✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️✨❤️
#اینک_شوکران
#مذهبی_ها_عاشق_ترند
💢قصه ای که الان میخوام براتون بذارم #قصه ای نیست که ازخاطره ها وذهن ها زودفراموش بشه💬 مثل قصه های دیگر، قصه ایست از #ایثارها در دفاع مقدس✌️️، ایثارهایی فراموش نشدنی.
📕کتاب " #اینک_شوکران"
📝نوشته مریم برادران
💢به روایت #فرشته_ملکی همسر شهید منوچهر مدق🌷 نوشته هایی است📖
👈درباره مردانی که زخم های سال های جنگ محملی شد برای #نماندنشان↯↯↯↯↯
📚 #فرشته لحظه لحظه ی زندگی اش را به یاد دارد. شاید این روزها فراموش کند🗯 چند دقیقه ی پیش چه میگفت و یا به کی تلفن زده☎️ بود. ⚡️اما همه لحظاتی را که با #منوچهر گذرانده بود پیش چشم دارد و نسبت به آن احساس #غرور میکند
📚زیاد تعجب نمیکنی که زندگیش با منوچهر💞 شروع شده و هنوز ادامه دارد، وقتی #صداقت زندگی و #پیوند روحشان را میبینی، و میبینی ک عشقـ❤️ چه قصه ها که نمی افریند. فقط وقتی قصه ها در #زندگی_واقعی تحقق می یابد، حقیقتشان اشکار میشود
حقیقتی #تلخ ولی دوست داشتنی❣
#بخوانید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨ و عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
❇️ و با آنان(زنانتان)، بطور شایسته رفتار کنید!
📔 قسمتی از آیه 19 سوره نساء
✍🏻 همسر #شهید منوچهر مدق:
💠 هرچه سختی بود، با یک #نگاهش می رفت. همین که جلوی همه بر میگشت میگفت: "یک موی خانم را نمیدهم به دنیا، تا آخر عمر #نوکرش هستم"، خستگیهایم را میبرد.🍃
💠هیچ وقت بودن با #منوچهر برایم عادت نشد. گاهی یادمان میرفت چه #وضعیتی داریم. بدترین روز ها را باهم خوش بودیم! از خنده و شوخی اتاق را میگذاشتیم روی سرمان...
📚 اینک شوکران۱، ص57 و 58
#آیه_گرافی
#شهیدانه
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
✨ و عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
❇️ و با آنان(زنانتان)، بطور شایسته رفتار کنید!
📔 قسمتی از آیه 19 سوره نساء
✍🏻 همسر #شهید منوچهر مدق:
💠 هرچه سختی بود، با یک #نگاهش می رفت. همین که جلوی همه بر میگشت میگفت: "یک موی خانم را نمیدهم به دنیا، تا آخر عمر #نوکرش هستم"، خستگیهایم را میبرد.🍃
💠هیچ وقت بودن با #منوچهر برایم عادت نشد. گاهی یادمان میرفت چه #وضعیتی داریم. بدترین روز ها را باهم خوش بودیم! از خنده و شوخی اتاق را میگذاشتیم روی سرمان...
📚 اینک شوکران۱، ص57 و 58
#آیه_گرافی
#شهیدانه
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📝 قلوه سنگ
🔰هر چی درست میکردم میخورد حتی قلوه سنگ! اولین غذایی که بعد از عروسیمان💍 درست کردم #استانبولی بود. از مادرم تلفنی☎️ پرسیدم
🔰ولی شده بود سوپ... آبش زیاد شده بود. #منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد. روز دوم گوشت قلقلی درست کردم. شده بود عین قلوه سنگ😅
🔰تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها #تیله_بازی میکرد قاه قاه میخندید😂 و میگفت: چشمم کور دندم نرم تا خانمی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ.
#شهید_سیدمنوچهر_مدق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📝 قلوه سنگ
🔰هر چی درست میکردم میخورد حتی قلوه سنگ! اولین غذایی که بعد از عروسیمان💍 درست کردم #استانبولی بود. از مادرم تلفنی☎️ پرسیدم
🔰ولی شده بود سوپ... آبش زیاد شده بود. #منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد. روز دوم گوشت قلقلی درست کردم. شده بود عین قلوه سنگ😅
🔰تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها #تیله_بازی میکرد قاه قاه میخندید😂 و میگفت: چشمم کور دندم نرم تا خانمی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ.
#شهید_سیدمنوچهر_مدق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh