eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
تر از شعر تبسمت☺️ هیچ نیافته ام .. بزن ‌و بگذار خنده عاشقانه ات♥️ کام را قند نماید 😍 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - بزرگواری امام رضا - حجت الاسلام عالی.mp3
1.88M
🌸 (ع)🌸 ♨️بزرگواری امام رضا(ع) بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣6⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 💠سوغاتی 🔰خیلی خوش سلیقه‌ بود👌 هر چیزی را که به نظرش #قشنگ میامد میگرفت و
💢  مراحل معنوی را از آیت‌الله قاضی می‌کرد و به ایشان ارادت ویژه‌ای داشت☝️. او معتقد بود اگر این شناخت را از دوران نوجوانی آغاز کرده بود، موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کرد.🌹🍃 💢 ارادت ویژه‌ای به امام حسین (ع) داشت و حتما در سال یک مرتبه برای زیارت به می‌رفت😍. گاهی بدون دریافت ذره‌ای حق الزحمه پیگیر کارهای زیارتی دیگران می‌شد و در قبال اصرار آن‌ها برای دریافت هزینه‌های شخصی خود پاسخ می‌داد «حساب این مبالغ با جای دیگری است».😊 💢 روحیه پذیر مرتضی سبب می‌شد، با همه سازگار باشد و درباره سفر، با مشورت تصمیم‌گیری کند.🌹🍃 💢مرتضی از در حوزه و پایگاه‌های بسیج با سمت‌هایی از قبیل مسوول عملیات و مربی آموزش حضور فعال داشت.🙂 💢زمانی‌که مرتضی تصمیم گرفت به سوریه برود، پدر گفت هرچند که برای ما خیلی سخت است، اما اگر برای خدا🕋 می‌روی، خدا به همراهت باشد.🌹🍃 💢 بین مرتضی و صدرزاده رابطه صمیمانه‌ای شکل گرفته بود، به‌نحوی‌که پس از شهادت «سید ابراهیم» (تاسوعا ۱۳۹۴) «ابوعلی» در فراق خود بسیار بی‌تابی می‌کرد، 😭تا اینکه در روز عرفه سال ۱۳۹۵ وی هم به سید ابراهیم می‌رسد و در بهشت امام رضا (ع) آرام می‌گیرد.🌹🍃 💢 شهید عطایی در کتب «مرتضی و مصطفی» و «ابوعلی کجاست» منتشر شده است.👌 🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱 ❤️🍃 قالَ حاج ‌آقا ‌قرائتے : 💢 هر معتاد سالی یک نفر رو با خودش همراه میکنه ..! 💢 شمایِ مسلمون ‌مسجدی سالی چند نفر رو مسلمونِ مسجدی میکنی ...⁉️ ❤️🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✔️رهبر معظم انقلاب: امام رضا "عليه‌السلام" به همه ما اين است: ای مسلمان! از خسته نشو. ۶۳/۹/۳ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 استاد رائفی پور 📝 «اشک آهو برای امام زمانش» 🔅 میلاد با سعادت حضرت ثامن‌الحجج، علی بن موسی الرضا علیه السلام مبارک باد 🔅 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📲 سردار سلیمانی: دفاع از حرم حضرت زینب(س) دفاع از حرم (ع) در ایران هم هست✊ (ع)🌸 ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page259.mp3
952.8K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه ابراهیم✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
داستان عشق و ارادت یه شهید به امام رضا(ع) 🌷 بخونید خیلی جالبه👇👇 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
داستان عشق و ارادت یه شهید به امام رضا(ع) #شهید_محمد_مردانی🌷 بخونید خیلی جالبه👇👇 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNaza
6⃣7⃣2⃣1⃣ 🌷 💠 🌿مادر شهید: روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به (ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم. ☘هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند. 🌿پدر شهید: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم شد. ☘حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود. 🌱یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم ، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت. 🌴رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد. 🌿به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد. ✍راوی : پدر و مادر بزرگوار شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh