#سیره_شهدا
🍁شهید مهدی زین الدین🍁
در تدارکات لشکر، یکی دو شب، میدیدم ظرفهای شام را یکی شسته.💦 نمیدانستیم کار کیه. یک شب؛ مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود.✨
گفت: من روزها نمیرسم کمکتون کنم کلی ظرف های شبها مال من.✨💫
🌹شادی روح شهید صلوات 🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا
چشم هایش را چسبانده بود به دوربین📸 زل زده بود توی آتش. از پشت شعله ها #عراق بود که جلو می آمد، با کلی پی ام پی و تانک و آرپی جی💥
رفت بالای سر بچه ها و یکی یکی بیدارشان کرد. چند ساعت⏰ بیشتر طول نکشید. با کلی #اسیر و غنیمت برگشتند. بار اول بود که از نزدیک عراقی می دیدند.
شب که شد، #سنگر به سنگر سراغ بچه ها رفت. یه وقت غرور نگیردتون. فکر نکنید جنگ همینه❌ عراقی ها باز هم میان از این به بعد با حواس جمع تر و #توکل بیشتر.
شادی روح شهید #صلوات
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا
✍ بخشیدن همسر
🔰از دستش خیلی ناراحت بودم🙁 منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. #مجید آمد و کنارم نشست و گفت:
🔰«میدونم ناراحتی. مسجد بودم🕌 زیارت #عاشورا خوندم و در سجدهی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو ببخشه🤲»
#شهید_مجید_کاشفی
📙فرهنگ نامه شهدای سمنان،ج۸،ص۱۰۶
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📝خاطرات شهدا | #سیره_شهدا
اومد گفت: میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون، بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد، نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه، بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟ برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من 16 سالمه، چشام مریضه، چون توی این 16 سال امام زمان (عج) رو ندیده، دلم مریضه بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم، گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم.
🔻خاطرات ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌿#سیره_شهدا
🍃همیشه نمازش #اول_وقت بود. در جبهه چفیه را پـهن میکرد و مشغول نماز📿 میشد. استعداد و ضریب هوشی بالای بابک باعث متمایز شدنش نسبت به سایر نیروها در دوره آموزشی شده بود و در انتهای دوره آموزشی به عنوان #سرگروه تیم اول تخصص خودشان انتخابشد.
🍃بابک از نیروهای فعال #بسیج بود. دوران سربازی اش را در منطقه مرزی شمال غرب گذراند. در دوران سربازی بارها در خواست اعزام به #سوریه داده بود اما چون امکان اعزام سرباز وجود نداشت درخواستش رد شدهبود😔
#شهید_بابک_نوری_هریس
#نماز_اول_وقت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰#سیره_شهدا
🔻با اینکه اقا داوود به سن تکلیف نرسیده بود ،اما مقید بود به خواندن نماز های یومیه، چراکه معقتد بود نباید ارتباط خود را باخدا کم کند.
📌حتی فرزندم در آن دوران ،نماز شب هم میخواند وسعی می کرد درگمنامی خوانده شود اما با این وجود ،خداوند برای عبرت دیگران، بعضی اسرار را آشکار می کرد.
🔺راوی: مادر شهید
#شهید_داوود_خلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰 #عکس_نوشته | #سیره_شهدا
🔻 یکی از عملیات ها در منطقه سابقیه انجام شد. بچه ها رفتند آنجا که ضربه بزنند موقع برگشتن....
شهیدمدافعحرم #محمدتقی_سالخورده🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_محمد_جعفر_نصر_اصفهانی🌷
🌱دو سه ماهی میشد که وارد دانشکده شده بود. تعدادی از دانشجویان را گلچین کرد. یک گروه تشکیل دادند که هدفشان، ترویج مسائل اعتقادی و اخلاقی در دانشکده بود، با شیوهی کاری متفاوت.
همهی اعضای گروه را توجیه کرد، اخلاق و رفتار پسندیده در راس کارهایشان بود.اول با دیگران طرح رفاقت و دوستی می ریختند، بعد هم آنها را دعوت به رعایت مسائل شرعی میکردند.
وضع دانشکده بهتر شد، خیلی از افراد گروه هم شهید شدند.🕊⚘️
#بی_تفاوت_نباشیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_عباس_بابایی🌷
🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به طرف خانه میرفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم.
پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد.
فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به کاری که کردهای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی.
خدا میداند از پیش او که آمدم احساس میکردم از نو متولد شدم...
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
﷽
#سیره_شهدا🦋
❤️شجاع، نترس و دائم الوضو بودند.
مهمتر از همه فوقالعاده شوخطبع بودند.
💚توجه خاص ايشان به رزق حلال اشاره كنم؛همواره ميگفت كه اين رزق روی محمدامين تأثير ميگذارد و بسيار روی اين موضوع حساس بود.
💛احترام زیادی برای پدر و مادرشون
قائل بودند طوریکه هر روز حتی در حد یک دیدار کوتاه بهشون سر میزدند.
🎙راوی:همسر شهید
#شهید_علیرضا_بریری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا🦋
❤️آقا روح الله خوش اخلاق و شوخ طبع
بودند،دائم الوضو و دائم الذکر بودند.
🧡شبها قبل از خواب سوره واقعه میخواندند
و صبح ها دعای عهد ایشان ترک نمیشد.
💙به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه
اهمیت زیادی میدادند،عاشق و مطیع امر
رهبری بودند.
💛به مسافرت اهمیت زیادی میدادند و سالی
دو بار به پابوسی امام رضا(ع) میرفتیم.
💚به حضرت رسول(ص) هم ارادت زیادی
داشتند،بخاطر همین اسم محمد رسول را
برای پسرمان گذاشتند و به نقل از دوستانش
در لحظه جان دادن یا رسول الله گفتند و
عروج کردند...
🎙راوی:همسر شهید
#شهید_روح_الله_صحرایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰 #سیره_شهدا | #گمنامی
💠شهید بزرگوارعامل به ایمان و وحدت بین نیروهای عامل پیروزیمان خواهد شد.سید جلال حبیب خدا بود! سید جلال محب حضرت زهرا (س) بود، او به عشق مادر خواست گمنام بماند، آری او در مهر مادر خلاصه شده بود، ذره ذره وجود او نام مادر را صدا میکرد، او برای صدها جوان مشتاق، حقیقتاً چراغ راه شد اما این وادی پر است از این ستارهها، پر است از کسانی که راه را نشان میدهند.
📍او که گوش به فرمان رهبرش بود و خوب فهمیده بود که دفاع از اسلام مستلزم رنجهاست و از بزرگترین عبادات محسوب میشود، هنگامی که حضرت امام روحالله در تاریخ ۲۵ تیر ۶۴ فرمودند؛ باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام خودش را برای مبارزه و جهاد آماده کرد و تا لحظه شهادت تابع امر ولایت فقیه خویش بود.
🌷شهید مدافع حرم سید جلال حبیب الله پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰 #سیره_شهدا | #خنده_رو
🔻محسن همیشه فردی خندان و خوشرو بود و در هیچ شرایطی گل لبخند از لبانش چیده نمیشد، حتی در سختترین شرایط جبهه زمانیکه یکی از بچهها زخمی شد و روی زمین افتاد محسن بالای سر او رفته بود و میخندید وقتی بچهها از او پرسیدند چرا در این شرایط میخندد؟ پاسخ داد نمیدانم چرا میخندم؟این خنده از شادی است یا ناراحتی؟! محسن خودش تعریف میکرد که در زمان خدمت سربازی یک روز در مراسم صبحگاه مشترک که اتفاقاً در جلوی صف هم ایستاده بودم ناگهان خنده ام گرفت و نتوانستم خود را کنترل کنم.فرمانده پادگان که مشغول سخنرانی بود از این حرکت من تعجب کرد دستور داد مرا از صف بیرون بکشند و 24 ساعت بازداشت نگه دارند بعد هم به من تذکر دادند که این عمل را انجام ندهم اما من گفتم خنده در ذات من است به هر حال خندهای گاه و بیگاه محسن به همه بچهها روحیه می داد.
💬راوی:همرزم شهید
🌷شهید محسن دین شعاری🌷
#فرماندهان_جبهه_غرب_کشور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا
♥️شهید والامقام مهدی باکری
💥روزی از مدرسه به خانه میآید، در حالی که گونهها و دستهای سرخ و کبودش، حکایت از عمق سرمایی میکند که در جانش رسوخ کرده است. پدرش همان شب تصمیم میگیرد که پالتویی برایش تهیه کند.
🌺دو روز بعد با پالتویی نو و زیبا به مدرسه میرود. غروب که از مدرسه برمیگردد با شدت ناراحتی، پالتو را به گوشه اتاق میافکند.
🍃🌼همه اعضای خانواده با حالت متعجب به او مینگرند، و مهدی در حالی که اشک از دیدگانش جاری است، میگوید:
"چگونه راضی میشوید من پالتو بپوشم در حالیکه دوست بغلدستی من در کنارم از سرما بلرزد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا.
🌹همیشه نمازش اول وقت بود. در جبهه چفیه را پـهن میکرد و مشغول نماز میشد. استعداد و ضریب هوشی بالای بابک باعث متمایز شدنش نسبت به سایر نیروها در دوره آموزشی شده بود و در انتهای دوره آموزشی به عنوان سرگروه تیم اول تخصص خودشان انتخابشد.
🌹بابک از نیروهای فعال بسیج بود. دوران سربازی اش را در منطقه مرزی شمال غرب گذراند.
در دوران سربازی بارها در خواست اعزام به سوریه داده بود اما چون امکان اعزام سرباز وجود نداشت درخواستش رد شدهبود...
#شهید_بابک_نوری_هریس
#نماز_اول_وقت_
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
هواپيماي عراقي ما را هدف گرفته بود. ميخواستم ماشين را نگه دارم كه برويم يك گوشه پناه بگيريم. حاجي بدون اينكه چهرهاش تغييري كند گفت:«راهتو برو.»
- حاجي، مگه نميبيني؟ ما رو هدف گرفته.
زير لب خواند«لا حول ولا قوه الا بالله»
و دوباره گفت:«راهتو برو.»
ادامه دارد.....
#شهیدهمت_رایادکنید_باذکرصلوات
#مخلص_خدا | #سیره_شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
روز سوم عمليات بود. حاجي هم ميرفت خط و برميگشت. آن روز، نماز ظهر را به او اقتدا كرديم. سر نماز عصر، يك حاج آقاي روحاني آمد. به اصرار حاجي، نماز عصر را ايشان خواند.
مسئلهي دوم حاج آقا تمام نشده، حاجي غش كرد و افتاد زمين. ضعف كرده بود و نميتوانست روي پا بايستد.
سُرم به دستش بود و مجبوري، گوشهي سنگر نشسته بود. با دست ديگر بيسيم را گرفته بود و با بچهها صحبت ميكرد؛ خبر ميگرفت و راهنمائي ميكرد. اينجا هم ول كن نبود.
ادامه دارد...
#شهیدهمت.رایادکنید.باذکرصلوات
#مخلص_خدا | #سیره_شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#شهیدانه
#سیره_شهدا
#شهید_والامقام
#علی_امرایی
#شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد ...
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی #علی آقا بودند.
یعنی #علی مجموعاً ۸ یتیم را سرپرستی میکرده.
تازه بعد از یک عمر زندگی با #علی فهمیدم که درآمدهایش را کجا خرج می کرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار میکرد!
یک خیّر به تمام معنا
#پدر_شهید مدافع حرم #علی_امرایی میگوید پس از #شهادت فرزندم کمکم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان «کمسنترین خیّر» تقدیر شدهبود.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#ماملتامامحسینیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سیره_شهدا
#شهيد_محمدمهدی_مالاميری
💠شهید حجت الاسلام محمدمهدی مالامیری مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود و پایاننامه ارشد خود را به زبان عربی نوشت. زمان دفاع از
پایاننامه دکترایش بود که به سوریه رفت.
🌺🌸🌺🌼🌺🌷🌷🌺🌺
💎 از ویژگیهای بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند.
🌸🌸🌹🌸🌸🌷🌼🌼
💢 ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیختهای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.
🌺🌺🌹🌸💐🌼🌼
بابای مهربان بُشری و فاطمه(5و2 ساله) تاب شنیدن نالههای جانسوز کودکان سوریه و عراق را نداشت و طعم خوش آرامش و لذتهای زندگی به ذائقه بهشتیاش را تلخ مینمود. از همین رو سفرهای تبلیغی آخرش را به مناطق مرزی و سنی نشین رفت تا با نشر افکار التقاطی وهابیت و داعش مبارزه کند. اما غیرت و شجاعت عالمانه اش، وجدان بیدارش را به آن سوی مرزها کشاند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰 #سیره_شهدا
#نماز اول وقت
همسر شهید نقل میکنند:
از خصوصیات و اعمال آقا وحید کاملا برایم روشن بود که همان کسی است که دنبالش بودم و هم من او را دوست داشتم هم خدا! آن اهمیت دادنشان به نماز و نماز اول وقت، آن تاکیدشان بر صداقت، آن همه جدیت و تلاش و کوششی که برای اسلام و هدایت افراد داشتند، همگی گویای این حقیقت بود.
همیشه میگفتند: من اگر بتوانم حتی یک نفر را به صف نماز جماعت بکشانم، برای دنیا و آخرتم کافی است. همیشه برایم گل رز قرمز میخریدند و میگفتند این گل فقط مخصوص شماست و در دستهگلهایشان برای دیگران این گل را نمیخریدند.
شهیدمدافعحرم #وحید_فرهنگی_والا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•• وقت بندگی ••✨نماز اول وقت✨
هر وقت در نمـاز عجله کردی . .
خواستی زودتـر تمومش کنی به یاد بیار همـه ی آنچـه که می خواهی بعداز نماز بروی به آن برسی ؛
و همـه ی آنچه که می ترسی در این مـدت از دسـت بدهی . .
به دست همان کسی است که در مقابلش ایستاده ای . . !
پس برای حرف زدن با خـدابیشتر وقت بزار (:
#شهیدحـاجقاسمسلیمانی
#نماز_اول_وقت #سیره_شهدا
[ اللهمعجللولیکالفرج ]
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨﷽ا✨
❤️ #سیره_شهدا
✍ بخشیدن همسر
🌟 از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. مجید آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. مسجد بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجدهی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو ببخشه!»
🌹شهید مجید کاشفی
📙فرهنگ نامه شهدای سمنان،ج۸،ص۱۰۶
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹 #سیره_شهدا
✨همیشه نمازهای شبش را با گریه میخواند، در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را میخواند، هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود، همیشه با وضو بود، به من هم میگفت داری دستت را میشوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش، آب وضویش را خشک نمیکرد، در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود، حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو میزدند نه نمیگفت.
💬به روایت همسر شهید
🌷شهید مسلم نصر
#شهدای_فارس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
﷽
#سیره_شهدا🦋
🪖تکلیف محوری| مأموریت کرمانشاه
🌻اواخر مأموریت سَرپُلذَهاب(کرمانشاه) یه پایگاهی داشتیم که بدترین امکانات و شرایط رو داشت، از قبیل آب و ... تاریکی محض بود.
🍃یه مشکلی برای فرمانده اون پایگاه اتفاق افتاده بود، به آقارضا گفتن:«آقارضا میری پایگاه دیزِل رو تحویل بگیری؟!»
میگفت: آره.
یک لحظه تو دلش دو سه تا چهارتا نمیکرد،
همون لحظه آره ...
آقارضا میای مخابرات رو تحویل بگیری؟!
میگفت: باشه.
🌻البته هر موضوعی رو که از آقارضا طلب میکردی ایشون رو حساب تکلیف محوری که داشتند به نحو احسن انجام میدادند.
🍃آقارضا در مأموریت کرمانشاه نشان داد امکانات برایش مهم نیست، جایی که بقیه کمتر استقبال میکردند همیشه پیشقدم میشد.
📸پ.ن: این تصویر مربوط به تابستان سال ۱۳۹۱ مأموریت کرمانشاه میباشد.
🎙به روایت: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#ویژگیهایاخلاقیشهید
#انتشار_برای_اولین_بار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh