🌷شهید نظرزاده 🌷
💠بامرام ترین آدم 🌴یادم هست، تو دوره #آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت آسایشگاه. بعد از
9⃣6⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔻مادر حسین آقا تعریف میکرد
🔰یکی از آشناها #خواب_دیده رفته کربلا. بعد از زیارت 🔅امام حسین (ع) میره واسه زیارت 🔅حضرت عباس(ع) دم حرم #سه_آقا رو میبینه که تو خواب این حس رو داره ک آقایی ک وسط ایستاده👤 حضرت عباس (ع) هستند و دو نفر👥 هم طرفین حضرت بودن و با صورت #پوشیده.
🔰این خانم شروع میکنن از حضرت عباس (ع) #حاجت خواستن. حضرت هم میفرمایند: که چرا از #حسین نمیخوایین⁉️ خانم میگن بله قبل از اینکه محضر شما برسم پیش #امام_حسین (ع) بودم و درخواست کردم از ایشون☺️
🔰حضرت عباس(ع) میفرمایند: نه❌ این #حسین رو میگم و با دست اشاره میکنن به فرد کناریشون👥 خانم بر میگردن به سمت اشاره ی حضرت و #حسین_ولایتی فر رو میبینن...
🔸تو همنشینی هات با #ارباب
ما رو هم سفارش کن
حسین جان....😔
🔰ارتباط خاصی با #شهدای_گمنام علی الخصوص شهید هادی🌷 داشت و با کتاب #سلام_بر_ابراهیم📙 خیلی مانوس بود.
🔰دائم از #شهادت می گفت و کتاب هایی📚 که در مورد #مادران_شهدا بودند برام می خرید تا مطالعه کنم. انگار دوست داشت ذهنم💭 رو آماده کنه.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh