#تلنگـــــــــر 🔔🔔
💠تا شهدا حواله نکنن، نمیشه
🔰اينطوريام كه ميگي نيست، اگه #شهدا، اينا رو نمي طلبيدن نميتونستن برن🚫!! گفتم: ساده اي پسر! فرض كن ماها رو #طلبيده باشن، ما كه خواهي نخواهي داريم مي ريم😏. جواب داد من ديگه نميدونم، ولي اينو مي دونم كسي كه ميخواد بره #زيارت_شهدا، حتما براش حواله شده😊 وگرنه نميشه❌!
🔰اين گذشت تا اينكه نرسيده به #خرم_آباد اتوبوس 🚎پنچر شد، چند ساعت وقت برد تا عيبشو برطرف كردن، از قضاي روزگار #راننده شب، حالش به هم خورد و توي خرم آباد پياده شد😕. راننده اصلي هم كه خيلي خسته بود اتوبوسش رو كنار جاده زد و چهار پنج ساعت⌚️ تمام خوابيد!
🔰محل اسكان ما #پادگان حميد بود. برنامه هم طوري بود كه هر چندتا كاروان طبق برنامه با هم مي رسيدن. و #سه روز از مناطق بازديد👀 مي كردن و مي رفتن. يعني تو نوبتاي سه روزه بازديد مي كردن✓.ما صبح🌤 روز دوم به #حميديه رسيديم.
🔰صبحونه خورده و نخورده سوار اتوبوس🚎 شديم. آخه يه روز كه از دستمون رفته بود،گفتيم #روزدوم رو از دست نديم. به اهواز كه رسيديم اتوبوس خراب شد😒 و تا ظهر معطل شديم. راوي هم كه #پاسدار ميان سالي بود و از حميديه با ما اومده بود گفت كه ديگه دير شده و به بقيه نمي رسيم🚫 و بايست برگرديم حميديه.
🔰توي راه برگشت بد جوري حالم گرفته بود😔. وقتي رسيديم #هيچكس توي پادگان نبود. ماها بوديم و يك پادگان خالي😞 !!!...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸 ✍ به نقل از مادر شهید : 🌷|مسئول طرح #اکرام می گفت: روز اول آقای #امرایی گفت: می خوام یک علی اصغر
1⃣2⃣6⃣ #خاطرات_شهدا🌷
به نقل از مادر شهید :
🍃🌹حال و هوایی عجیبی برای خودش و شهدا درست کرده بود
اتاقش رو مثل #نمایشگاه کرده و تموم در و دیوار رو عکس #شهدا رو زده بود😍
با عکس ها زندگی می کرد و #جانش به اون عکس ها بند بود👌
🍃🌹راهیان نور که رفته بود از مناطق #خاک آورده بود و گوشه ی اتاق ریخته بود، فضای کوچکی رو برای خودش به عنوان یاد بود #جبهه درست کرده و در اون پوکه و سربند و .... گذاشته بود ✌️
🍃🌹شب های جمعه بهشت زهرا و مزار شهدا میعاد گاه علی بود و هرگز #زیارت_شهدا رو ترک نمی کرد
اونقدر اونجا می رفت که تمامی مسئولین اونجا علی رو می شناختند.
#شهید_علی_امرایی🌷
📝 برگرفته از کتاب : بابای آسمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌸 #زیارت_شهدا 🌸
به هر کجا که می خواست برود،
مسیر خود را طوری تعیین می کرد
که از #مزار_شهدا عبور کند ... توقفی کوتاه میکرد و با آنان صحبت می کرد؛ انگار که شهیدان با او صحبت می کردند
و او را صدا می زدند ...
#شهید_جواد_حاجی_خداکرم
شادی روحش صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
از میلہ هاے این #قفس نگاهم مےرسد بہ تو تویے ڪہ #رها شده اے از همۀ تیر و ترڪش هاے #گناه از این ت
8⃣1⃣8⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠قرار پنجشنبه ها
🔰وقتی نگاهی به سیره عملی #بندگان_صالح خدا، شهدا و امام شهیدان🌷 حضرت روح الله(ره) میکنیم، یکی از #نقاط_بارز توجه خاص آنها به ادعیه و مناجات به ویژه #دعای_کمیل است.
🔰 #حسن_جانِ ماهم از خیل این خوبان جدا نبود🚫 و انس و علاقهی خاصی به دعای کمیل داشت. در زمان حیات جسمانیاش در این دنیا التزام خاصی به قرائت دعای کمیل📖 در مسجد🕌 و البته خیلی از اوقات هم در تنهایی👤 و خلوت خودش با خداوند متعال داشت.
🔰یکی از قرارهای #نانوشتهای که بینمون بود اسمشو گذاشته بودیم #قرار_پنجشنبهها، به قول معروف برای ما اوقات طلایی✨ بود.
اونوقتایی که باهم بودیم به گلزار🌷 و #زیارت_شهدا، ✓نماز جماعت، ✓دعای کمیل، ✓روضه، ✓شب نشینی ها و ✓درددلها و... میگذشت
🔰اونوقتایی که باهم نبودیم💕 هم همین اتفاقات با #یادهمدیگه صورت میگرفت و بعدش باهم تماس تلفنی📞 یا پیامکی داشتیم.
جالبه بگم که همیشه آخر حرفها هم خلاصه میشد به #التماس_دعا☺️.
🔰آخه جفتمون #درد داشتیم، درد دوری از #رفقای_شهیدمون؛ حاجت داشتیم، حاجت رسیدن به رفقای شهیدمون🌷.از عمق وجودم بهش میگفتم #داداش پریدی به برادریمون قسم منو یادت نره😢، بیا دست منم بگیر. آخه هیچ وقت شک نداشتم #حسن آسمونی میشه و قافله شهدا میرسه🕊.
🔰بماند بقیه اش.امروز من موندم و روزهایی از #هجران که هر روزش😔...
🔹ماکه جاماندیم، عاشق نبودیم
🔸اَللَّـهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبي غافِراً
#قرار_پنجشنبهها
#راه_رفتنی_ست
#سبک_زندگی_شهدایی
#شهید_حسن_عشوری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh