eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 💠 قسمتی ازدلنوشتہ زیبای ✍ آی بشر...آی انسان... فأین تذهبون؟ 🔹به کجا می رویم ؟ حق زیر چکمه باطل لگد مال میشود و صدای شکستن پهلوی مادرمان هر روز شنیده می شود و صدای هلهله لشکر شمر گوشمان را از ندای هل من ناصر ارباب کر کرده است. 🔸چه ستمی ،چه ظلمی بالاتر از این می توان کرد؟ 🔹مسلمانان را سر می برند ،می سوزانند، تکه تکه میکنند،در انظار دوربین های جهانی و بعد مخابره می کنند!!! آن قدر که تو می بینی اما چشمانت را عادت می دهند، 🔸خدایا دلم تنگ است. هم جاهلم هم غافل نه در جبهه سخت می جنگم نه در جبهه نرم. کربلای حسین (ع) تماشاچی نمی خواهد... یا حقی یا باطل... راستی من کجا هستم؟ ✍خدایا 🔹یا مرا از زمین بردار یا دست من زمین گیر را بگیر. گناه غرقمان کرده و غفلت دلمان را سیاه کرده! نشانه اش می خواهی؟ 🔸همین بی تفاوتی ست. حیوان اگر ببیند می رنجد ولی انسان به جایی می رسد که نمی رنجد. 🔹خدایا کمکم کن. مرا آزاد کن از بند نفسیات و هوس ها. 🔸خدایا بنده تو که باشم آزادترین مخلوقم... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
●ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭﻱ محمداسلامی نسب ديدم, از چهره‌اش پيدا بود كه حرفهاي زيادي دارد. بعد از نماز در گوشه‌اي نشستم و او شروع به صحبت كرد: «حاج حميد! به زودي عملياتي در پيش داريم. مي‌دانم كه ديگر بر نمي‌گردم. گفتم: «محمد جان! خاك خونين جبهه و بچه‌هاي بسيج به تو عادت كرده‌اند. انشاء الله به سلامت بر مي‌گردي.» اين جمله را در حالي گفتم كه خود نيز مي‌دانستم اين كبوتر هم پريدني است. ● ادامه داد: «حاج آقا من هيچ وقت دلم نمي‌خواست خانه‌اي داشته باشم، اما به خاطر خانواده، مجبور شدم ساختماني بسازم. حال شما دعا كن تا من وارد اين خانه نشوم.» از اين حر ف دلم گرفت اما هيچ نگفتم چند روز بعد استاد كار منزل «محمد» نزد من آمد و گفت: « به آقاي اسلامي نسب بگوئيد ساختمانشان آماده است. ○هنوز بنا، پيچ كوچه را طي نكرده بود كه زنگ منزل دوباره به صدا در آمد و پيكي سفر جاودانه محمد را خبر داد. آن روز دعايي را كه درخواست نكرده بودم، مستجاب مي‌ديدم و محمد را بر بال ملائك .. 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰
اگر میخوای با این آشنابشی پس بزن رو لینک✌️🥰