🌷شهید نظرزاده 🌷
دیشب دو چشم پنجره در #خواب می خزید #امشب سکوت پنجره پایان گرفته است امشب فضای خانه دل، سبز💚ودید
🔸بخشی از مصاحبه با همسر شهید مدافع حرم وحید فرهنگی والا
💢از لحظهی #استقبالتان در فرودگاه برایمان بگویید؛ چه شد که روسری #مشکی سر نکردید؟
✅وقتی در ماموریت بودند، خیلی با خودم فکر میکردم وقتی #آقاوحید برگردند چگونه به استقبالشان بروم و کدام لباسم را بپوشم که آقا وحید #دوست دارند⁉️⁉️ کدام روسری ام را که آقا وحید دوست دارند سر کنم و به استقبالشان بروم.
🔸آن روزهم همین حس را داشتم.
حس میکردم #برگشتهاند و به استقبال آقا وحیدم میروم🙂
🔰آخرین پیام شهید فرهنگی والا↧↧
❣آزرده دل از کوی #تو رفتیم و نگفتی
↸کـــــــی بود؟
↸کجـــا رفت؟😢
↸چـــــرا بود⁉️
↸چرا #نیست؟😔
#شهید_وحید_فرهنگی_والا
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به برادرش مجید زنگ زده بود📞 گفته بود: 🔸 #آقا منو دعوت کرده. خوب به حرفهام گوش کن! 👈مواظب مامان و
#خاطرات_شهید
🔸بارها از او خواستیم لباس مشکی خود را از تن در آورد اما او قبول نمیکرد❌ میگفت تا دنیا دنیاست ما عزادار #حضرت_زهرا(س) هستیم
🔹یک روز زن همسایه که با یک جعبه شیرینی🍱 برای عیادت آمده بود گفت خوبیت ندارد شما مریض هستید و مهدی #مشکی پوشیده
🔸به مهدی گفتم #اقامهدی مردم فکر میکنند تو همیشه عزادار هستی. اما مهدی گفت: کی گفته ما عزادار نیستیم⁉️ ما تا قیام قیامت عزادار حضرت زهرا و بچه هاشیم 😔
•فقط دو پیراهن طوسی و قهوه ای داشت که ایام #میلاد به تن میکرد
راوی: مادرشهید
#شهید_مهدی_عزیزی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣6⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 🌷پيش از شروع يکي از حملات💥 همه مسئـولين و فرماندهان #لشکر 27 محمد رسول الله (
⚜محسن آیه آرم سپاه "وَاعدوُا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَه" را باور كرده بود. همیشه بالای جیب سمت چپ♥️ لباسش یك تكه پارچه #مشكی میدوخت كه رویش "السلام علیك یافاطمه الزهرا" نوشته بود.
⚜در منطقه جایی #زمینگیر شده بودیم، وقتی تانك خودی آمد خیلی ابراز خوشحالی كردیم😃 محسن گفت: فكر كردید این به شما قدرت میدهد، نه❌ دست زد به نوشته #یافاطمهالزهرا ی لباسش و گفت: "اینها قدرت میدهند.
⚜روز #عيد_قربان بود. يك دفعه از جايي كه حاجی بود، صدای انفجار💥 آمد، دود و خاك بلند شد. داد زدم يا فاطمه زهرا و سمت حاجی دويدم🏃♂ اصلا حواسم به ميدان مين نبود.
⚜بالای سرش رسيدم، روی زمين افتاده و بدنش #پارهپاره شده بود. اولين چيزی كه نظـرم را جلب كرد، نوشته السلام عليك "يا فاطمه الزهرا(سلاماللهعلیها)" روی لباسش بود😭
🗓 ۱۵ مرداد، سالروز شهادت #شهید_محسن_دین_شعاری گرامیباد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🏴✨🏴
#محرم آمد...💔🌿
لباس #مشکی هایمان اماده است 🥀
#آسمان دلهایمان❣ را بیرق
عزا بسته ایم...🖇️☘️
#آسمان دلهایمان را به #عشق ارباب مشکی 🖤پوش کرده ایم...🖇️☘️
تنم در #حسینه بر سر و سینه میکوبد
اما دلم #کربلاست ...🥀🖤
کربلایی که #میترسم امسال حسرتش در دلم بماند ...💔🖤
#فکر و ذکرم حوالیه #اربعین حسین میچرخد و...💔
#هعی روزگار...🍃🥀
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠تاثیر از سفر راهیان نور 🔰کمی سردم شد، خودم را محکم بغل کردم و چشم هایم را روی هم گذاشتم. برای یک
#خاطرات_شهید 🌷
🔰هميشه #پارچه سياه 🖤كوچکی
بالای جيب لباس👕 سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبـ💕ــش...
روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا".
🔰همه میدانستند #حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت #پارچه سياه كم رنگ ميشد
از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت.... كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن #مشكی ميگذراند.
🔰در گردان #تخريب هم هميشه توی عزاداری🏴 و خواندن دعا 🤲پيشقدم بود. حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه #عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد.
🔰پ.ن: #معبرهای ما فرق میکند
با معبرهای شما!!نوع ِ#سیم_خاردارهایش ... #مین_هایش ...
#فرمـــانده!تخریبچی هایت را بفرست ...اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ#نفسیم ...
#گناه 🚫احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را ..
#فرمانده_ی_گردان_تخریب
#شهید_محسن_دین_شعاری 🌷
#گردان_تخریب
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh