❤ #عاشقانه_دو_مدافع❤
#قسمت_سیزدهم
_۵دیقہ بعد رامی رسید...
سوار ماشیـݧ شدم بدوݧ اینکہ حرفے بزنہ حرکت کرد.
_نگاهش نمیکردم ب صندلے تکیہ داده بودم بیرونو نگاه میکردم همش صداے سیلے و حرفاے ماماݧ تو گوشم میپیچید
باورم نمیشد.
اوݧ مـݧ بودم کہ با ماماݧ اونطورے حرف زدم؟؟
واے کہ چقدر بد شده بودم
_باصداے بوق ماشیـݧ بہ خودم اومدم
رامیـݧ و نگاه کردم چهرش خیلے آشفتہ بود خستگے رو تو صورتش میدیدم چشماش قرمز بود مث ایـݧ کہ دیشب نخوابیده بود
دستے بہ موهاش کشید وآهی ازتہ دل
دلم آتیش گرفت آشوب بودم طاقت دیدݧ رامیـݧ و تو اوݧ وضعیت نداشتم
_ناخودآگاه قطره اشکی از چشمام سرازیر شد
رامیـݧ نگام کرد چشماش پراز اشک بود ولے با جدیت گفت:
اسماء نبینم دیگہ اشک و تو چشمات
اشکمو پاک کردم و گفتم:پس چرا خودت....
حرفمو قطع کرد و گفت بخاطر بیخوابے دیشبہ
بیخوابے!؟ چرا؟!
_آره نگرانت بودم خوابم نبرد
جلوے یہ کافے شاپ نگہ داشت
رفتیم داخل و نشستیم
سرشو گذاشت رو میز و هیچے نگفت
چند دیقہ گذشت سرشو آورد بالا نگاه کرد تو چشام و گفت:
_اسماء نمیخواے حرف بزنے
چرا میخوام
خوب منتظرم
رامیـݧ ماماݧ مخالفت کرد دیشب باهم بحثموݧ شد خیلے باهاش بد حرف زدم اونقدرے ک...
اونقدرے ک چی اسماء؟!
اونقدرے ک فقط با سیلے ساکتم کرد دیشب انقدر گریہ کردم ک خوابم برد و نفهمیدم زنگ زدے
_پوفے کرد و گفت مردم از نگرانے
اما حال خرابش بخاطر چیز دیگہ بود
ترجیح دادم چیزے نگم و ازش نپرسم
اون روز تا قبل از تاریکے هوا باهم بودیم همش بهم میگفت ک همه چے درست میشہ و غصہ نخورم
چند بار دیگہ هم با ماماݧ حرف زدم اما هر بار بدتر از دفہ ے قبل بحثموݧ میشد و ماماݧ با قاطعیت مخالفت میکرد
_اوݧ روز ها حالم بد بود دائم یا خواب بودم یا بیروݧ حال حوصلہ ے درس و مدرسہ هم نداشتم
میل بہ غذا هم نداشتم خیلے ضعیف و لاغر شده بودم
_روزهایے ک میگذشت تکرارے بود در حدے ک میشد پیش بینیش کرد
رامیـݧ هم دست کمے از مـݧ نداشت ولے همچناݧ بر تصمیمش اصرار میکرد و حتے تو شرایطے ک داشتم باز ازم میخواست با خانوادم حرف بزنم
اوایل دے بود امتحانات ترمم شروع شده بود
یہ روز رامیـݧ بهم زنگ زد و گفت باید همو ببینیم ولے نیومد دنبالم
بهم گفت بیا هموݧ پارکے ک همیشہ میریم
_تعجب کردم اولیـݧ دفہ بود کہ نیومد دنبالم لحنش هم خیلے جدے بود نگراݧ شدم سریع آماده شدم و رفتم
رو نمیکت نشستہ بود خیلے داغوݧ بود...
#نویسنده✍
#خانوم #علی_آبادی
ادامــه.دارد....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 #ذکراثرندارد !!!
💠 استاد مسعود عالی
#هفتچیزخطرناکاست
1⃣ثروت بدون زحمت
2⃣دانش بدون شخصیت
3⃣علم بدون انسانیت
4⃣سیاست بدون شرافت
5⃣لذت بدون وجدان
6⃣تجارت بدون اخلاق
7⃣و عبادت بدون ایثار!
#شبتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سلام_امام_زمانم 💚
💚برخاتم اوصیاء،مهدے صلوات
💚برصاحب عصر ما،مهدے صلوات
💚خواهے ڪه خداوند بهشتت ببرد
💚بفرست تو بر حضرت مهدے صلوات
💚اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّدٍ
💚وَ آلِ مُحَمَّدٍ
💚وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هُوَالشَهید🌿
شهید مصطفے صدرزاده:
سخنان مقام معظم رهبرے را گوش کنید؛ قلبـــــ شما را بیدار مےڪند و راه درستـــــ را نشانتان مے دهد.
قسمتی از وصیتـــــ نامه #شهیدصدرزاده
سلام
صبح زیباتون شـــــهدایـے
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید مصطفی چمران:
از خـــــدا پَروا ڪنید تا پَر ، وا ڪنید!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚩مراسم استقبال ازمحرم🚩
💺سخنران:
حجتالاسلام سجادسلطانی
🎤مداح:
کربلایی محمد درودی
📅زمان:
پنجشنبه(۱۴مرداد)
ساعت شروع۲۱
🚪مکان:
#مشهد؛حجاب۲۱؛ بیت شهید نظرزاده(علامت پرچم)
باحضور خواهران وبرادران
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🔴هیئت محبان جوادالائمه
(علیه السلام)
🌷🍃🌷🍃
@ShahidNazarzadeh
استاد رائفی پور1_1020689880.mp3
زمان:
حجم:
3.03M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۶۷
🎤 استاد #رائفی_پور
🔸«هوای مسموم آخرالزمان»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#به_یاد_شهدا
#شهید_حسین_مشتاقی
دلم برایتان میسوزد که میخواهید غم از دست دادن جوان را تحمل کنید. درکتان میکنم ولی دوست دارم در جواب مردم بگویید که...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💫#بهقلمامینربیعی✍
/وصیتنامه/
✍اینجانب بابک نوری هریس
🍃فرزند محمد
🌺به تو حسادت میکنند ، تو مکن.
🌺تو را تکذیب میکنند ، آرام باش.
🌸تو را میستایند ، فریب مخور.
🌸تو را نکوهش میکنند ، شکوه مکن.
🌼مردم از تو بد میگویند ، اندوهگین مشو.
🌼همه مردم تو را نیک میخوانند ، مسرور مباش...
💞آنگاه از ما خواهی بود.💞
حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت ( از امام پنجم )💚
🌻خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آنها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی بقدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمیدانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟✨
🍃خدایا گناه های من را ببخش ، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر.
🦋تا وقتی که راهم راه حق هست مرا بمیران.
خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم.
💫مادرم جانم به قربان پاهایت که بخاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب دیده میشود ، در نبود من اشکهایت را سرازیر مکن.
🌻من با خدای خود عهدی بسته ام که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد.
🍂مادرم برای من دعا کن ، ولی اشکهایت را روان مکن که به خدای من قسم راضی به اشکهایت نیستم.
💫خواهران خوبتر از جانم من نمیدانم وقتی حسین (ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می کشید، ولی میدانم حس او به زینب (س) چه بوده.
✨عزیزان من حالا دستهایی بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند و حسینی در میدان نیست.
💚امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب های زمانه و حرم او دفاع کنیم.
💢برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگینتر شده ، حالا شما عشق و محبت❣ مرا به دیگران باید بدهید . زیرا من عاشق خانواده ام، اطرافیانم ، شهرم ، 🇮🇷وطنم و... بوده ام و شما خود من هستید در جسمی دیگر.🌱
🔆پدرم تو هم روزی در جبهه حق علیه باطل از زینب های مملکت دفاع کردی ، شما دعا کن که با دوستان شهیدت محشور شوم...
#شهید_بابک_نوری_هریس♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh