برادران عزیز از این كه خداوند بزرگ توفیق داد و منت بر من نهاد تا بتوانم چند صباحى از عمر خود را با شما عزیزان فداكار باشم شكرگزارم ولى مى خواهم بگویم كه این واحد مقدس را خیلى خیلى قدر بدانید كارهائیكه شما برادران عزیز انجام مى دهید عاشقانه است.
شهید#علی_چیت_سازیان🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید : خداونـدا نه برای بهشت
و نه برای شهـادت ،
اگر تو ما را در جهنمت بیندازی
فـقط از مـا راضی باشی
برای مـا کافـی است.
شهید#علی_چیت_سازیان🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مناجات شهید #علی_چیت_سازیان
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⤴️ رفتار شهید با اسیر عراقی
🌷شهید #علی_چیت_سازیان🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
در راه شهدا قدم بردارید.
در راه شهدا حرکت کنید.
بر دوش بگیرید این شهدا را
تمام ارزش ها در شهداست.
خوشا به حال شهدا، آنها گلهای خوش بویی بودند که خداوند چید، خدا آن ها را برگزید.
شهدا زنده اند، شهدا برای کسانی زنده اند که راهش را ادامه دهند، امانتدار خوبی باشید برای شهدا ...
فرازهایی از آخرین سخنرانی سردار
🌷شهید #علی_چیت_سازیان🌷
📎 فرمانده اطلاعات و عملیات لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷 خواب مصیب، معاونـش را دیـده بـود و حـال غـریبی داشت. بهـش گفتـه بود: «خیـلی دلتنگتون شدم؛ هم دلتنگ تو، هم دلتنـگ بقیه شهـدای واحد.
میگفت التماسش کردم و پرسیدم از کدوم راهکـار رفتی کـه به این مقـام رسیـدی؟»
شهـید مجـیدی هم گفـته بود: «راه کــار اشــک»
🌷 ازروزی که خواب دیده بود تا صبـحِ شهادتش روزوشبی نبود که چشمهایش خیس اشـک نباشد. حالا به هر بهانه؛ روضه، نمـاز، نماز شب و یا حتى موقـع توجيـه نيـروهـا، بغـض تـوی گـلویش جمـع می شد و گـریه میکـرد، آنهـم با صـدای بلـند؛
بی ریـای بی ریـا ..
📚 دلیـل/ بقلـم حمـید حسـام
🌹 شهـید #علی_چیت_سازیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
لباسهای خیس به تنشان سنگینی میكرد ستون گردان دم ارتفاع قامیش و زیر پای عراقیا بود همهمه بسیجی ها میان رعد و برق و شق شق باران گم شده بود حالا گونیهایی هم كه عراقیا پلهوار زیر كوه چیده بودند، از گل و لای لیز شده بود و اسباب دردسر، بچه ها از كت و كول هم بالامیرفتند كه از شر باران خلاصی یابند و خودشان را داخل غار بزرگ زیر قله برسانند انگار یه گونی، جنسش با بقیه فرق داشت لیز و سر نبود بسیجیها پا روش میذاشتند، میپریدند اونور آب و بعد داخل غار، اما گونی هر از گاهی تكان میخورد شاید اون شب هیچ بسیجیای نفهمید كه علی آقا پله شده بود برای بقیه، یكی دو نفر هم كه متوجه شدند دم غار اشكهاشون با باران قاطی شده بود «علی به معنای واقعی كلمه مالك نفسش بود» .
شهید #علی_چیت_سازیان🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh