی و شکنجه های وحشیانه ساواک ، و نیز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران ، از این مهم باز می ماند. با شروع جنگ تحمیلی ، در اولین روزهای جنگ ، به جبهه روی می آورد که این دوران، برگ زرین دیگری می شود در تاریخ زندگی او. به خاطر لیاقت و رشادتی که از خود نشان می دهد ، مسؤولیت های مختلفی را بر عهده او می گذارند که آخرین مسؤولیت او، فرماندهی تیپ هجده جواد الائمه ( سلام الله علیه) است، که قبل از عملیات خیبر، عهده دار آن می شود. با همین عنوان در عملیات بدر، درحالی که شکوه ایثار و فداکاری را به سرحد خود می رساند ، مرثیه شهادت را نجوا می کند.
تاریخ شهادت این سردارافتخارآفرین، روز 1363/12/23 می باشد که جنازه مطهرش ،با توجه به آرزوی قلبی خود او در این زمینه، مفقودالاثر می شود و روح پاکش، در تاریخ 1364/2/9 در شهر مقدس مشهد تشییع می گردد.
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه
شهیدعبدالحسین برونسی
بهترین دلیل
#قسمت_سوم
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
مادر شهید
روستای ما یک مدرسه بیشتر نداشت و آن هم دبستان بود. آن وقتها عبدالحسین تو کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند با اینکه کار هم می،کرد نمره اش همیشه خوب بود.
یک روز از مدرسه که آمد، بی مقدمه گفت: از فردا اجازه بدین دیگه مدرسه نرم
من و باباش با چشم های گرد شده به هم نگاه کردیم همچین درخواستی حتی یکبار هم سابقه نداشت. باباش گفت:« تو که مدرسه رو دوست داشتی برای چی نمی خوای بری؟»
آمد چیزی بگوید بغض گلوش را گرفت همان طور بغض کرده گفت:« بابا از فردا برات کشاورزی می کنم، خاکشوری می کنم هر کاری بگی می کنم ولی دیگه مدرسه نمی رم».
این را گفت و یکدفعه زد زیر گریه
حدس زدیم باید جریانی اتفاق افتاده باشد آن روز ولی هر چه پیله اش شدیم چیزی نگفت
روز بعد دیدیم جدی جدی نمی خواهد مدرسه برود. باباش به این سادگی ها راضی نمی شد، پا تو یک کفش کرده بود که : «یا باید بری مدرسه ،یا بگی چرا نمی خوای بری»
آخرش عبدالحسین کوتاه آمد گفت: «آخه بابا روم نمی شه به شما بگم.»
گفتم:« ننه به من بگو.»
سرش را انداخته بود پایین و چیزی نمی گفت فکر کردم شاید خجالت می کشد دستش را گرفتم و بردمش تو اتاق دیگر کمی ناز و نوازشش کردم گفت و با گریه گفت:« تنه اون مدرسه دیگه نجس شده!»
«چرا پسرم؟»
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ادمینش خادمالشهداست که از
حال و هوای #راهیاننور پست میزاره🥲🥺
https://eitaa.com/joinchat/1977287162Ccf3b9880d6
مهمون شهدایید❤️🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با حُبِّ علی فقط ایمان می خوره مَحکْ
مَنْ والٰا علی نَجیٰ مَنْ عادٰا علی هَلَکْ
#مولاناعلی❤️
#انتخابات 👌
#عیدغدیر😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
═🦋یامهدی🦋❁✧┄
#کانال_معرفتی_شهدای_صرم
•━💚━━🤍━━❤️━•
https://eitaa.com/joinchat/2212561168Cf35a63cbd7
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
••••••••••♡♡♡♡••••••••••
#سلام_امام_زمانم❣
✋ السّلام علیکَ ایُّها المقدَّمُ المأمول...
🌷 سلام بر تو ای مولایی که آرزوی آمدنت بهترین آرزوهاست و آرزومندان و منتظرانت، برترین مردم تاریخ...
✋ سلام بر تو و بر روز آمدنت...
📔 زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهــمعجـللـولیکالفــرج 🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 174 - ارزش خشم برای خدا
وَ قَالَ عليهالسلام مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ اَلْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ اَلْبَاطِلِ🌹🍃
و درود خدا بر او، فرمود: آن كس كه دندان خشم در راه خدا بر هم فشارد، بر كشتن باطل گرايان، توانمند گردد
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
زندگینامه شهید عباس دانشگر:
شهید دانشگر در ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۷۲ در شهرستان سمنان در خانواده ای متدین به دنیا آمد.
در سال ۱۳۹۰ در کنکور سراسری شرکت کرد و با رتبهٔ عالی در دانشگاه سمنان و در رشتهٔ مهندسی کامپیوتر (نرم افزار) قبول شد، اما به خاطر دور اندیشی و البته عشق و علاقهای که به سپاه پاسداران داشت،در آزمون دانشگاه امام حسین علیه السلام هم شرکت کرد و قبول شد.
یک هفتهای در فکر بود که کدام یک را برگزیند. اکثر دوستان و آشنایان به او پیشنهاد دادند که در رشتهٔ کامپیوتر ادامه تحصیل دهد،اما او به این نتیجه رسید که دانشگاه امام حسین علیه السلام را انتخاب کند که آن را یک دانشگاه انسان ساز میدانست.
به دوستانش میگفت:«من دوست دارم برای خدمت به اسلام و انقلاب وارد سپاه پاسداران شوم.»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh