🌷شهید نظرزاده 🌷
💠بامرام ترین آدم 🌴یادم هست، تو دوره #آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت آسایشگاه. بعد از
💠من یک روز شهید میشوم
🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو #جلسات_قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن #روحیات حسین گذاشت.
🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دورههای #تکاوری را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دورههای ابتدایی #اهواز بود.
🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب #سردار داشت. همیشه میگفت: «من یک روز شهید میشوم.»
🌷هیچوقت اهل ریا نبود، اما یکجا #ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من میدانم شهید میشوم.» همیشه میگفت: «من یک روز #شهید میشوم.»
🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم میگوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون میکنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید #شهید_آینده را از کلاس بیرون میکنید.»
🌷چند وقتی پیگیر اعزام به #سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند #مدافع_حرم شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریستها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به #شهادت رسید.
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهیـد ✍ مبارزه سخت افزاری کار ماست☝️ و نرم افزاری با #شما 👈کار فرهنگی کنید و #شیعه_واقعی ر
4⃣0⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔻همسر شهید:
🔰کنار شهرک محل زندگیمون باغ سبزی🌱 کاری بود، هر ازگاهی #حاج_حمید به اونجا سَری میزد. به پیرمردی👴 که اونجا مشغول کار بود کمک میکرد
🔰یکبار از #نماز_جمعه برمیگشتیم🚗 که حاج حمید گفت: بنظرت سَری به پیرمرد سبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم⁉️
🔰مدت زیادی بود که به خاطر #جابجایی خبری ازش نداشتیم. زمانیکه رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن⛏ بود. حاج حمید جلو رفت بعد از احوال پرسی، #بیل رو ازش گرفت مشغول بیل زدن شد.
🔰پیرمرد سبزی کار چند دسته سبزی🌱 به حاج حمید داد. سبزیها رو پیش من آورد و گفت: این سبزیها رو بجای #دستمزد به من داد. گفتم: ازخانمم میپرسم اگه نیاز داره بر میدارم. گفتم: نه سبزی احتیاج نداریم🚫 در ضمن حاجی شما هم که #فی_سبیل_اللّه کار کردی.
🔰بعد از شهادتش🌷 یکی از همسایه ها به پیرمردگفته بود که حاج حمید #شهید_شده. پیرمرد با گریه گفته بود من فکر کردم اون آدم بیکاریه که به من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی به این مهمی داره و #سردار سپاهه... 😭
#شهید_سیدحمید_تقوی_فر
#شهید_سامرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣خدایا #شهادت را نصیبم کن، دلم برای #حسین_خرازی پر میکشد🕊 دلم برای شهـ🌷ـدا پرمیکشد ❣دنیا را رها کنی
🕊🌷 #یاد_یاران 🌷🕊
🌾ارادت خاصي به حضرت صديقه طاهره (سلام ا... عليها)💖 داشت. به نام حضرت، مجلس #روضه زياد ميگرفت. چند تا مسجد و فاطميه هم به نام و ياد بيبي ساخت🕌
🌾توي مجالس روضه، هر بار كه ذكري از مصيبتهاي #حضرت ميشد، قطرات اشك پهناي صورتش😭 را ميگرفت و بر زمين ميريخت.
🌾خدا رحمت كند شهيد محسن اسدي🌷 را، افسر همراه حاجي بود. براي ضبط صحبتهاي #سردار، هميشه يك واكمن📻 همراه خودش داشت، چند لحظه قبل از #سقوط هواپيما🛩 همان واكمن را روشن كرده بود و چند جمله راجع به اوضاع و احوال خودشان گفته بود.
🌾درست در لحظههاي سقوط، صداي #خونسرد و رساي حاجي بلند ميشود كه ميگويد: #صلوات بفرست. همه صلوات🌺 ميفرستند. در آن نوار📼 آخرين ذكري كه از حاجي و ديگران در لحظهي سقوط هواپيما شنيده ميشود، ذكر مقدس « #يا.فاطمه.زهرا » است.
#شهید_احمد_کاظمی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨🌺✨🌸✨🌺✨
★مالک #خوش_آمدی
❣که علی بی قرار توست
★ #مالک خوش آمدی
❣که جهـ🌎ـان وامدار توست
★سردار روزهای سختِ
❣پر از #التهاب ها
★دنیا بدون شک
❣چو قمر🌝 برمدار توست
★ای مانده از تبار
❣ #سلیمان و نوح ها
★دلهای عاشقان💖
❣همگی در حصار #توست
★الماس💎 و نقره و
❣ #یاقوت و لعل ها
★مبهوت و ماتِ
❣ خلوص✨ عیار توست
★#سردار سر بلند حیله ی
❣آن عمر عاص ها
★این سیل بی کرانه
❣ببین #سربدار توست
★ای از تو نام و
❣پرچم🇮🇷 آزادگان بلند
★اکنون به فصل زمستان
❣#بهار_توست
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
◈دردا که امیر مهربان #رفت که رفت
●#سردار رشید قهرمان رفت که رفت
◈آن مالک قلبـ♥️ما، #سلیمانی ما
●ای وای قرار جانمان رفت که رفت😔
◈خداحافظ #علمدارِسپاه قدس ایران
●#خداحافظ امیر لشکرِ مُلک دلیران
◈تو رفتی و دل شیعه پریشان شد دریغا
●#خداحافظ_سلیمانی دلاور شیرِ دوران
🌾آنچه در پارچه ای سپید پیچیده اند #دلهای ماست که راهی #بهشت می شود
⭕️السلام علیک یا انصار ابی عبدالله
سلام مارا به #مولایمان برسان
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰دو کرامت دیگر از همسایه ابدی حاج قاسم👇 #شهید_محمدحسین_یوسف_الهی 🌷پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد
🔰 کفن تازه شهید یوسف الهی در روز تدفین شهید سلیمانی
💠باور کنید حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را دفن کرده اند.به این تازگی بود!!
📆سه شنبه ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
🌷از صبح زود خودم را به #گلزار_شهدا رساندم. ولی هر چه تلاش کردم و گفتم عکاس و فیلمبردارم و میتونم خبرها را بهتر رسانه ای کنم چون کارت تردد نداشتم فایده ای نداشت ونتوانستم وارد محیط گلزار شوم.
🌷به خود #سردار متوسل شدم و زود جواب گرفتم سردار مرا به حضور پذیرفت. کنار دیوار مهدیه صاحب الزمان (عج) روبروی محلی که برای دفن سردار بود نشسته بودم که متوجه همهمه و گریه اشخاصی که کنار قبر حضورداشتن و در حال آماده کردن قبر بودند شدم.
🌷دوربینم را برداشتم و شروع به فیلمبرداری شدم. بوی عطر فضا را پر کرده بود. دیوار کنار قبر #شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی کمی فروریخته بود. شخصی که داخل قبر بود حال عجیبی داشت.
🌷می گفت کفن شهید تازه بود و حتی نایلونی که دور شهید بود بخار زده بود.سریع دیوار قبر را ترمیم کردند و من بودم و یک دنیا #عشق ....
💠یکی از خادمین محترم گلزار شهدا اونجا حضور داشتن و شاهد قضیه بودن💠
#عارف_جبهه🔻
#شهید_حسین_یوسف_الهی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔸من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش👹 در عراق، همرزم شهید هادی #طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر⁉️ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
🔹آن روز توانستم به #دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس📸 بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش #غذا بخوری."
🔸هادی مرا پیش #سردار برد و به عنوان یک مدافع حرم هم محلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد😍 آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، #محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از #دست_خودش لقمه گرفتم.
🔹هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه #متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش👥 بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت👌
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج #قاسم_سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#ایام_اربعین_تو_ای_مآه 🌙
🕊 گاهی کِه دلم میگیرد، چون یتیمی زانوی غم را در آغوش میگیرم😔 و به #لبخندت چشم میدوزم..
آرام با تو نجوا میکنم
-حاج قاسمِ عَزیزِ مَن♥️
#پدرم..؟! با تو، آسمان نزدیک تر🌌 از همیشه است..
#سَردارِ مَن..؟
⇜چگونه باور کنم "چِهل روز" دست نوازش بر سر کودکان نکشیدی😭
⇜چِگونه تاب بیاورم سکوت را جای #خنده های تو..⁉️
هنوز هم نمی توان #شهید گفت
هنوز هم چشم انتظارم دوربین فیلمبردار🎥 خیره ی تو شود و #فیلمت را پخش کنند. منتظر صدای #قدم_هایت.
↵ای #بهترین
↵ای بالا نشین..
↵ای مه جبین💖
می نشینم و تک به تک #خاطراتت را مرور میکنم، نمیدانم کی خیس میشود خیابان خاطره ها😭
نمیدانم چطور داستان را به #دستت برسانم...
چِه دیر شناختمت😔
چه دیر ...
تورا برایِ #آسمان آفریده بودنت🕊
زمین، قفسی بیش نبود..
" #غمی در استخوانم میگدازد.. "
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
#شهید_ابو_مهدی_المهندس🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh