🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣1⃣به یاد #شهید_عبدالحسین_برونسی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌹 #بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین 🌹
0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷
عـنـوان:مکاشفه
🖋 راوی: همسر شهید
یک بار خاطره ای از جبهه برام تعریف می کرد.میگفت:
کنار یکی از زاغه مهماتها سخت مشغول بودیم. تو جعبه های مخصوص، مهمات می گذاشتیم و درشان را می بستیم.
گرم کار، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه، با چادری مشکی! داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت تو
جعبه ها.
▫️✨▫️✨▫️
پیش خودم فکر کردم حتماً از این زنهایی است که می آیند جبهه. به بچه ها نگاه کردم.
مشغول کارشان بودند و بی تفاوت می رفتند و می آمدند. انگار اصلاً آن زن را نمی دیدند.
🌹🔹🌹
قضیه کار، عجیب برام سؤال شده بود. موضوع، عادی به نظر نمی رسید. کنجکاو شدم بفهمم جریان چیست.
رفتم نزدیکتر.
تا رعایت ادب شده باشد، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم:«خانم! جایی که ما مردها هستیم، شما نباید زحمت بکشین.»
🌼🌷🌼
رویش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: «مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید؟»
یک آن یاد امام حسین (ع) افتادم و اشک تو چشمهام حلقه زد. واقعاً خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست.
بی اختیار شده بودم و نمی دانستم چه بگویم. آن خانم، همان طور که روش آن طرف بود، فرمود: «هر کس که یاورما باشد، البته ما هم یاری اش می کنیم.»
#پـایـان_داستان_مکاشفه
#خاک_های_نرم_کوشک
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh