🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا روز عقــد... زنهای فامیل... منتظر #رؤيت روی ماه آقا دوماد بودن... وقتی اومد... گفتم:
🍂🍂🍁🍂🍂🍁🍂🍂
🔰چند روز مانده بود تا عملیات #بدر، جایی که بودیم از همه #جلوتر بود.
🔰هیچ کس جلوتر از ما نبود، جز #عراقی ها، توی سنگر #کمین ، پشت #پدافند تک لول، نشسته بودم و دیده بانی👀 می کردم.
🔰دیدم یک #قایق به طرفم می آید،🚤 نشانه گرفتم و خواستم #بزنم، جلوتر آمد ، دیدم آقا مهدی است.👤
🔰نمی دانم چه شد ، زدم زیر #گریه،😭 از قایق که #پیاده شد،⚓️ دیدم هیچ چیزی هم راهش نیست، نه #اسلحه ای،🔫 نه #غذایی،🍜 نه #قمقمه ای،🍾 فقط یک #دوربین داشت📷 و یک #خودکار.🖊
🔰 از #شناسایی می آمد. پرسیدم « چند روز جلو بودی؟» گفت « گمونم چهار – پنج روز. »
#شهید_مهدی_باکری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
به کدام #روشنی✨
جز لبخند 😊بیمنّتت
گِره #بزنم روزم را...⁉️
تا #چشم کار میکند جای تـ🌸ـو خالیست...
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
#سلام_صبحتـون_شهدایی🌺🌱
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌸به کدام #روشنی✨
جز لبخند☺️ بیمنّتت
گِره #بزنم روزم را...
🌸تا #چشم کار میکند جای تــو خالیست...
#شهید_قاسم_سلیمانی 🌷
#سلام_صبحتـون_شهدایی🌺🌱
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh