9⃣7⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 بابای بی سر😢
🌷اسمش #بابازادگان بود. صداش ميزدن «بابا»؛ ديگر حوصله «زادگانش » رو نداشتن. گاهي هم سر به سرش ميذاشتن
🌷صدا ميزدن «بابا...» وقتي بر ميگشت #سينه ميزدند و ميگفتن: «قربان نعش بي سرت.»
ميخنديد و سر تكان ميداد .
🌷با بي سيم چي دوتايي آمده بودن بيرون، پتوها رو تكان بدن.
دور و برشان #خاك بلند شد و همه چيز به هم ریخت.
🌷وقتي خاك نشست، ديديم #موج پرتشان كرده توي #سنگر، رفتم توي سنگر.
هر دو #شهيد شده بودن.
سر بي سيم چي روي #شانه بابا بود مثل وقتي كه يكي سرش را روي شانه ديگري ميذاره و ميخوابه
بابا هم سر نداشت.
«بابا قربان نعش بي سرت»
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - همچنان بر شانه ها می آیند - میثم مطیعی.mp3
11.16M
⏯ #زمینه احساسی #شهدا
همچنان بر #شانه ها می آیند یاران ما
تا گره با دست خود بگشایند از #جان ما
🎤میثم #مطیعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بابای_خوبم
★دلتنگ #شانه هایت
❣ #دلتنگ چهره ات
★دلتنگ حضــورت🌷
❣دلتنگ خنده هایت
★دلتنگ #سجده کردنات
❣هواتــو کردم #بابایی😔
دخترکوچک
#شهید_حسین_محرابی
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
می گفت، شبـ🌙ـی به خانه #برمیگردد
با #سبــــزترین نشانـه برمیگردد
می گفت، ولی دلــ💓ـم گواهی می داد یک روز به روی #شانه بر می گردد😔
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🖤چند ساعتی⏰ از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به #عمق جان میرساند.جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود #غریب است
♥️غربت میراث #مادریست.
دیروز میان #کوچه امروز میان خانه 🏡
فردا میان #گودالو آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است
نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است
نکند در این تاریکی، #زینبش زمین بخورد!
🖤چشم بر هم میگذارد که #پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن"
و فرو میرود در #آغوشی برادرانه...
#حسین_علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر ،هق هقش را درون سینه آرام میکند
♥️دستان برادر را میگیرد.سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بودکمی آنطرف تر #عباس مردانه #بغضش را فرو میدهد.دل 💓نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟
🖤چشمان بیفروغش روی اشکهای😥 #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"حسین لب #میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش،کمی از داغِ سینه #حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"
♥️و پاسخش #قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر.موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است در #آستانه حجره، مادر را میبیند.با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست.
پشت سرش،#پیامبر و پدرش #علی با لبخند 😊نگاهش میکنند.
🖤زینب را به #حسین میسپارد و حسین را به عباس.صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند وماتم #بقیع را به آغوش میکشد
♥️ زینب سر بر #شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری،برادرش را خاک کند.
#امان_از_غریبی 💔
به مناسبت سالروز شهادت🏴 #امام_حسن_مجتبی(ع)
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
می گفت، شبـ🌙ـی به خانه #برمیگردد
با #سبــــزترین نشانـه برمیگردد
می گفت، ولی دلــ💓ـم گواهی می داد یک روز به روی #شانه بر می گردد😔
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh