🌷شهید نظرزاده 🌷
#اردوی #خادمین افتخاری #حرم، زیبـا و بـه یـاد ماندنـی شـد. یکـی از بچه هـا وقتــی نگاهــش به مهدی اف
0⃣8⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹شهید والامقام مهدی ایمانی در عمر سراسر پر خیروبرکت خویش☺️👌 جز به #خدمت خلق و #گرهگشایی و #دستگیری از هم نوعانش در پی هدف دیگری نبود☺️. در همه حال و در هر شرایطی #لبخند آرامبخش او از چهرهاش محو نشد☺️
🔸 #تواضع، سادگی و خوشرویی سیمای او را در نظر همگان ماندگار کرده است.☺️ در مناجات #شبانه غرق #اشک و عشق و اشتیاق و در #توسل به ائمه معصومین زبانزد خاص و عام👌، بهگونهای که در برپایی هیئتهای مذهبی سرآمد همه بود.
🔰همسر شهید #مهدےایمانے با بغضی گلوگیر💔 و چشمانی #پراشک😢 از آخرین سفری که بهاتفاق داشتند اینگونه یادکرد:
🔹با علم به علاقه و اشتیاقی که آقا مهدی به #شهادت💔 داشتند درحالیکه لحظهای نمیتوانستم نبود ایشان را باور و تحملکنم😔، در آخرین سفری که به #مشهد الرضا داشتیم، گویی سرنوشت چیز دیگری را برایمان رقمزده بود.👌
🔸وقتی خود را در حریم حرم امن #رضوی یافتم همه وجودم غرق در احساس #رضای_الهی شد❤️ و با آرزوی #عاقبتبهخیری همسرم از همه وجودم دست کشیدم.☺️❤️
راوے:همســرشهید
#شهید_مهدی_ایمانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊فیلم دیده نشدهی روایت پیرمرد عراقی از #شهیدی که بارها به خوابش آمد تا محل پیکرش را به بچه های #تفحص نشان دهد ...
#سلام_بر_شهدا🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهید_رسول_خلیلی ارادت ویژه ای به چهارده معصوم بویژه حضرت زهرا(س)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) داشت
بطوری که در ایام #زیارتی امام رضا(ع)، در هر جایی که بود، خود را به #مشهد می رساند در حد یک شبانه روز به #زیارت می پرداخت.
📻بخشی از گفتگوی پدرشهید رسول خلیلی
رو میکنم به گنبد #زرد طلائیات
قفل دلم به دست شما #باز میشود
دل میدهد #سلام به هرصبح وظهر وشام
چشم دلم به #عشق شما باز میشود
💖السلام علیک یا علی ابن الموسی الرضا علیه السلام 🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_6046539303876559243.mp3
زمان:
حجم:
5.14M
منتظر یه اشارم✋
هرچی که دارم بزارم
دلمو به زیارت بیارم❤
امام رضا ( ع ) 🎼
حامد زمانی🎤
عبدالرضا هلالی 🎤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷نظر کرده امام رضا🌷 راز #شهیدی که جای پنج انگشت #سبز بر کمرش نقش بست #سردار_شهید_رضا_پورخسروانی🌷
#گذرے_بر_سیره_شهید
همیشه #وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی، وقتی می خوابی، وقتی از خونه بیرون می ری، اول وضو می گیری؟
گفت: وقتی کنار سفره میشینم مهمان #امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم.
هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر #شهید را داره می خوام از اجر شهید #محروم نشم...
#سردارشهید_رضا_پورخسروانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣4⃣3⃣ #خاطرات_شهدا🌷 🌸راز شهیدی که پنج انگشت سبز بر کمرش نقش بست🌸👇 🍃🌷🍃🌷 🔻به روایت از #پدر_شهید:
در همین راستا بخوانید👆👆👆
🌷نظر کرده امام رضا🌷
راز #شهیدی که جای پنج انگشت #سبز بر کمرش نقش بست
#سردار_شهید_رضا_پورخسروانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣1⃣1⃣ به یاد #شهید_محمد_شالیکار🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣1⃣1⃣ به یاد
#شهید_میثم_نجفی🕊❤️🕊
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣1⃣1⃣ به یاد #شهید_میثم_نجفی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣8⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🍃🌹اخلاق آقا میثم در بیرون و داخل منزل یکی بود. خیلی #شوخ_طبع بود و سر به سر همه میگذاشت. خیلی #شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز میخواند.
🍃🌹یادم هست یکبار که میخواستم #نماز بخوانم، گفتم:« چقدر سر و صدا میکنی! کمی آرام باش» چون شلوغ میکرد و تمرکز نداشتم.
🍃🌹با خنده گفت: «زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سروصداهای میثم بود».
🍃🌹«همیشه آقا میثم با من #شوخی میکرد و میگفت: "وقتی شهید شوم و برای مصاحبه پیش تو آمدند چه چیزی میخواهی بگویی؟" واقعا به بعضی از این #سوالات فکر نکرده بودم.»
#شهیدمدافعحرم
#شهید_میثم_نجفی🌷
#شهادت_شب_اربعین۹۴
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣دلنوشته همسـرشهید🌷 🌾وقتی به بچههای هم سن دخترت نگاه میکنم، میبینم مثل #حلمای_ما نیستند❌، آخر آن
#دختر_شهید
دلش #دختـر مےخواست
دختری ڪہ با شیرین زبانے " بابا " صدایش ڪند ... حلمـا خانـم ۱۸ روز پس از
#شهـادت " پـدر" بہ دنیا آمد ...
#شهید_میثم_نجفی🌷
#عشق_قیمت_ندارد
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اینجا نمــاند، #پر زد و از پیش ما گذشت تنگ #غــروب بود ڪہ او بے هوا گذشت من از خــودم برای #خدا
#عادت_داشت_کارهای_خوبش_پنهان_بمونه
🌷| رفته بودیم #اردوی مشهد🚎
من فقط تونسته بودم هزینه اردو رو #فراهم کنم، یه روز بچه ها برای خرید سوغاتی به بازار رفتن👜
#علی_آقا اومد پیش من و گفت : تو نمی ری بازار؟
گفتم : #راستش من فقط تونستم هزینه اردو رو فراهم کنم و #پولی برای خرید #سوغاتی ندارم❌
گفت: باشه و رفت✋
یکی دو #ساعت بعد اومد و گفت : من می خوام برم بازار #خرید، بیا با هم بریم
رفتیم بازار، #علی_آقا کلی سوغاتی👝 خرید و برگشتیم حسینیه
فردا صبح هم به #طرف تهران حرکت کردیم🚎
وقتی رسیدم خونه، در #ساکمو که باز کردم دیدم #تمام اون سوغاتی ها توی ساک منه و علی #اونهارو برای من گرفته بود و حتی به روی #منم نیاورده بود.👌 |🌷
#شهید_علی_خلیلی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh