eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 سلام بر ابراهیم 🌹🍃 🍃 قسمت دهم 🍃 راوی :حسين الله‌كرم 💠مسابقات قهرمانی ۷۴ کيلو باشگاه‌ها بود. ابراهيم همه‌ی حريفان را يکی پس از ديگری شكست داد و به نيمه‌نهایی رسيد. آن سال ابراهيم خيلی خوب تمرين کرده بود. اکثر حريف‌ها را با اقتدار شکست داد. اگر اين مســابقه را ميزد حتماً در فينال قهرمان ميشــد. اما در نيمه‌نهایی خيلی بد کشتی گرفت. بالاخره با يک امتياز بازی را واگذار كرد! آن ســال ابراهيم مقام سوم را کســب کرد. اما سال‌ها بعد، همان پسری که حريف نيمه‌نهایی ابراهيم بود را ديدم. آمده بود به ابراهيم سر بزند. آن آقــا از خاطرات خودش با ابراهيم تعريف می‌کــرد. همه ما هم گوش می‌کرديم. تا اينکه رســيد به ماجرای آشــنائی خودش با ابراهيم و گفت: آشنائی ما بر می‌گردد به نيمه‌نهایی کشتی باشگاه‌ها در وزن ۷۴ کيلو. قرار بود من با ابراهيم کشتی بگيرم. اما هر چه خواست آن ماجرا را تعريف کند، ابراهيم بحث را عوض می‌کرد! آخر هم نگذاشــت كه ماجرا تعريف شود! روز بعد، همان آقا را ديدم و گفتم: اگه ميشه قضيه‌ی کشتی خودتان را تعريف کنيد. او هم نگاهی به من کرد. نفس عميقی کشــيد و گفت: آن سال من در نيمه‌نهایی حريف ابراهيم شدم. اما يکی از پاهايم شديداً آسيب ديد. 🍃به ابراهيم که تا آن موقع نميشــناختمش گفتم: رفيق، اين پای من آســيب ديده. هوای ما رو داشته باش. ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چشم. بازی‌های او را ديده بودم. توی كشــتی اســتاد بود. با اينکه شــگرد ابراهيم، فن‌هایی بود که روی پا ميزد، اما اصلا به پای من نزديک نشد! ولی من، در کمال نامردی يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزی به فينال رفتم. ابراهيم با اينکه راحت می‌تونســت من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولی اين کار رو نکرد. بعد ادامه داد: البته فكر می‌كنم او از قصد، كاری كرد كه من برنده بشــم! از شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرمانی برای او تعريف ديگه‌ای داشت. ولی من خوشــحال بودم. خوشحالی من بيشتر از اين بود که حريف فينال، بچه محل خودمون بود. فکر می‌کردم همه، مرام و معرفت داداش ابراهیم رو دارن. اما توی فينال، با اينکه قبل از مســابقه به دوســتم گفته بودم که پايم آسيب ديده، اما دقيقاً با اولين حرکت، همان پای آســيب ديــده‌ی من را گرفت. آه از نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روی زمين و بالاخره من ضربه شدم. آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهيم قهرمانی بود. از آن روز تــا حالا با او رفيقم. چيزهای عجيبی هم از او ديده‌ام. خدا را هم شکر می‌کنم که چنين رفيقی نصيبم کرده. صحبت‌هايش که تمام شد خداحافظی کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه فقط به صحبت‌هايش فکر می‌کردم. يادم افتاد در مقر ســپاه گيلانغرب، روی يكی از ديوارها برای هر كدام از رزمنده‌ها جمله‌ای نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند: "ابراهيم هادی، رزمنده‌ای با خصائص پوريای‌ولی" 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ادامه دارد ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلمـ💔 تنگ است برای کسی که او را خواست.. نمیشود او را داشت ✨فقط میشود سخت برای او شد... و در حسرت نبودنش سوخت...!😭 سردار دل ها و 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چرا ناراحتی#.mp3
1.26M
🎙 حجت‌الاسلام 🔺موضوع: 🔹چرا ناراحتی؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هیچ قیاسی در کار نیست❌ اما می دانید ؟ قدیم ها های دونفره ♥️ این شکلی بود ...! 🌷😍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ ▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام . دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و بغض هایم😢 سر ناسازگاری گذاشته اند. زمان را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام⏱ و غرق شده ام در که برای دنیای خودم ساخته ام.. ▪️اگر عکس و شعر معروفش نبود، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم تا مُحرم باقی است. بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید.. ▪️مُحَرم ، مَحرم ِحرف های در دل مانده و مرهم درد های دل است... خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی اشک بریزی و دلت را آرام کنی. ▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود😔 محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم قدر ندانستیم ها را... ▪️حاج عمار .. شما که راه را شناختی، عاشق شدی، همت شدی، باکری شدی و هم نشین شهدا🌷 کاری کن...🙏 ▪️در جاذبه ی های زمین مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊 ▪️برایم روضه بخوان. از کربلا بگو، از شش ماهه و تیر سه شعبه. از علی اکبر بگو و بدن اربا اربا. از فرق شکافته بگو و مشک پاره پاره. بگو و داغ دل سوخته را بیشتر کن💔 ▪️می خواهم چله نوکری بگیرم. زیارت عاشورا بخوانم. و (ع) آماده کنم.🏴 ▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و اشک چشم😭 روزی ام شود. ▪️نگران هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، ها را....😞 ✍نویسنده: منتظر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️°•﷽•°♥️ .... 📖 تصمیم گرفتیم چهل روز مانده بہ شـروع ماه نوڪری عاشقان‌اباعبدالله، چله زیارت عاشورا بگیریم ان شــالله در طــول چلـــہ هــم از انجـام گناهان ڪبیره و صغیره🔞 خود داری کنیـم تا اربــاب بی ڪفن و تقربــ به محضــر حضرتش به مــا عنــایت بشہ. شروع میکنیم به امید ریشه‌کن شدن این بیماری(کرونا)و شفای همه مریضان‌اسلام و مخصوصا آقا و مولایمان امام زمان عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف🌺 دوستانتون روهم در این امر سهیم‌ڪنید تاریخ زیارت‌عاشورا 👇 هر روز همین هوالی ۱۴۰۰/۴/۱۱ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°🦋° |°ݕاݪاتࢪیݩ ”خــڋا”دࢪزمیݩּ سࢪخ -پـایـیـڹּ پــآۍحــضـࢪٺ❥ -بۍ سࢪ اســٺ💖🌱 +ݦا ࢪاݕہ ❥ݕطݪݕ ایها اݪاݦاݦـ +از هــࢪچـہ ݦۍࢪوڋ سـخݩּ ڋۅسـ∞ـٺ +خــۋݜـٺـࢪ اســـتـــツ •|بِِسمِـ ربّـ(العِشْــ♡ـقٰـ) وَ سَلامـٌ عَلَيٰ الحُٰسَٰيـــنـْٰ |•❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh