eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 8⃣ #قسمت_هشتم 💟اینقد لوسم نکن، دل کند
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 9⃣ 💟هیچ وقت جنسیت بچه واسمون مهم نبود❌ میگفتیم: همین که بتونیم یه تربیت کنیم خداروشکر بهم میگفت: خانوم نظرت درباره اسم بچه چیه...؟ گفتم: هر چی شما بگی قشنگه😀 دوران شیرینی بود مثه همه روزای دیگه ی زندگیمون، ولی با یه طعم متفاوت یه داشتیم. حس کسی که منتظر یه اتفاق بزرگ و مبارک و البته متفاوت تو زندگیشه 💟یه روز با یه شاخه گل🌹 اومد خونه دستامو گرفت و بوسید. با اینکه این کار واسش یه عادت دوست داشتنی بود. ولی گفتم: این چه کاریه آقا مهدی؟ گفت: تو خیلی زحمت خونه رو میکشی. همینجوری هم لطفتم. تازه خاطرت عزیزتر میشه میخوای مامان جونی هم بشی😍 💟از حس قشنگی که داشتیم اشک تو چشامون حلقه زد. همیشه منو شرمنده ابراز محبتاش💖 میکرد. بهش گفتم: به خدا، با تو برام عین بهشته حرف از زحمت نزن. من روزی هزااار بار خدا رو شکر میکنم بخاطر زندگی کردن حتی با وجود مشکلات و کم و کاستیاش 💟وقتی اطرافیان برخورداشو میدیدن ازم میپرسیدن، واقعاً آقا مهدی تو زندگی مشترک💞 اینقده بهت کمک میکنه...؟! این همه احترام و ارزش دور از ذهنه. ولی من با همون ادبیات روان ‌و دلنشینش واسشون توضیح میدادم که آقا مهدی زندگی ائمه علیهم السلامه ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️ ↲به روایت همسرشهید 0⃣1⃣ 💟حالم خوش نبود رفتیم واسه آزمایش🌡 وقتی برگشتیم خونه. حس خوبی داشتم. حس یه اتفاق و . اونقد غرق افکارم بودم که نفهمیدم کی غذا رو آماده کرده...! دستپختش مثه همیشه حرف نداشت😋 با اینکه اشتها نداشتم. ولی طعم غذای اون روز هنوز زیر زبونمه 💟صبح با صدای از خواب بیدار شدم. با یه لبخند زیبا😍 نشسته بود بالا سرم گفت: حالت بهتر شده خانومی...؟ داشتم میرفتم سرکار دلشوره داشتم. میخوای اصلا امروز نرم و بمونم پیشت⁉️ گفتم: نه بابا خوبم. به چشاش حالت ای داد و گفت: تو که مریض میشی از دنیا سیر میشم 💟سرمو کج کردم و با لبخند گفتم: درسته که تو همیشه خیییلی ولی خداییش دیگه داری لوسم میکنیاااا😉 بابا چیزیم نیست که، فردا که جواب آزمایش بیاد میبینی که خبری نیست. گفت: پس خیالم راحت...؟ حالت خوبه خوبهه؟ برررم...؟ گفتم: برو تا خودم بیرونت نکردم 💟فرداش رفت و جواب آزمایشو📄 گرفت. تو خیال خودم بودم که، دیدم با یه بلند و لبخند اومد تو خونه، یه جعبه شیرینی🍱 و یه شاخه گل رز هم دستش بود که گرفت سمتم. مونده بودم هاج و واج نگاش میکردم، گفتم: آقا مهدی ی ی...! چـه خبر شده...؟! واااای...…نههههه...! خدایی ی ی...آره ه ه...؟ گفت: بعععلهههه تبریک میگم کوچولووو، داریم مامان و بابا میشیم😍😍 💟احساسی که اون لحظه داشتمو هیچوقت فراموش نمیکنم. بهترین خبر بود، اونم از زبون فرد زندگیم اشک شوق میریختم😢 و خدا رو شکر میکردیم ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_165667271.mp3
12.08M
🎼 قاسم هنوز زنده است...💔 تقدیم به 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★بعد ❣زندگی ما به خدا ریخت به هم ★همه ی راحت و ❣ ما ریخت به هم ★از سر و روی ❣می‌شود اینگونه نوشت ★ خورد زمین و ❣همه جا ریخت به هم 😔 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌼نتوان 🍃ای قبله دلها♥️ کردن 🌼که محال است 🍃دگر مثل پیدا کردن یا ایها العزیز 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•••☀️••• عشــ♥️ــق باش در تنــم خورشـیـ☀️ـد بـاش و بسـوزان بيـدار لبخنـدهاے آغـوش را بہ رويـم بڪَشا 💕 می‌خواهــم در ييـلاق گرمسيـرے اتـراق ڪنم...😍 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - راه تواضع - حجت الاسلام عالی.mp3
2.44M
♨️راه تواضع بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸آقا مهدی به تبعیت از خیلی تأکید داشت و چون حضرت آقا♥️ به دفاع از مردم ، یمن و عراق توصیه داشتند، او هم دوست داشت جزو کسانی باشد که حرف رهبر را اطاعت کرده‌اند☝️ 🔹می‌گفت: دوست دارم با رفتن به جنگ، عصبانی شوند😁 شهید به نماز اول وقت📿 خیلی اهمیت می‌داد و هر جا به مسافرت می‌رفتیم تا صدای را می‌شنید توقف می‌کرد و در مسجد🕌 همان محله نماز می‌خواند و بعد ادامه مسیر می‌داد. به رعایت هم توجه و تأکید بسیاری داشت 🔸قبل از اعزامش با هم به رفتیم، به هر کدام از حرم‌های مطهر✨ که می‌رفتیم، گریه می‌کرد و می‌گفت من آمده‌ام تا امضای قبولی را از اهل بیت(ع) بگیرم😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
چه می فهمیم #شهادت چیست مردم؟ #شهید و همنشینش کیست مردم⁉️ تمام جست و جومان حاصلش بود #شهادت
زندگی رو باید با شروع کرد☝️ + و الا اینجوری نمیشه... ماٺــــ مِنَ العشــــ♥️ـــق فقد ماٺ شهیـــ🌷ــد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 مهر شهادت با بوسه پیامبر بر پیشانی اش خورد به یکی از دوستانش گفته بود: «من خواب پدر و برادر شهیدم را دیده ام. گفتند: جایمان خیلی خوب است و تو نیز به زودی نزد ما می آیی» او با صراحت بیان کرد: «من شهید می شوم.» موقعی که می خواست به زاهدان برگردد از مادرش خداحافظی کرد و پای او را بوسید و از او حلالیت طلبید. وقتی به زاهدان رسید، دخترش خواب شهادت پدرش را دید و تلفنی برای او تعریف کرد. او گفت: «مبارک است» وقتی جنازه من را تشییع می کنند، می گویند این گل پرپر از کجا آمده؟ شما بگویید: «از سفر سیستان و بلوچستان آمده.» شهید حاج خداکرم خوابی را که دیده بود برای همسرش تعریف کرد که پیامبر اسلام(ص) پیشانی او را بوسیده است. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📸تصویری از شهدای شاخص سال ۹۹ سردار دل ها حاج شهید شهید مدافع حرم معلم شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh