eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
آدم ها دو دسته اند : #غـیرتی #قیمتی غیرتی ها با خـُدا معامله کردند و قیمتی ها با بنده خُـدا ...
3⃣7⃣2⃣ 🌷 💠 خدا کار رو راه میندازه ✅مسئولین سیاسی ما، مدیران ما ،مدیران میانی و کلان ما مانند شهید برونسی نیستند. 🔺چون وقتی که رفت برای که داشت وضع حمل میکرد بیاره، اونقدر درگیر کار شد یادش رفت! دیگه آدم خانومش رو پای زا فراموش میکنه؟ بعد فرداش یادش اومد، برگشت خونه گفت: ببخشید من شدم. 🔻دید همه ! بهش گفتن اتفاقا قابله ای که فرستادی خیلیم خوب بود، دیروز تا تو رفتی یه اومد گفت من همون قابله ای ام که آقای برونسی منو فرستاده! اومد هیچیم از ما نگرفت، خیلیم خوب انجام داد ✔️خدا کار برونسی رو راه میندازه... ✍ 🌺 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید: باید #خاکریزهای جنگ رابکشانیم به شهر! یعنی نسل #جدید را با #شهدا آشنا کنیم. در نتیجه ج
5⃣9⃣0⃣1⃣ 🌷 🌷....فرزند اول من در همان خانه به دنیا آمد. او دختری بود که به همراه خودش و را به خانه ما آورد. دو سال بعد همسرم باردار شد. 🌷این بار دقت نظر همسرم و خودم بیشتر شده بود. همسرم همیشه سعی مى كرد باشد. به خواندن و مداومت داشت. من هم سعی مى كردم در کارهای خانه او را کمک کنم. 🌷بارداری همسرم ادامه داشت تا اینکه از راه رسید. در احادیث آمده که مقدرات انسان در تعیین مى شود. من هم در آن شبها دست به سوی آسمان بلند مى كردم؛ با سوز درونی برای همسر و فرزندی که در راه داشتم دعا مى كردم. نیمه هاى شب ماه رمضان بود. حال همسرم هر لحظه بدتر مى شد!!! 🌷خیلی نگران بودم. با کمک همسایه ها خبر کردیم. کمی سحری خوردم. در حیاط خانه با ناراحتی قدم مى زدم. یکدفعه صدایی بلند شد؛ که آرامش را برای من به همراه داشت. صدایی آشنا و همیشگی. الله اکبر الله اكبر.... 🌷صدای الله اکبر اذان با صدایی دیگر درآمیخت! همزمان با اذان صبح، صدای گریه نوزاد بلند شد. لبخند شادی بر لبانم نقش بست. یکی از خانمها بیرون آمد و گفت: مژده، پسر است! عجب تقارن زیبایی. اذان صبح و تولد فرزند. عجیب اینکه فرزندم در همان به دنیا آمد. 🌷این پسر (سيد مجتبى) بود. در بهترین ساعات و بهترین ماه و در بهترین مکان قدم به این دنیا نهاد؛ در حسینیه اى که جز ذکر خدا در آن گفته نمى شد. 🌷سید مجتبی موقع اذان صبح به دنیا آمد؛ موقع اذان مغرب به شهادت رسید و موقع اذان ظهر به خاک سپرده شد. راوى: سید رمضان علمدار پدر 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh