🌷شهید نظرزاده 🌷
عشقت #جگرم خورد و بدل روی آورد رنگ از رخ من برد زتو #بوی آورد پای از در تـــو باز نگیرم که مــرا سو
9⃣5⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 کیفیت حضورش نبودنهایش را جبران می کرد
🔰آقا محمد هر وقت از #ماموریت میومد، یک هفته میفتاد. تب میکرد🤒 مریض میشد. سرم وصل میکردن بهش و از این چیزا🛌چون اونجا هم #خوابش خیلی کم بود، هم غذاش🍲 خیلی #ضعیف میشد.
🔰ولی بعد از چند روز استراحت، ما هر بار یه مسافرت🚗 می رفتیم. یعنی هر سال #اردیبهشت ماه، ما مسافرت می رفتیم . بندر انزلی، اصفهان، کاشان یا هر جای دیگه🗺 #حتما مسافرت می رفتیم. میگفت #روحیه_بچه ها عوض بشه.
🔰خیلی #مشهد می رفتیم، خیلی خوب بود😍 یه کار دیگه هم که برا جبران میکرد، این بود که وقتی میومد خونه🏡 #دست_پر میومد. اگر راهیان نور💫 غرب بود ،کردستان بود، یا جنوب بود، میرفت خرید🛍 میکرد.
🔰با اینکه میدونم چقدر خسته بود😪 اما با این وجود، همکارانش می گفتن با یه #ذوقی میرفت خرید میکرد که تعجب میکردن. بعد از #شهادتش، وقتی رفتیم #سوریه، بازاراشون رو دیدم، گفتم محمد اگر #برمیگشتی، میدونم کلی اینجا خرید میکردی😔
🔰آقا محمد خودش بدون اینکه من بهش بگم، خیلی #باسلیقه کادو🎁 میکرد. مثلا روز تولد🎊 همه مون رو یادش بود. دقیقا یک هفته🗓 قبل از #آخرین باری که بره جنوب، خیلی سوپرایزمون کرد. تولد گرفت و کادو خرید. اصلا از این بابت کم نمیذاشت🚫
🔰اینجوری نبود که فقط #کارش باشه. به بچه👶 میرسید. حواسش به همه چیز بود. به مادرش و خواهر و برادرش هم حواسش بود👌، به #ما هم همین جور... وقتایی که سرش خلوت بود، دیگه #حسابی وقت میداشت. خب من اینا رو که می دیدم، میگفتم این سختیها هم بالاخره #تمام_میشه، میگذره.
🔰یک ماه دو ماه📆 تحمل میکنیم، بعدش دوباره #برمیگرده خونه، دوباره همون رسیدگی ها، همون محبت ها💞 برا همین بهش می گفتم وقتی نیستی اشکال نداره❌ چون وقتی هستی #توجه_کامل داری و این برا من لذت بخشه😍
به نقل از #همسرشهید_مدافع_حرم #شهید_محمد_بلباسی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سخنان #سید_حسن_نصرالله درباره شخصیت #شهید_جهاد_مغنیه: " فرزند حاج عماد جوان بود و هیچکس #مجبورش نکر
#جوانــــے منحصر به فرد بود،..
چرا که او به معنی واقعی کلمه #بسیجی بود، ⇦
🔸بر این اساس #عاشق_ولایتــــ_بودن و #عاشق_شهادتــــــ_بودن، دو خصوصیت اصلی او (جهاد مغنیه) بود.
#شهید_جهاد_مغنیه🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت (7) #حضرت_نوح علیه السلام 🔻در خصوص دعوت نوح پیامبر علیه السّلام دو نکته
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(8)
2⃣ #طوفان_نوح علیه السّلام
مهمترین اتفاقی که در زمان نوح علیه السّلام نقل شده و برای ما نیز قابل تأمل است داستان طوفان بزرگ نوح علیه السّلام است. این واقعه در سوره های نوح و هود نقل شده است.
در خصوص این طوفان چند نکته قابل تأمل بیشتر می نماید.
1⃣نخست موضوع کشتی سازی و آموزش آن به تصریح قرآن کریم از سوی خداوند به نوح علیه السّلام است. مسخره شدن نوح علیه السّلام از سوی کفار در حین ساختن کشتی نشان می دهد که یا آنان تاکنون چنین وسیله ای ندیده بودند و یا آنچنان که برخی مفسران گفته اند منطقه زیست این قوم در جایی بود که دسترسی به آب نداشت تا کشتی سازی معنا دهد. علیرغم این واقعیت که نوح علیه السّلام در سرزمین بین النهرین زندگی می کرده و این سرزمین حتی در حال حاضر نیز از جمله پرآب ترین مناطق جهان است-و همین باعث شده تا تمدن شناسان یکی از مناطق اشاعه دهنده تمدن را این سرزمین بدانند-حتی اگر سرزمین نوح علیه السّلام را فاقد آب قابل کشتیرانی بدانیم، فاصله کم این قوم با آغاز زندگی بشر بر زمین نشان می دهد که این گروه نباید به کشتی ای با این ویژگی ها و عظمت در زندگی خود برخورده یا بدان نیازمند شده باشند. علی ای حال این جریان می تواند مؤید این نکته باشد که آموزش های مفید و تمدن ساز برای نخستین بار از سوی پیامبران به بشر ارائه شده است.
2⃣دومین نکته طوفان نوح علیه السّلام مربوط است به اهمیت شهر #کوفه و نقش راهبردی آن در این سیر تاریخی. بنا بر روایات آغاز و پایان طوفان در این مکان مقدس رخ داده است. آغاز آن از تنوری که در خانه پیرزنی در پشت مسجد کوفه قرار داشت و پایان آن به تصریح قرآن کریم بر جودی. این که جودی یا کوه جودی در کجا قرار دارد و در دوره اخیر مورد مناقشه واقع شده است. اخیراً ادعا شده است که بقایای کشتی نوح علیه السّلام بر کوه آرارات واقع در ارمنستان کشف شده و این کوه را محل به خاک نشستن کشتی دانسته اند. نکته جالب در این کشف و ادعا این است که در میان بقایای کشتی قطعه ای هم وجود دارد که ادعا می شود لنگر کشتی بوده است، در حالی که به تصریح قرآن کریم این کشتی فاقد لنگر بوده و تنها با نام خداوند که از سوی نوح علیه السّلام برده می شد حرکت می کرده و یا از حرکت باز می ایستاده.
🍃وَ قَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ 🍃
🔹و [نوح] گفت: «در آن سوار شوید. به نام خداست روانشدنش و لنگر انداختنش، بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است. »🔹
“در ترجمه کلدانی و سریانی تورات نیز محل به خاک نشستن کشتی، قله کوه “جوردی” یا “جودی” معین شده است؛ اما در ترجمه های فعلی، این محل را “آرارات” واقع در ارمنستان گفته اند؛ دانسته نیست چرا #یهودیان در صدد تغییر مکان فرود آمدن کشتی نوح علیه السّلام هستند؟!
با بیانی که در خصوص اهمیت راهبردی و آخرالزمانی کوفه و سرزمین عراق گذشت، می توان چنین برداشت کرد که این تحریف با هدف کاستن از شأن این سرزمین مقدس آخرالزمانی صورت گرفته تا در موقع مقتضی بتوان بدانجا حمله ور شد و آن را غارت کرد، که چنین نیز شد.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5870527412327940685.mp3
1.1M
#مبارزه_با_راحت_طلبی 2
🔴 حاج آقا فرزندم تا 14سالگی خوب بود ولی داره بد میشه! چرا اینجور شده؟😥
🎤🎤 #استاد_پناهیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران4⃣0⃣1⃣ 💠 ندادند، به زور بگیر 📌خاطره ای از #شهید_مصطفی_چمران🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shah
🌷 #یاد_یاران5⃣0⃣1⃣
💠 خاطره ای عجیب از زبان پدر موشکی ایران
📌خاطره ای از
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_33161510.mp3
7.78M
⏯ #زمینه احساسی
🍃به تو عادت کردم
🍃به تو و آن هوای روضه هات
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌فوق زیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
0⃣6⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_محمد_رضا_فراهانی
🌸شش روز از جنگ گذشته بود که شهید شد. #خوابش را دیدم. بغلش کردم و پرسیدم:
" سراغ ما رو نمی گیری؟ "
🌸جواب نداد. دوباره گفتم:
" تا نگی اون دنیا چه خبره رهات نمی کنم. "
🌸اصرارم را که دید گفت:
" فقط یه مطلب می گم، اون هم این که ما شهدا، شب های جمعه می ریم خدمت آقا ابا عبدالله. " 🌸
✅ راوی: حاج علی اکبر مختاران
📚منبع: ماه نامه جاودانه ها، شماره ۶، ص۶
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌼🌺🌼🌺🌼🌺 💎جواب پدرمان را میتوانیم بدهیم مهدی به همراه #برادر كوچكترش #مجید كه مسئول اطلاعات و عملیا
در عشق همين بس که #بي_سر باشی
در چشم عدو، یک تنه، لشگر باشی✊
ديدار علي، در آن #شب_اول_قبر
مي چسبد اگر شيعه حيدر باشی😌
❣اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
#شهید_مجید_زین_الدین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در عشق همين بس که #بي_سر باشی در چشم عدو، یک تنه، لشگر باشی✊ ديدار علي، در آن #شب_اول_قبر مي چسبد
1⃣6⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠خط عاشقی
🔰چهل هفته #شبهای_جمعه از خرم آباد تا جمکران🕌 می آمدیم؛ حاج آقا #نذر داشت. مجید آن موقع کوچک بود👶 همراه مان می آوردیمش.
🔰با من و پدرش طی کرده بود که اگر به #مسجد رسیدیم و خواب بود😴، باید بیدارش کنیم. آن روز توی راه #خوابش برده بود، دل مان نیامد صدایش بزنیم☺️
🔰رفتیم #زیارت مان را کردیم. وقتی رسیدیم به ماشین🚗بیدار شده بود. گفت: شما دوباره من رو بیدار نکردین⁉️ولی من خواب دیدم #امام_زمان اومدن اینجا و یه تاج سفید👑 گذاشتن روی سر من😍
✅ راوی: مادر شهید
🌷#شهید_مجید_زین_الدین
📚برادرفداکارش،حسین کاجی،ص۱۳
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پیشگویی #شهید_مجید_قربانخانی درباره نحوه شهادتش🌷 فرمانده یگان فاتحین تهران در خصوص آخرین شوخی و #پ
🍂گفتم: که دلت⁉️
🍃گفت: لبالب زِ امید
🍂گفتم: سخنت؟
🍃گفت: شعار #توحید
🍂گفتم: به #چه_ره بایدمان رفتن❓
🍃گفت:آن راه که می روند #یاران_شهید🌷
#شهید_مجید_قربانخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#همسرشهید
در بهشت رضا و در قطعه #شهدا بودیم و مراسم در حال برگزاری بود که ناگهان در مقابل همه #حاضران مرا خطاب کرد: «خانم، بیا و #آیندهات را ببین. من روزی قرار است اینجا بخوابم. من اینجا میخوابم و تو هم صبوری کن.»
ناراحت شدم.😔 خیلی #ناراحت شدم و گفتم: «چرا این حرف را میزنی؟ این حرف را نگو»، گفت: «این #آرزوی قلبی من است. سالهاست که بهدنبالش هستم.»
#شهیدحسین_فدایی 🌷
#لشکر_سرافراز_فاطمیون
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اسمش #داود بود، بارها از #ابراهیم شنیده بود، تشابه زیادی به چهره او داشت، به دنبال ابراهیم رفت، خبر
شهید عابدی آن چنان از نظر سیما و چهره به #ابراهیم_هادی شباهت داشته که وقتی وارد مجلس #ختم این شهید می شود او را با ابراهیم #اشتباه می گیرند.
دوستان ابراهیم هادی تایید می کنند که داود #اخلاقا و #رفتارا نیز همانند معشوق شهیدش بوده است.
صدای بسیار #رسایی هم داشت و بسیار زیبا #روضه می خواند. بچه ها به او داود #غزالی هم می گفتند.
#شهید_داوود_عابدی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5843620498780455277.mp3
6.66M
🎵 #مداحی_شهدایی🌷
#شهادت_یعنی
⇜شبیه عاشقاشدن👥
⇜برا خدا گداشدن
⇜راهی #کربلا شدن
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
✅ پیشنهاد دانلود
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
★چه ناخداهایی که درخاک
#خفتند🌷
تا ما در همسايگی اقيانوس
#شبی🌙 رابدون طوفان🌪
به صبح برسانيم
★آنها #دراوج کوچ کردند🕊
وما مانده ایم
و #حسرت و افسوس😔
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_318504763102593052.mp3
4.81M
🎵🌸نواهنگ به سوی ظهور
😍😍
🎤با صدای حاج مهدی اکبری و دکلمه زیبای صابر خراسانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
وقتی شنیدم #پسرشهید به پدربزرگش گفت: ❣«بابا اومد»❣
یکهو دلمـ💓 لرزید.
آنجا بود که فهمیدم #آقــا چقدر دختر و پسر دارد و چقدر #فرزندان_شهدا دلشــ❤️ـان برای #پدرشان تنگ شده است!
دیدار حضرت آقا🌸
با خانواده #شهدا🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
يک خانمي آمد و همينطور به #تصوير شهيد نگاه ميكرد و #اشك ميريخت. كسي هم او را نميشناخت. بعد جلو آمد
مادر شهید ذوالفقاری🌷
🔰علمای نجف در مراسم چهلم او میگفتند: #شهیدذوالفقاری شجاعت زیادی داشت و بعد از اذان صبح وقتی #نمازش را میخواند به #وادی_السلام رفته و سر قبری که برای خودش آن را خریده بود💰، قرآن و زیارت عاشورا📖 میخواند تا آن را برای #آخرتش ذخیره کند.
👈مزارش روبروی مزار سید علی قاضی است.
🔰هادی یک کتاب #معراج_السعاده خریده بود و در نجف میگفت هر شبی🌙 یک صفحه از آن را میخوانم و به آن #عمل میکنم👌 و شب بعد سراغ صفحه بعد میروم. وقتی به تهران آمد این کتاب را برای #خواهرانش خرید📚 و همین توصیه را به آنها کرد و گفت اگر به آن عمل کنید تأثیر بسیاری روی #اعمال و کردارتان خواهد داشت✅ و هم اکنون خواهرانش این یادگار را از #برادر خود نگاه داشته و آن را میخوانند😊
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادر شهید ذوالفقاری🌷 🔰علمای نجف در مراسم چهلم او میگفتند: #شهیدذوالفقاری شجاعت زیادی داشت و بعد از
2⃣6⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠طلبه لوله کش
🔰هادی متوجه شد که بیشتر دوستان #طلبه، از خانوادههای مستضعف نجف هستند و در منازلی🏠 زندگی میکنند که آب لوله کشی نداشت🚱 و بضاعت مالی برای لوله کشی نداشتند. برای همین به #تهران آمد و چند روزی در مغازه یکی از دوستانش ماند و لوله کشی را یاد گرفت.
🔰هرچه لازم داشت را تهیه کرد و راهی #نجف شد🚌 بعد از ظهرها بعد از کلاس درس لوله تهیه میکرد و به خانه #طلبههای_نجف میرفت. از خود طلبهها کمک میگرفت و منازل مردم مستضعف، ولی مومن👌 نجف را #لوله_کشی آب میکرد.
🔰هادی شهریه و هیچ مزدی💰 برای لوله کشی نمیگرفت🚫 یکبار با او بحث کردم که چرا برای کار لوله کشی پول نمیگیری⁉️ خُب نصف قیمت دیگران بگیر. تو هم #خرج_داری و... #هادی خندید و گفت: خدا خودش میرسونه☺️
🔰سرش داد زدم و گفتم: یعنی چی #خدا خودش میرسونه؟ ما هم بچه آخوند هستیم و این #روایتها را شنیدهایم. ⚡️اما آدم باید برای کار و زندگیش برنامهریزی کنه👌 تو پس فردا میخوای زن بگیری و...
🔰هادی دوباره لبخند زد😊 و گفت: آدم برای #رضای_خدا باید کار بکنه، اوستا کریم هم هوای ما رو داره، هر وقت #احتیاج داشتیم برامون میفرسته✅ بعد مکثی کرد و #ماجرای عجیبی را برایم تعریف کرد.
🔰گفت: یه شب🌙 تو همین #نجف خیلی به پول احتیاج داشتم. آخر شب مثل همیشه رفتم توی حرم🕌 و مشغول زیارت شدم. اصلاً هم حرفی در مورد پول با مولا #امیرالمومنین(ع) نزدم. همین که به ضریح چسبیده بودم یه #آقایی به شانه من زد و گفت: آقا این پاکت💌 مال شماست.
🔰برگشتم و دیدم یک #آقای_روحانی است که او را نمیشناختم. بعد هم بیاختیار پاکت را گرفتم📩 بعد از #زیارت راهی منزل شدم. با تعجب دیدم مقدار زیادی پول💵 داخل آن پاکت است.
🔰هادی دوباره به من نگاه کرد و گفت: #حاج_باقر، همه چیز دست خداست. من برای این مردم #ضعیف، ولی با ایمان✨ کار میکنم. #خدا هم هروقت احتیاج داشته باشم برام میذاره تو پاکت و میفرسته📨
📚برگرفته از کتاب #پسرک_فلافل_فروش
#شهید_هادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh