eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🍂🍃🍂 #خوشبختی یعنی تو ستاره‌ی #آسمان زندگی‌ام باشی و من #یقین داشته باشم که راه را با تو هرگز گم
#شکستن_نفس... باران شدیدی درتهران باریده بود.خیابان17شهریور را آب گرفته بود؛ چند #پیرمرد میخواستند به سمت دیگرخیابان بروند، مانده بودند چه کنند، همان موقع #ابراهیم از راه رسید.پاچه #شلوار را بالازد؛ با #کول کردن پیرمردها آن هارا به طرف دیگرخیابان برد... ابراهیم ازاین کارها زیاد انجام میداد و هدفی جز #شکستن_نفس خود نداشت مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها #مطرح بود. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzad
#شهیدی_که_به_شهرت_پشت_پا_زد... 👇👇 در آن سال ها تیم #واترپلوی ایران، از تیم های #مطرح آسیا بود، و چند سال قبلش #قهرمان آسیا شده بود و این #شهید هم خیلی بازیکن مشهور و آینده داری بود... مجلات و روزنامه ها مرتب #عکسش را چاپ می کردند و لقب #ماهی_طلایی را به او داده بودند با این موقعیت ممتاز در حالی که می‌توانست #مهاجرت کند و به بهترین تیم های #اروپایی برود، ولی پشت پا به شهرت و موقعیتش زد و داوطلبانه راهی #جبهه شد... #شهید_حسن_نوفلاح🌷 مزار: #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا(س) #تهران قطعه ۲۸، ردیف ۸۵، شماره ۲ کاپیتان #تیم_ملی_واترپلو_ایران 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸شبیه ابراهیم باشیم...🌸 📌هر وقت می دید، بچه ها مشغول #غیبت کسی هستند مرتب می گفت: #صلوات بفرست و یا
🔸باران شدیدی⛈ می بارید، #خیابان را آب گرفته بود. چند #پیـرمرد می خواستند به سمت دیگـر خیابان بروند. مانده بودند چه کنند❗️ 🔸همان موقع #ابراهیم نوجوان از راه رسید. پاچه شلوارش👖 را بالا زد با #کول کردن پیرمردها آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. 🔸ابراهیم برای #شکستن_نفسش از این کارها زیاد انجام می داد✅. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها #مطرح بود. #شهید_ابراهیم_هادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰در یکی از مغازه ها مشغول #کار بود یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم😦 دوکارتن بزرگ📦 اجناس روی
🌸باران ... در تهـران باریده بود ؛ خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود 🌸چند می‌خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند ! 🌸همان موقع از راه رسید، پاچه‌ی شلوار را بالا زد با کول ڪردن پیرمردهــا، آن‌ها را به طرف دیگر خیابان برد! 🌸ابراهـیم ... از این کارها انجام می‌داد ! هدفی هم جز خودش نداشت! مخصوصا زمانی که خیلـی بینِ بچه هـا بود ... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh