دیشب دو چشم پنجره در #خواب می خزید
#امشب سکوت پنجره پایان گرفته است
امشب فضای خانه دل، سبز💚ودیدنی است
در فصل زرد🍂، رنگ بهاران گرفته است🌸🍃
#شهید_وحید_فرهنگی🌷
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نمے دانم
شاید #لبخندهایتان ...
تسبیح #ذڪر خداوند بود...
ڪہ اینگونہ دلنشین مانده است...
#سلام_صبحتون_شهدایے🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🎀💞🌸🎀💞🌸🎀💞🌸
💞🌸🎀💞🌸🎀
🌸🎀💞
#غدیردوم است امروز
این ولایت گوارایت باد ای #فرزندعلی❤️
🎀بیعتمان را این بار #عاشقانه_تر تجدید خواهیم کرد.میان رکن محبت و مقام #اطاعت.
💞دست به دامنت می شویم که دلهایمانـ❤️ را پر از #عدل و داد کنی ،که پر از ظلم و جور شده است.
🎀ای #مولای_من!
نشسته ایم،
نه❌!ایستاده ایم؛در انتظار «جاء الحق» تا در دشت #نامهربانی ها قیامتی به پا کنی👊 .
💞لحظه ها را می شماریم⌛️ در انتظار روزگار #انالمـهــــــــــدی
🌸تا چند پی نام و نشانی باشیم
❣یا در طلب #جهان_فانی باشیم
🌸حالا که رسیده وقت #بیعت با عشق❤️
❣عشق است که #صاحب_الزمانی باشیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5789508351847039250.mp3
8.97M
🌸یا اباصالح (عج)
🎤🎤 #علی_فانی
❤️ عید بیعت
💞#امام_زمان (عج)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #ببینید 🌺قصه نهال ڪوچولو دختر شهید مدافع حرم "مهدی قاضی خانی: و درخواست عمامه از رهبر انقلاب از ز
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟
گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟
گفت آره
گفتم میدی بہ من؟
گفت این مال منه یکی دیگه برات میخرم!
گفتم پس #صورتی بخری هـا☺️😊
آقا هم براش یه کلاه صورتی فرستاد☺️😍
#فرزند_شهید
#شهید_مهدی_قاضی_خانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
4⃣8⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠اخلاص
🌷در باقرآبادورامین، پیرزنی زندگی میکرد که سه فرزند #جانباز داشت، که یکی از پسرانش، جانباز #قطع_نخاعی بود؛ از گردن به پایین، قطع نخاع بود و اصلاً نمیتوانست🚫 تکان بخورد. سقف خانۀ این خانواده🏚، مشکل پیدا کرده و حسابی ترک برداشته بود.
🌷به مهدی گفتم: #مهدی. بیا یه کار خیری بکنیم، بریم سقف خونۀ این خانوادۀ جانباز رو درست کنیم🛠. مهدی هم بدون تأمل گفت: من #عاشق همین کارهام😍! کِی بریم⁉️گفتم: روز #جمعه که من هم بتونم بیام. اما من این مسئله را فراموش کردم🗯.
🌷جمعه ساعت هفت و نیم صبح بود که #مهدی به من زنگ زد📞. من هم حسابی گیج خواب بودم😴. گفت: کجایی پس، چی شد برنامه⁉️گفتم: کدوم برنامه؟
🌷گفت: همون #پیرزن که گفتی بریم سقف خونهشون رو درست کنیم دیگه. من رفتم گچ گرفتم با یه نفر #ایزوگامکار هم صحبت کردم که بیاد و با هم بریم👌. وقتی این را گفت، تازه یادم افتاد که با مهدی قرار داشتم.
🌷خیلی شرمنده شده بودم😥 و با شرمندگی تمام به مهدی گفتم: حقیقتش من این موضوع رو یادم رفته بود، با خانواده قرار گذاشتم بریم #مهمونی. بدون اینکه ناراحت بشود و یا به روی خودش بیاورد گفت: پس هیچی، اشکالی نداره🚫، من #خودم میرم خودش رفت و تا عصر هم کارها را تمام کرد✅.
🌷جالب اینکه وقتی کارش تمام شده بود، آن #خانوادۀجانباز از او خواسته بودند خودش را معرفی کند و از او پرسیده بودند: اسم شما چیه❓ مهدی هم به جای اسم خودش، #اسم_من را گفته بود.تا مدتها، هر کسی به دیدن آن خانوادۀ جانباز میرفت، میگفتند: آقای #علی_رمضانی اومد اینجا و سقف خونۀ ما رو درست کرد؛ خدا خیرش بده☺️!
📚بابامهدی، زندگینامه و خاطراتی از
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_قاضیخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
علاقه محمد به #حضرت_مادر_سلام_الله_علیها 🌹 روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود. محمد
کسی چه میداند
من امروز چند بار فرو ریختم و
چند بار #دلتنگ شدم
از دیدنِ کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود ...!
#مادرانه
#شهید_محمد_غفاری ❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #آغاز_امامت_حضرت_صاحب❣
🌸عالم امكان سراسر نور شد✨
💞شیعه بعد از سال ها مسرور شد
🎀پور زهرا #تاج بر سر می نهد
🌸بر همه آفاق فرمان می دهد
💞حكم تنفیذش رسیده از سما
🎀نامه ای با مُهر و #امضاءخدا
🌸می نشیند بر سریر عدل و داد
💞 #آخرین فرمانروای ابر و باد
🎀پادشاه كشور آیینه ها
🌸تك سوار قصه ی آدینه ها
💞امپراتور زمین و آسمان💫
🎀حُكمران سرزمین بی دلان
🌸پهلوان نامی افسانه ها
💞تحت امرش #لشگر پروانه ها
🎀لشگری دارد #بزرگ و بی بدیل
🌸افسرانش نوح و موسی و خلیل👌
❣نهم ربیع
#سالروزآغازامامت_حضرت_ولیعصر(عج)
بر همه شیعیان و منتظران حضرتش فرخنده و مبارک باد🌸🍃.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۱۰۷.mp3
7.16M
🎵 #صوت_مهدوی
استاد #شجاعی
استاد #رائفی_پور
💢 من الآن دقیقاً باید برای امام زمان چیــــکار کنم؟
👌 اول از همــه باید .....
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 فیلمی از شهید مدافع حرم "حامد جوانی" #طنز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
با یک بغل گل رفتی
زخمهای قلبمان #شکوفه کرده
انگار کسی #شهادت میخواهد
باید #گلهای مزارت را بغل کند
#شهید_حامد_جوانی🌷
#سـالروز_ولادت❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
با یک بغل گل رفتی زخمهای قلبمان #شکوفه کرده انگار کسی #شهادت میخواهد باید #گلهای مزارت را بغل
5⃣8⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌸حامد چند باری #فرمانده ش حاج احمد را دعوت کرده بود به صرف املت🍳. بساط پخت و پزش هم همیشهی خدا جور بود😄.
🌸کنار قبضه و زیر آتش🔥 و دود و بوی باروت #املتهائی درست میکرد که همسنگرها انگشتهایشان را هم با آن بخورند😋. آوازهی املتهای #حامد همه جا پیچیده بود و بالاخره یک روز صبح☀️، #سردار مهمان سفرهی صبحانهشان شد و همان یک املت🍳 کار خودش را کرد.
🌸از آن شب به بعد، وقتی که حجم آتش کم میشد🔥 و سر و صدا میخوابید، #حاج_احمد کیسه خواب به دوش، میآمد #سنگرحامد که پیش آنها بخوابد💤.
🌸آنقدر صمیمی که وقتی فهمید حامد #24سالش هست و هنوز #مجرد است، توپید بهش😡 که «اگر میخواهی یک بار دیگر رنگ #سوریه را ببینی و از یگان محل خدمتت بخواهم که تو را باز هم بفرستند اینجا، این بار که برگشتی ایران، زن میگیری💑 و سری بعد که آمدی باید حلقهی نامزدی💍 توی دستت داشته باشی.»
📚بریده ای از کتاب «شبیه ِخودش»
📝خاطراتی از شهید حامد جوانی
✍نوشته حسین شرفخانلو🌺
#شهید_حامد_جوانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گفت: بالاخره که #فراموشش میکنی.اینجوری نمی مونه
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
یاد #بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره
با اینکه نیستن، با اینکه رفتن، ولی هیچ وقت #خاطره شون تموم نمیشه
گفت: ولی همین که نیستن کم کم همه چی تموم میشه
گفتم: #بودنِ بعضی از آدما، تازه از نبودنشون #شروع میشه
#شـهــــــــــداء
شادی روح پاک شهدا #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎 #کلام_شهید بعد از مدتها #کشمکش_درونی که هنوز آزارم می دهد؛ برای رهایی از این #زجر، به این نتیجه ر
#وصیتی_تکان_دهنده
✍ اگر بہ واسطہ خونم حقے بر گردن
دیگران داشتہ باشم بہ خدای کعبہ
قسم؛ از مردان بے غیرت و زنان بے حیا
نمیگذرم... !!!
#شهید_امیر_حاجامینی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خرافه_عیدالزهرا
💢اینجا، در امنیت کامل تا چند روزجلسه لعن برپا میکنند
❌آنجا، در افغانستان و پاکستان به این بهانه خون #شیعه را می ریزند!
#نشر_حداکثری_لطفا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے9⃣9⃣ ⛅️ آیا بعد از ولیّ عصر(ع) قیامت برپا می شود❓ 📜 از ر
❣﷽❣
پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے0⃣0⃣1⃣
📌 ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ⁉️
1⃣ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻭﺍﺭﺩﻩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻏﻴﺒﺖ ﺻﻐﺮﻯ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ، ﺩﺭ ﻛﻮﻩ «ﺭﺿﻮﻯ» ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍﺷﺖ [1] ﻭ «ﺧﻮﺍﺹّ» ﺍﺯ ﻣﻜﺎﻥ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻃّﻠﺎﻉ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺒﺮﻯ، ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻜﺎﻧﻰ ﻣﻌﻴّﻦ ﻧﮕﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺣﺪﻯ ﺍﺯ ﻣﺤﻞّ ﻭﻯ ﺍﻃّﻠﺎﻉ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻳﻌﻨﻰ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻣﻌﻴﻨﻰ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻭﺍﻳﺎﻯ ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺩﺍﺭﺩ «ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻌﻨﺎﻯ «ﻏﻴﺒﺖ» ﻣﺸﺮﻭﺣﺎً ﺑﻴﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
2⃣ ﺍﺑﻰ ﺣﻤﺰﻩ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﺮﺍﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ، ﻏﻴﺒﺘﻰ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺩﺭ ﻏﻴﺒﺘﺶ، ﻋﺰﻟﺘﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ «ﻃﻴﺒﺔ» ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺳﻰ (ﻧﻔﺮ) ﻭﺣﺸﺘﻰ ﻧﻴﺴﺖ. »
3⃣ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺄﻋﻠﻰ ﻣﻮﻟﺎ ﺳﺎﻡ ﮔﻔﺖ: «ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺑﻰ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ «ﺭﻭﺣﺎ» ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻳﻢ، ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻛﻮﻫﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﻈﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻗّﺖ ﻛﺮﺩ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻰ؟ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻫﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ «ﺭﺿﻮﻯ» ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺍﺯ ﻛﻮﻩ ﻫﺎﻯ ﻓﺎﺭﺱ ﺍﺳﺖ،خدا ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩ. ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺵ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻏﺬﺍﺋﻰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺍﻣﺎﻥ ﺧﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺮﺳﻨﺪﻩ ﻫﺎ. ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎش! ﺑﺮﺍﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺩﻭ ﻏﻴﺒﺘﻰ ﺍﺳﺖ، ﻳﻜﻰ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ. »
☀️ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻜﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺍﻥ ﻏﻴﺒﺖ:
⛅️ 1- ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﺳﺖ.
⛅️ 2- ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻜّﻪ ﺍﺳﺖ.
⛅️ 3- ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﻰ ﻣﻜّﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﺳﺖ.
⛅️ 4- ﺩﺭﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩﻫﺎ ﻣﺴﺘﻮﺭ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻜّﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻭ ﻣﺄﻭﺍﻳﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﻫﺎ ﻏﺎﻳﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺷﺪﺍﺩ ﻭ ﺳﺪّ ﻓﻮﻟﺎﺩﻳﻦ ﺍﺳﻜﻨﺪﺭ ﻳﺎ «ﺟﺰﺍﻳﺮ ﺧﻀﺮﺍﺀ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻛﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺘﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ».
📚منابع:
📗111 پرسش و پاسخ درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
[1]: ﻛﻮﻩ« ﺭﺿﻮﻯ» ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻜّﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻯ« ﻳﻨﺒﻊ» ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
#پرسش_پاسخ_مهدوی
🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_310226054725763574.mp3
7.69M
#فایل_صوتي_شيطان_شناسی 28
✍ بزرگترین علت شکست های پی در پی ما
در برابر شیطان...ناامیدیه❗️
یادت نره
يه خدای عاشق
منتظر برگشتن تو با همه گذشته خرابته
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
انگار این بشر به دنیا آمده بود تا دست خیلیا رو بگیره و بنشانه سر سفره #امام_حسین(ع) 👈 از هم دانشگاه
#عاشق_شهید_همت_بود.
یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند.
می گفت: نمیخوام رودرروی #خانمها باشم.
طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه.
حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️عاقبت رفاقت با #شهدا اینگونه است خوش عهد که بودی ؛ همنشین دوست شهیدت خواهی شد😍 #شهدا_خوب_دوستی_م
🌸🍃
📖| #کلام_شهید |
💐عمریست شب و روزم را به عشق
#شهادت گذراندم وهمیشه اعتقادم این بوده وهست که باشهادت به #بالاترین درجه #بندگی میرسم...🍃
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🍃 📖| #کلام_شهید | 💐عمریست شب و روزم را به عشق #شهادت گذراندم وهمیشه اعتقادم این بوده وهست که باش
6⃣8⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سربلنــد
📖به محض اینکه پایش را گذاشت داخل خانه🏡 گوشیاش زنگ خورد📞. گفت:آره آره دم #لشکرم.گفتم:تو که خونهای! با ذوق گفت:همین الان نیرو میخوان برا #سوریه!پله ها را دوتا یکی دوید. آنی پیام داد: #دعاکن جور بشه. دلگرمیاش دادم:باشه عزیزم برات صلوات و زیارت عاشورا #نذر میکنم.دل تو دلش نبود💗.
📖گوش به زنگ بود☎️ که #روزرفتن فرا برسد. شبانهروز کارش شده بود گریه😢.لب به غذا🍲 نمیزد. همان جثهی کوچکش هم آب شد. نکنه من رو #نبرن😔! اگه جا بمونم #دق_میکنم! اگه جنگ تموم بشه و قسمتم نشه چه خاکی به سرم بریزم⁉️
📖دم #دمای_آخر هرروز کشتیهایش غرق بود که میگویند:اصلا معلوم نیست تو رو ببریم اولویت با اوناییه که #دفعه_اولشونه تو بچه کوچیک داری👶.نذر کردم صدبار #دعای_مقاتل_ابنسلمان را بخوانم تا تکلیفش مشخص شود👌.
📖روز بیستوششم تیر ساعت نه⏰ زنگ زد و بی مقدمه گفت: #امشب باید برم.انگار یک بشکه آب یخ❄️ ریختند روی سرم. تمام وجودم لرزید. گفت: برو #علی رو بذار خونهی مامانت زود بریم دنبال کارامون.فقط گریه میکردم😭.
📖علی را تحویل دادم و جلوی #مجتمع داخل ماشین🚕 منتظرش ماندم. موتورش را که از دور دیدم اشک هایم را پاک کردم😢. گفتم یک وقت دلش نلرزد🚫. چشمهای خودش هم شده بود کاسهی خون. آتش گرفتم. تو چرا #گریه کردی⁉️
📖- از #شوق. خودت چرا گریه کردی؟
- از #شوق_تو!
صورتم خیسِ خیس بود😭. مدام زیر چادر پاک میکردم که نبیند. آخرش هم فهمید.
- تو داری گریه میکنی؟ #خوشحالی_من برات مهم نیست؟
- حس میکنم یکی داره نفسم رو ازم میگیره.
📖دوباره این مصرع را برایش خواندم:
من کمی بیشتر از #عشق_تو را میفهمم!
- #برمیگردم_زهرا !
- میری و برنمیگردی!
- برمیگردم؛ بهت قول میدم!
- قسم میخورم برنمیگردی😭.
- تو از کجا میدونی؟
- دلمـ💔 میگه!
#شهید_محسن_حججی 🌷
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh