eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹دختری که دوست داشت مانند شهیدمطهری به شهادت برسد و بعد از یک خواب عجیب به آرزویش رسید #شهیده_نسرین
4⃣0⃣1⃣ 🌷 🌹دختری که دوست داشت مانند به شهادت برسد و بعد از یک خواب عجیب به آرزویش رسید. 🌹🍃🌹🍃 🔹نمی دونم از کجا شروع کنم ، زندگیِ اونقدر زیبایی داره که قطعا توی یک پست نمی‌گنجه 🔸دختری که توی جمعِ دوستانش شوخ و شاد بود و توی روضه ها بارونی می‌شد و آسمونی 🔹کسی که وقتِ کار برای خدا پر تلاش و قهرمان، و به گفتهٔ شوهرش در جایگاهِ ، رفیقی بود تمام عیار و ناب... 🔸بانوی مجاهدی که قبل از انقلاب به حکومت شاه اعتراض کرد و تحت تعقیب قرار گرفت، بعد از انقلاب هم با حضور در جهاد سازندگی و کمیته امداد کارش شده بود به مردم محروم روستاها... 🔹حتی این همه فعالیت هم آرومش نکرد و با پیشنهاد برادر شهیدش (احمد افضل) رفت کردستان. اونجا هم تا دلتون بخواد کار کرد. 🔸مدتی مسئول تبلیغات و انتشارات سپاه مهاباد بود. بعد به خاطر نیازِ شدید آموزش و پرورش به عنوان مربی در مهاباد مشغول به کار شد و همزمان معلمان نهضت سوادآموزی نیز تحت تعلیم او قرار گرفتند. 🌹🍃🌹🍃 🔹بگذریم! می خوام از آرزوی ایشون براتون بگم. نسرین افضل آرزو داشت مانند شهید مطهری به شهادت برسه، که بعد از یک عجیب به آرزوش رسید. 🔸نسرین مدتی قبل از شهادتش اومد شیراز خونه خواهرش. توی اتاق نشست و زل زد به قاب عکس شهید مطهری که تیر به پیشانی‌اش خورده و خون می یومد... 🔹نسرین همونجور که به عکس شهیدمطهری زل زده بود، خوابِ چند شب پیشش رو مرور کرد: خواب دیده بود یه کتاب دستشه و داره از راهی مه آلود عبور میکنه، یهو توی خواب گرگی بهش حمله کرد. نسرین موقعِ فرار ، پاهاش به سنگی خورد ، اما زمین نیفتاد. تا اینکه رسید به بالای کوهی که از گذشته بود. اونجا روی زمین افتاد و از سرش خون جاری شد... 🔸همچنان زل زده بود به قاب عکس و به خوابش فکر می کرد ، که خواهرش با سینی چای وارد شد. نسرین همین جور که به قاب عکس شهید مطهری زل زده بود ، گفت: «من هم همین جای سرم تیر می‌خورد، انشاءالله » 🌹🍃🌹🍃 🔹مدتی از این قضیه گذشت و نسرین برگشت مهاباد... و یه شب که تب شدیدی هم داشت، با اصرار از همسرش خواست تا ببردش . حالِ نسرین اون شب توی مراسم به شدت منقلب بود. ساعت 10 شب دعا تموم شد. 🔸وقتی می‌خواستند سوار ماشین بشن ، صدای تک تیرهای دشمن به گوش می‌رسید، به ماشین که نزدیک شدن، نسرین گفت: بچه‌ها شهادتین‌تون رو بگید، دلم شور می‌زنه. یکی گفت: دلشوره‌ات به خاطر اینه که تب داری... ما که تب نداریم رو نمیگیم، فقط تو بگو نسرین جان... 🔹همگی سوار ماشین شده بودند. نسرین کنار در نشسته و شهادتین را می‌گفت که تیری شلیک شد و درست به سرش اصابت کرد. و همان طوری که آرزو داشت، شامگاه دهم تیر ۱۳۶۱ ، مانند شهید مطهری به رسید. 🌹🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهیدی که دو هفته قبل از شهادتش عکس پروفایلش رو عکس #شهید_امیر_حاج_امینی گذاشت و به همان شکل هم شهید
متولد ۷۳ بود، جوونی پر شور که همه هم و غمش این بود که مبادا حرف #رهبرش رو زمین بماند. هم دانشجو بود و هم طلبه؛ طلبه ای که با بالاترین معدل درحوزه قم درس می‌خواند. میگفت میخواهم #شهیدمطهریِ دیگری شوم.وقتی دیدحضرت آقا طی یک سخنرانی فرمودن:"شهید آوینی هایی لازم است" ایشون رفت و فن عکاسی رو یادگرفت که دوربینش بعداز شهادتش اومد. عزیز کرده مادرش بود. رفت و یک غم سنگینی برجای گذاشت. @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌼🍂🌻🍂🌼🍃 🔻همسر #شهید_حسن_آبشناسان: ❤️✨آستان ملکوتی #امام_هشتم، او را شیفته خود کرده بود و به همین
😌 🌱اگر به تو آموختند که شیرن 🧕موشن شهید به من آموخت زن و مرد هستند و نباید یکسان باشند چون به زن است یکسانی. ا👨🏻,,,⛏ ا 🍁اگر را معنا کردند و شدن را در صندوق کردن.. شهیدمطهری به من گفت غیرت عشق مرد به ناموسش است و حیا زن به خودش.. 🍀اگربه تو آموختند که زن برایش آزادی است و با او را اسیر می‌کنیم..! در کتاب حقوق زن به من آموخت که حجاب امنیت است و اسیر دست مردان هوس‌باز شدن ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh