Karimi-Shab4Fatemieh11396[05].mp3
4.44M
🎧🎧
مادر بمون
🎤🎤حاج محمود کریمی
التماس دعا😭😭
شهادت #حضرت_زهرا(س) تسلیت🏴
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥سخنان شهید مدافع حرم #شهید_محمد_سخندان شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔸در بیمارستان #حضرت_زینب(س) به دنیا آمد. لحظه تولد محمد👶 به خاطر سن کم من، مسئله مرگ و زندگی ام مطرح شد. اسم #محمد را چیز دیگری انتخاب کرده بودیم اما من #خواب_دیدم که خانمی پوشیه زده، کنار ضریح بزرگی قرار داشت؛ بچه ای را به من داد و گفت:
🔹«این بچه پسر است. اسمش را #محمد بگذار. ما این بچه را برای مدتی به تو می دهیم♥️ و دوباره از تو می گیریم. این بچه #مال_ماست». در آن زمان فکر کردم که بالاخره هر انسانی روزی دنیا می آید و روزی می میرد. بعد از #شهادتش متوجه شدم که قبل از تولد، سرنوشتش رقم خورده✅
🔸محمدم همیشه در ایام #فاطمیه لباس مشکی میپوشید و صبح از خانه بیرون می رفت؛ نمی دانم کجا میرفت‼️ خودش هم چیزی تعریف نمی کرد؛ #شب می آمد، نماز و قرآن و دعایش📖 را می خواند و میخوابید. دوستانش تعریف می کردند که وقتی روضه #حضرت_رقیه (س) و #حضرت_زهرا(س) خوانده می شد، محمد خیلی گریه می کرد😭
🔹حتی وقتی در حرم #حضرت_زینب (س) این روضه خوانده شده، از هوش رفته است. در منطقه به بچه ها گفته بود: می شود شبیه حضرت زهرا (س)🖤 و مثل خوابی که دیده ام، به سبب جراحت در ناحیه #پهلو به شهادت🌷 برسم؟»
🔸و سرانجام محمدم در حالی که بر لب ذکر #یازهرا را تکرار میکرد و از ناحیه پهلو و کتف تیر خورده بود💥 با لب #تشنه به شهادت رسید
#شهید_محمد_سخندان
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📸 تصویری ویژه از بیت رهبری
#دقایقی_قبل مراسم عزاداری
شهادت شهدای مقاومت🌷
🔺 سردار #قاآنی فرمانده جدید
سپاه قدس در کنار رهبر انقلاب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠اردوی جهادی اسفندماه 1391 #روستای عبدل آباد از توابع جیرفت استان #کرمان 💎معمولا دوستان #جهادگر بعد
🔻همسر محترم شهید:
🌷حاج سعید ارادت خاصی به #مادر حضرت فاطمه زهرا(س) داشتند از ینکه اسمم همنام #حضرت_فاطمه(س) بود خیلی خوشحال بود😍 همیشه میگفتند: تو از طرف خداوند #هدیه ای برای من♥️ هستی
🌷عقد ما در روز ۲۳ اردبیهشت ۹۱ مصادف با روز #تولد_خانم فاطمه زهرا(س) شد و سال بعد برای آغاز زندگی مشترکمون عازم سفر حج🕋 شدیم که مصادف با ایام #فاطمیه وشهادت حضرت فاطمه(س) در مدینه جوار مادر بودیم😔
🌷دوست داشت همانند مادر #گمنام شود. در روز #شهادتش نام حضرت فاطمه بر اتیکت لباس رزمش👕 حک شده بود
🌷سعیدجان زندگی ات که با نام #مادر گره خورده بود💞 و در دفاع از حریم دخترِ حضرت فاطمه به #آرزوی قلبی خودت رسیدی نزد مادر شفیع ما باش🙏 ان شاءالله #فاطمه_وار زندگی کنیم و شرمنده خانم نباشیم.
#شهید_سعید_کمالی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۵۹ استاد پرهیزگار .MP3
864.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه اعراف✨
#قرائت_صفحه_صدوپنجاه_ونهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
عرض سلام و تسلیت🏴
💢دوستان الحمدلله با عنایت امام زمان(عج) و شهدا و به لطف مشارکت شما همراهان محترم توفیق یافتیم پنج ختم قرآن کریم را به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولا هدیه به شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهان شهیدش به پایان برسانیم
🌷ان شاءالله خداوند از همگی قبول فرماید
🌾امیدوارم همیشه پیش امام زمان (عج) و شهدا روسفید باشید و عاقبتتون ختم به شهادت بشه
ممنون از همراهیتون🌺🍃
التماس دعا🙏
🔰سال 66 به جبهه رفت و دیگر #برنگشت
💢فاطمه حمدی مادر شهید گمنام مظفر بخشی که #31سال چشم انتظار پسرش است، میگوید:
🔸پسرم #بسیجی و 17 ساله بود که به جبهه رفت. اولین مرتبه سال 65 رفت که برگشت، اما سال 66 که به جبهه رفت، دیگر برنگشت🚷 و خبری از او نداریم.
آخرین نامه ای که برای ما فرستاد📩 نوشته بود که در #باختران هستم.
🔹مادر شهیدگمنام: برای پسرم هنوز مراسم نگرفته ام، فقط ایام #فاطمیه که می شود به نیت حضرت زهرا(س)🖤 و پسرم #سه_روز در خانه مراسم می گیرم و #متوسل به خانم می شوم و از ایشان صبر می گیرم.
🔸چشم انتظاری سخت است و توکل بر خدا کرده ام. هر وقت #شهدای_گمنام را می آورند و متوجه می شوم، به تشییع آنها می آیم و با آنها حرف می زنم، اما تمام تنم می لرزد و تپش قلب💗 می گیرم. همیشه حس می کنم بچه ام در بین این ها است.
🔹به حضرت زهرا #متوسل می شوم می گویم قبر شما هم گمنام🌷 است، همه این #شهدا خاک پای شما هستند. پسرم در ایام عاشورا به جبهه اعزام شد و به خدا گفته ام اگر دوست دارد گمنام بماند، من راضی هستم✅
#شهیـدگمنام
#شهید_مظفر_بخشی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸خیلی شوخ بود. در محیط کار با بچه ها #شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش👥 را سر کار می گذاشت😁ولی نسبت به
🍃🌼🎀°♥️°🎀🌼🍃
کاش #لبخند
همیشگی عکس📸هایت
یکبار هم ارزانی #من میشد😔
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
محل شهادت: سوریه، منطقه
«قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰در رثای شهيدی که حاج #قاسم_سلیمانی عاشقش بود؛
🔹صحبت هاي حاج قاسم درباره شهيد #مصطفی_صدرزاده: من واقعا" عاشقش بودم..
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 170 #ولایت 29 #استاد_پناهیان🔻 🔷 میخوای توی یه جمله برنامۀ زندگیت رو بهت بدم؟! 👈
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 171
#ولایت 30
#استاد_پناهیان🔻
✅ ولایت هوای نفس رو ضعیف میکنه.
بگو علی جان تو آقای منی. 💞
اینجوری دیگه برات «مَن» نمیمونه که بخوای بزنی. دیگه سخت نیست....😌✌️
🔶 موقع مرگ، همۀ انسان ها، وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) رو میبینن....
🌺حضرت فرمود:✨وَ مَن یَمُت یَرَنی....✨
📚 مختصر بصائر الدرجات/ ص ۱۱۱
🌍 یه عمر خودت رو آماده کن برای "لحظۀ جون دادن" که آقا رو میبینی بهش بگی من نوکرتم آقا......💖❤️
🔹چرا ولیّ خدا مبارزه با نفس رو آسون میکنه؟
👈 چون ولیّ خدا مظلومه.....
💗مظلوم همه چی رو آسون میکنه....
🔷 چرا #ولایت_امیرالمومنین علی علیه السلام، کار رو برای آدم آسون میکنه؟
🌷آخه یه روزی جلوی همسرش این آقا رو دستاشو بستن و توی کوچه های مدینه کشونون......😭
❣بله مظلوم کارِ بقیه رو آسون میکنه....
اون به جای تو مظلومیت کشیده، دیگه نمیذاره تو سختی بکشی.....
🌹 خدایا به حقّ مظلومیت های امیرالمومنین علی علیه السلام طعمِ شیرینِ #ولایتمداری و دینداری آسان رو به همه ما عنایت بفرما.....
#پایان
#ممنون_از_همراهیتون😊🌺🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سیره_شھید ســال دوم یک #اسـتاد داشــتیم گیرداده بود همه باید #کراوات بزنند سرامتحان،"چـمران" کراو
💢اگر #نماز_شب نخوانیم
👈ورشکست میشویم
🔹وسط شب که #مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، همسرش طاقت نمیآورد، میگفت: بس است دیگر، استراحت کن خسته شدی. و مصطفی جواب میداد:
🔸تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره #ورشکست میشود، باید سود دربیاورد که زندگیش بگذرد👌 ما اگر قرار باشد #نماز_شب نخوانیم❌ ورشکست میشویم
🔹اما همسرش که خیلی #شبها از گریههای مصطفی😭 بیدار میشد کوتاه نمیآمد، میگفت: اگر اینها که این قدر از شما میترسند بفهمند این طور گریه میکنید، مگر شما چه معصیت دارید⁉️ چه #گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند شدید یک توفیق است.
🔸آن وقت گریه مصطفی هق هق میشد😭 میگفت: آیا به خاطر این #توفیق که خدا داده او را شکر نکنم❓
#شهید_مصطفی_چمران🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی #مشاور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹 🍂نوروز سال قبل در سفر عتبات بودم
🌴ابراهیم همیشه قبل از #مسابقات دو رکعت نمـــاز میخوند، ازش پرسیدم چه نمازی میخـونـی⁉️
🌴گفت: دو رکعت نماز📿 میخونم و از #خدا میخوام یه وقت تو مسـابقه حال کسی رو نگیرم❌
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
📚 کتاب "سلام بر ابراهیم"
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خادم_نوشت ✍
عرض سلام و ادب✋
✿دوستان با توجه به اینکه رمان #اینک_شوکران به پایان رسید و نیز در ایام #فاطمیه به سر میبریم و از آنجا که مادرمون حضرت زهرا(س) عنایت ویژه ای به شهدای گمنام دارن
👈لذا از امشب خاطراتی از شهدای گمنام برگرفته از کتاب #شهید_گمنام رو در کانال قرار میدیم.
✿ان شاءالله که مورد رضایت شما عزیزان واقع شود. ممنون ازینکه همچنان همراهمون هستید🌺
#التماس_دعا🙏
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💫شهید گمنام
💫قسمت 1⃣
💫شهید ابراهیم هادی
✨🥀قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهره اش موج می زد. برگه مرخصی را گرفت. بعد از نماز به همراه پیکر شهید حرکت کردیم. خسته بود و خوشحال.
✨🥀می گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانستیم او را بیاوریم. خبر خیلی سریع رسیده بود تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد، از میدان خراسان تهران تشییع باشکوهی برگزار شد.
✨🥀می خواستیم چند روزی در تهران بمانیم اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از جلوی مسجد حرکت کنیم. بعد از نماز بود. با ساک وسایل جلوی مسجد ایستاده بودیم. با چند نفر از رفقا مشغول صحبت و شوخی و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم.پدر شهید بود.
✨🥀همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود.سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. انگار می خواهد چیزی بگوید! لحظاتی بعد سکوتش را شکست.
✨🥀آقا ابراهیم ممنون، زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت:پسرم از دست شما ناراحت است!! لبخند از چهره خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعحب! بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود.چشمانش خیس از اشک بود. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که من گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات حضرت زهرا (سلام الله علیها) به ما سر می زد.
✨🥀اما حالا! دیگر چنین خبری برای ما نیست. می گویند: شهدای گمنام مهمان ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستند. پیرمرد دیگر ادامه نداد.
✨🥀سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم هادی نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط می خورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بکنم، ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود؛ گمنامی.
📚برشی از کتاب شهید گمنام
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💫شهید گمنام
💫قسمت 2⃣
💫حاج احمد متوسلیان
✨🥀برادر عباس برقی می گفت: قبل از عزیمت حاجی به سوریه با او صحبت کردیم. حرف از لشگر و اعزام به سوریه و ... بود.در لابه لای صحبتها، حاج احمد مکثی کرد و گفت: من که برم لبنان دیگه بر نمی گردم!!
✨🥀گفتیم: حاجی این حرفا چیه که می زنی، ان شاءالله صحیح و سالم برمی گردی.حاجی در حالی که اشک توی چشاش حلقه زده بود گفت: نه من دیگه برنمی گردم.
✨🥀ما با تعجب از علت این حرف سوال کردیم. حاج احمد گفت: عملیات فتح المبین یادتون هست؟ قرار بود قبل از عملیات صد دستگاه تویوتا و آمبولانس و همین تعداد نفربر و ... به ما تحویل بدهند. اما در عمل امکانات خیلی جزیی به ما دادند.
✨🥀من آن زمان خیلی ناراحت بودم. باخودم گفتم: چطور ممکنه با این امکانات کم موفق شویم. میترسم با این امکانات، عملیات موفق نباشد. در همان حال از ساختمان ستاد آمدم بیرون تا وضو بگیرم.
✨🥀توی تاریکی شب یک برادر با لباس سپاهی به سمت من آمد و گفت: برادر احمد شما خدا و ائمه را فراموش کردید! چرا اینقدر به فکر آمبولانس و امکانات مادی هستید؟! توکل کن به خدا !! این امکانات مادی رو نادیده بگیر. به خدا قسم شما پیروزید.
✨🥀آن برادر ادامه داد: ان شاءالله بعد از این عملیات حمله دیگری در پیش دارید به نام بیت المقدس. شما بعد از آن عازم لبنان می شوید. برای نبرد با اسرائیل.پایان کار شما آنجاست.شما از آن سفر برنمی گردید!!
✨🥀حاج احمد متوسلیان در صبح روز دوشنبه 61/4/14 جهت ماموریتی راهی سفارت ایران در بیروت بود. در راه به کمین نیروهای فالانژ طرفدار اسراییل برخوردند و ... از آن زمان دیگه خبری ازش نشد.
📚برشی از کتاب شهید گمنام
#حاج_احمد_متوسلیان🌷
یادش گرامی باد
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Narimani-Shohada-Fatemiyon.mp3
4.32M
🎵شور زيبا #شهدايي
🍃چقدر غريبونه بهونه ميگيرم ...
🍃گرفته دل من برا شهداي تيپ فاطميون....
🎤🎤 #سیدرضا #نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh