4_5798445143702896788.mp3
3.64M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #ماندگاری
🔖 روح زن لطیف و جسم او ظریف است 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸هیچ کس از همرزمان نمی توانست بگوید که از علی #کمک و خیری به او نرسیده است❌ یکبار می خواستم خانه ای
خانه سرسبز🌱 شده
بوی #تو آورده نسیم
برگها خنده کنان
درهوا می رقصـ🍃ــند
پشت شیشه
خبر #قاصدکان را دیدم
شادی چلچله ها🎶
مستی ے باد صبا
#تو بگو
پنجره را باز کنم؟؟
وقت قرار است⁉️
#شهـید_علی_آقایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻دوست شهید: 💢یک بار موتورش🏍 را دزدیدند. ملامتش کردم که آخر مرد حسابی، چرا یک #قفل درست و درمان نمی
🔰گل یا پوچ
🔸عملیات در پیش بود از «خلصه» به سمت #شیخ_نجار حرکت کردیم بیشتر نیروهـا با اتوبوس🚌 رفتند ولی ما به خاطر #توپ هایی که روی خودرو حمل میکردیم عقب ماندیم در شهـرک صنعتی شیخ نجار بقیه نیروهـا را گم کردیم😕 و یک ساعتی⏰ سرگردان بودیم قرار شد بچه هـا یک جا منتظر بمانند تا من #مقر را پیدا کنم
🔹بعد از برگشتن دیدم #حامد بچه هـای کوچک سوری را دور خودش جمع کردہ و #گل_یاپوچ بازی می کنند!!سرگردانی حسابی خسته مان کردہ بود😪 گفتم: «حامد وسط این #اوضاع چه حوصله ای داری ؟!!» جواب داد این بچه هـا تا چشم باز کردن جنگ💥 و خرابی دیدن میخوام یکم از اون حال و هـوا بیرون بیان ...
#شهید_حامد_کوچک_زاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰گل یا پوچ 🔸عملیات در پیش بود از «خلصه» به سمت #شیخ_نجار حرکت کردیم بیشتر نیروهـا با اتوبوس🚌 رفتند
9⃣5⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠امر به معروف خانوادگی
🔰خانوادہ هـایمان را براے #گردش و تفریح بردہ بودیم کیش🏖 در حد توان مالے مان تلاش میکردیم هـر چہ ممکن است #دیدنیهـاے آنجا را بہ خانوادہ مان نشان دهـیم👌 شوخی هـاے حامد و بچه هـاے دیگر فضاے بسیار #بانشاطے بہ وجود آوردہ بود
🔰در کیش کشتے هـاے⛴ تفریحے دو طبقہ وجود دارد که در عرشه ی کشتے منظرہ #سطح_آب دریا و در طبقہ پایین که دیوارہ شیشه اے دارد مرجان هـاے رشد کردہ و در کف دریا🌊 قابل مشاهدہ است
🔰حامد #اصرار داشت سوار این کشتے بشویم ⚡️اما چون من میدانستم در این کشتے موسیقے🎵 زندہ که بعضاً از دایرہ شرع خارج است اجرا مے شود لذا #مخالف بودم. حامد گفت سوار میشیم اگر آهـنگ بد پخش شد #امربہ_معروف میکنیم
🔰بالاخرہ سوار شدیم😊 و موسیقے شروع شد🎶 حامد رفت سراغ مسئول آنجا و خواست که موسیقے را متوقف🚫 کند ولے مسئول #مخالفت کرد حامد بدون اینکه تند و عصبی بشود گفت: یک #پیشنهـاد👇
🔰وقتے کشتے دارہ میرہ ما میریم #بالاے کشتے شما پایین موسیقے بخش کن، در برگشت ما میایم #پایین شما بالا موسیقے اجرا کن🎹 آن بندہ خدا بہ خاطر #برخورد خوب حامد پیشنهـاد جالب و هـمچنین تعداد زیاد ما👥 با خواستہ حامد موافقت کرد✅
🔰البتہ در برگشت↪️ زیر حرفش زد و پایین هـم موسیقے پخش کرد☺️ ولے سعے کرد در انتخاب موسیقے تا حدے #رعایت حال ما را هـم بکند با موسیقے #اےایران اے مرز پر گهـر🇮🇷 و ... برنامہ اش را بہ پایان برد
🔰وقتے از کشتے پیادہ شدیم خندیدیم و بہ #حامد گفتم دیدے هـمون شد که من گفتم😅 حامد که هـمیشہ خندہ رو بود #بغض کردہ بود میگفت: چقد زشتہ که در جمهـورے اسلامے چنین وضعے داریم😢 حتے گریہ هـم کرد تا جایے که براے گرفتن عڪس عینک آفتابے اش🕶 را برنداشت تا صورت ناراحتش در عکس معلوم نباشد❌
#شهید_حامد_کوچک_زاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۲ استاد پرهیزگار .MP3
910.6K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه بقره✨
#قرائت_صفحه_دوازدهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♦️هر دو «سردارزاده» بودند و هم دانشگاهی. درسشون که تموم شد، شدند #همکار دست تقدیر #همرزمشون هم کرد👥
✍ #خاطره_شهدا🌷
🌸دستش را گرفتم و نگاهش کردم، چشمانش از خوشحالی برق می زد. با شوخی و خنده بهش گفتم: طوری با ولع داری جمع می کنی که داره به #سوریه حسودیم می شه!
🌸 وقتی آمد لباس های نظامی و پوتینش را بگذارد داخل کوله، سعی کردم کمی حالت اعتراض به خود بگیرم . بهش گفتم: اونجا خیلی خوش می گذره یا اینجا خیلی بد گذشته که این قدر ذوق زده ای؟ انگشتانم را فشار داد و شروع کرد به خواندن:
ما بی خیال مرقد زینب نمی شویم / روی تمام سینه زنانت حساب کن!
🌸دلم نمی آمد در را پشت سرش ببندم، نمیخواستم باور کنم که رفت. دلم برایش #تنگ شد. برای خنده هایش، برای دیوانه بازی هایش، برای گریه هایش، برای روضه خواندن هایش.
🌸صدای زنگ موبایلم بلند شد. محمد حسین بود، به نظرم هنوز به نگهبانی شهرکمان نرسیده بود. تا جواب دادم گفت: دلم برات تنگ شده! تا برسد فرودگاه، چند دفعه زنگ زد. حتی پای پرواز که الان سوار می شم و گوشی رو خاموش می کنم! می گفت: می خوام تا #لحظه_یآخر باهات حرف بزنم!
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
به روایت همسر شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_3438779.mp3
4.04M
🔻ختم چله کلیمیه
💐قرائت زیارت آل یاسین بہ نیابت از شهدا
👈جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج)
🌱 سَلامٌ عَلےٰ آلِ یٰاسینْ ...
🌹 #روز_ششم
🌹 #التماس_دعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
باز هم خاطره ای بخوانید از #رفاقت دو شهید مدافع حرم؛ رفاقتی که ختم به #شهادت شد.😍 👌شهدا با معرفتن ه
💠 روایت یک خواب
📌ارسالی از مخاطبین
🌷در خواب دیدم، مزار شهید روحالله نور سبزی روشن است. فضای نورانی و آرامش بخشی داشت. یک #قرآن زیبا هم روی مزارش بود.
🌷گاهی نگاه میکردم به قرآن زیبا و گاه به عکس شهید روی مزار.
سر که چرخاندم دیدم شهید #رسول(شهید خلیلی) و #روحالله(شهید قربانی) و #نوید(شهید صفری) کنار هم ایستادند. با خودم گفتم چه جالب این شهدا با هم هستند.
🌷قرآن را برداشتم. باز که کردم. سفید رنگ و واضح نوشته شده بود:
#تقوا #تقوا #تقوا
صفحه بعد هم همین بود.
صفحه قبل را ورق زدم دیدم باز هم نوشته تقوا...
با خودم گفتم این کدوم سوره است که انقدر تقوا داره که از خواب بیدار شدم...
🔻کلام شهید روحالله قربانی:
شهادت خوب است ولی تقوا بهتر، تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز کند.
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مادرشهید 🔰حیف بودشهیدنشود 🔸میثم آن قدر خوب و #مظلوم بود که حیف بود غیر از #شهادت از دنیا برود.
🔰ای شهيـــ🌷ـــد
#سالروز_شهادتت باز هم بهانه ای شد برايم تا از تو بگويم
🔰تويي كه از جنس #ما بودي
✓دانشجو، ✓جوان، ✓بسيجي
💥اما چرا #فقط_تو آسمانی شدی🕊 و ما اسير زمينيم⁉️
🔰ما هم مثل تو #شيداييم اما تو طعم شيدايی را چشيدی. غرق شدی در #شهدا و شهدا چون مرواريدی💎 در برت گرفتند
🔰عكست را بر ديوار دلمـ❤️ اويختم تا #هيچ_وقت فراموشت نكنم❌
به #تو مينگرم و لبخندی كه هميشه بر صورتت نقش ميبست😍
حالا كه در بهشتـ🌸ـی #دعايم_كن
#شهید_میثم_علیجانی
#سالگرد_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh