eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 دستور خدا چنین است که هرگاه چیزی رااراده کند،تنها به آن میگوید: «موجود باش!» آن نیز بی‌درنگ موجود میشود! پس منزّه است خداییکه مالکیّت و حاکمیّت همه چیز در دست اوست؛ و شما را به سوی او بازمی‌گردانند! (یس۸۳) 💥 تـلـنــــــگر امــــروز: با وجود خداییکه به چیزی بگوید باش، آن چیز موجود میشود، چه جایی از غم، ترس‌و نگرانی است؟! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 🌴✨ 🍁...يك شب خواب ديدم كه در صفی ايستاده‌ام. صف حمام بود. شهيد قديری جلوتر از شهيد عاشور بود و من بعد شهيد عاشور. بچه‌ها يكی يكی می‌رفتند حمام. نوبت پرويز كه رسيد، رفت و بعد از يك ستون ديگر بيرون آمد. شهيد عاشور همين كار را كرد. وقتی نوبت به من رسيد، گفتند:... 🍁گفتند: «آب سرد شده و ديگه نرين داخل.» اصرار كردم كه من می‌خواهم بروم. گفتند: «نه سرد شده، مريض می‌شی.» خوابم را برای پرويز تعريف كردم و گفتم :«تو اول شهيد می‌شی. بعد هم عاشور شهيد می‌شه اما من بيچاره....» ✍🏻به روایت رزمنده دلاور اصغر رشمه‌ای ♥️🕊 ♥️🕊 . شادی روحشون صلوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘بسمہ رب الشهدا والصدیقین⚘ <<بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت>> 🔹شهادتت مبارک مدافع وطن 🔹شهید پوریا سلیمی ♦️تاریخ شهادت 1401/6/19 💥 شهید مدافع وطن سرباز مرزبانی فراجا <<پوریا_سلیمی>> که صبح دیروز در درگیری با قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل گردید . درگیری مرزبانان کرمانشاهی با قاچاقچیان 🔹شهید پوریا سلیمی ساکن کرمانشاه و مجرد می باشد 🕯ختم صلوات🕯 برای سلامتی امام عصر عجل الله... هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا.... شهیدسرافراز<<پوریا سلیمی>> <<صلــــــــــوات>> . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿فرازهایی از وصیتنامه شهید خطاب به دانشجویان عزیزانم! زیاد فکر کنید و زیاد مطالعــــه کنیــــد و زیاد مشورت کنید که انسانیت و حتی دیــــن‌دار بودن و... ! ♥️🕊 هدیه به روح بلندومطهرش<< صلوات>> 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 🌴✨ پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده مجروح حاج احمد متوسلیان نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش. گفت: "برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم. این طوری کمتر درد می‌کشید." حاجی هم ناله ای کرد و گفت: "نه! بی هوشم نکن! دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند." 🌱 . اللهم فک کل اسبر🤲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌷 امروز بیستم شهریور در سال ۱۳۶۰ ، سالروز شهادت شهید آیت الله سید اسدالله مدنی، دومین شهید محراب ، در جریان برگزاری نماز جمعه شهر تبریز ، به دست سازمان جنایتکار منافقین می باشد. 💐 هدیه به روح مطهر این شهید سعادتمند و عارف بالله ، فاتحة مع الصلوات. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر مجید هست🥰✋ *از چاقوے ضامن دار و قلیان تا پاڪ شدن در خانطومانــ*🕊️ *🌹شهید مجید قربانخانی* تاریخ تولد: ۳۰ / ۵ / ۱۳۶۹ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: تهران محل شهادت: سوریه *🌹راوی← مجید پسر شَر و شور محله بود، قهوه‌خانه داشت و چاقوش همیشه در جیبش🔪روی دستش خالکوبی بود🥀برای قهوه‌خانه‌اش هم همیشه نان بربری می‌گرفت، بهش میگفتن «مجید بربری🍪 یک سال قبل از سوریه رفتنش کربلا رفت و آنجا از امام حسین خواسته بود آدم شود🌙وقتی بازگشت حتی قلیان کشیدن هم کنار گذاشت💫دیگر نماز می‌خواند📿و همیشه در حال دعا و گریه بود🥀پدرشهید← آشنا و غریبه می‌گفتن مجید بخاطر پول میخواد بره سوریه🥀لابد پول ریختن به حسابش،🥀آنقدر گفتن که خودمان هم باورمان شد، یک روز سند مغازه را به مجید دادم🍁گفتم این سند را بگیر، اگر فروختی پولش برای خودت،🌾فقط تو را به خدا به خاطر پول نرو.🥀مجید خیلی عصبانی شد و بارها پایش را به زمین کوبید و گفت: «به خدا اگه خود خدا هم بیاد و بگه نرو من باز هم می‌رم،🥀مجید تصمیمش را گرفته بود و تنها عشق به حضرت زینب(س) او را به سوریه کشاند🌙حتی وقتی رفت تمام جیب‌هایش را خالی کرد🍁 تا نگویند مدافعان برای پول میروند🥀راوی← مجید خواب شهادتش رو دیده بود🕊️و حضرت زهرا(س) فرموده بودند یک هفته بعد از سوریه رفتنت شهید میشوی💫و دقیقا یک هفته بعد در خانطومان سوریه شهید شد🕊️با اصابت تیر به دست و پهلو مجروح🥀و تا 3 ساعت حرف زد و شوخی کرد تا اینکه شهید شد🌙استخوان‌هایش بعد از 3 سال به وطن بازگشتــ*🕊️🕋 *شهید مجید قربانخانی* *شادی روحش صلوات*💙🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . با مامان خداحافظی کردم و رفتم بیرون منتظر زینب شدم قرار شد با ماشین علی بیاد دنبالم خداروشکر زود اومد😊 از این منتظرم بزارن متنفرم😬😬 منم گواهی نامه دارم رانندگیم خیلی تعریفی نداره🙄😄 باید بیشتر پشت فرمون بشینم زینب_ بپر بالا برسونمت خانمی😍 چیز های جالبی میشنوم 😂 فکر نمی‌کردم زینب این مدلی حرف زدم هم بلد باشه صدامو تغییر دادم و با ناز گفتم: ایییییش مزاحم نشو مگه خودت خواهر نداری؟؟؟😂😍 زینب صدامو که شنید زد زیر خنده تو ماشین نشستم تازه یادم اومد سلام نکردم _ سلام زینب خانوم😘 سرحال میزنی همیشه به شادی و خوشی زینب_ سلام عزیزم مرسی همچین❤️❤️😘 بریم که زود برگردیم سریع به کارا برسیم _باشه عزیزم تو راه زینب از کارایی که باید انجام بدیم گفت من بیشتر شنونده بودم کم کم داشتم پشیمون میشدم از اینکه قبول کردم کمک کنم😐😐 انگار خیلی سخته مخصوصا که جمعیت زیادی هم میاد... سر راه یکم میوه و کمپوت خریدیم زینب_ خب رسیدیم😊 _ میگم زینب نرگس خانم مرخص شده؟🤔 زینب_ به اصرار خودش مرخص شده بود چون بچه ها کوچیکنن😕 خونه ما راحت نبودن بودن کسایی که نگه دارن بچه ها رو ولی چند روز بی منت نگه میدارن مگه؟؟ با خانواده شوهرش هم ارتباط ندارن به این وصلت راضی نبودن انگار _ چه بد تو این روزهای سخت😢😢 خانواده ها باید کمک کنن خانواده خودش چی؟ زینب_ تا جایی که من میدونم پدر و مادرش فوت کردن داییش شهرستانه یه مدت اصرار داشت نرگس خانم رو ببره پیش خودش ولی نرفتن _ چرا اخه☹️ خوب بود که پیش داداشش جاش خوب بود زینب_ متاسفانه میخواستن نرگس خانم رو بدن به یه مرد سن بالا ولی پولدار😔 _ وااااای چه بد خیلی اعصابم خورد شده به اینم میگن برادر آخه؟ زینب_ برادرش زندگی سختی داره خودش سه تا بچه داره زندگی ها سخت شده خرج ها زیاده تازه از نظر خودش داشت لطف میکرد به خواهرش _ولی نرگس خانم سنی نداره خیلی جوونه حیف میشد زینب_ چی بگم حلما جان ادم دیگه میمونه چی بگه از طرفی اگه قبول میکرد زندگی بچه هاش تامین شده بود شرایط خیلی سختی بود و تصمیم گیریش کار اسونی نبود _ خب قبول نکرد که وگرنه الان وضعشون این نبود😔 زینب_ اره مثل اینکه اون آقا آدم درستی نبود _ ای بابا چه بد شانس هستن اینا خیلی ناراحت شدم زینب_ اره منم ناراحت شدم براشون ولی خدا هواشونو داره ببین پول عملش چجور جور شد! تازه یه خیریه پیدا شده که میخواد حمایتشون کنه _ وااای چه خوب خداروشکر😍😍 یکم رنگ ارامش رو ببینن به حق این روزاهای عزیز زینب_ اره برای همین خوشحالم امروز حالا بریم تو ببینیم بنده خدا حالش چطوره _ اخ آره ببخشید به حرف گرفتمت بریم که کلی هم کار داریم بیچاره نرگس خانم رنگ به رو نداشت همه کارای خونه رو حسن بیچاره انجام میداد😢 البته همسایه ها خدا خیرشون بده خیلی کمک حالشون بودن ولی بازم زن خونه که مریض باشه همه چی لنگ میمونه وقتی وضعیت آنجا رو دیدیم یکم بیشتر موندیم من خونه رو مرتب کردم و با حسن درس کار کردم زینب هم کلی غذای مقوی پخت براشون نرگس خانم خیلی خجالت میکشید و کلی ازمون تشکر کرد همچنین کلی دعای خیر نباید به این زودی مرخص میشد ازش قول گرفتیم به خودش فشار نیاره و کاری داشت حتما مارو خبر کنه اگه خدایی نکرده حالش بد شد هم برگرده بیمارستان و لج بازی نکنه دلم برای بچه ها خیلی کباب شد😭😭 تو این مدت کلی اذیت شدن همون جا از ته دل براشون دعا کردم که رنگ خوشبختی ببینن و ارامش به زندگیشون برگرده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقای مهربان✋🌴 سلام پدر غریب جهان صبحت بخیر عزیز تر از جان ان شاءالله فرج امضا میشه این آقا منجی دنیا میشه غوغای اربعین معنا میشه بحق دل شکسته حضرت روقیه (س) خدا فرج آقا امام زمان عليه‌السلام را امضاء بفرماید🤲 تعجیل در فرج و سلامتی و آرامش قلب نازنین مولایمان دلتو نورانی کن با۱۴ صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••💚✨🕊•• ‹بِسْــمِ‌رَبِّ‌حَ‌ـسن‌جـٰانم› زهر‌ابـہ‌دلم‌ساخـته‌‌بین‌الحرمینے‌ قلبی‌ح‌ـسنی‌دـارم‌‌واحساس‌حسینے 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خـدایا خیلی از عزیزانمون در مسیر کربلا هستند و عاشقانه و با خلوص🏴 دل دارن میرن‌پابوس آقا💚 خودت نگهدارشون باش🙏 که به سلامت برگردند به آغوش خانوادهاشون🙏 آمین یا رب العالمین 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 🌴✨ همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند، در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند، هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود، همیشه با وضو بود، به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری بگیر و همیشه با وضو باش، آب وضویش را خشک نمی‌کرد، در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود، حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت. ✍🏻به روایت همسر ♥️🕊 . . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃 🍃 🌷«راه درمان و رفع اختلافات و ایجاد برکت و نزول خیرات در خانه˝🌷 💟امام صادق عليه السلام :👇 💫خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید:👇 1⃣ بركتش كم شده، 2⃣ فرشتگان آن را ترك مى كنند 3⃣ و شياطين در آن حضور مى يابند. 🔘(مجادلات و اختلافها را شیاطین در خانه ها ایجاد میکنند)🔘 📚اصول كافى، جلد۲، صحفه۴۹۹ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حـاج‌حسین‌یکتا: "شماهـا‌ڪسۍرو‌دردنــیآسراغ‌دارید ڪہ‌قبل‌از‌این‌ڪہ‌شما‌بدنیآ بیاید،خودشوبـراتون‌ڪشتہ‌باشہ؟ :) +ایــن‌شهـداخیلےشماهارودوسٺ‌دارن:) بیاییددستـتوݩ‌رو‌ازدســـت‌شـهیدآن جدانکنید.....♥️🌱 ⊰•💚•⊱¦⇢ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 ^'💜'^ هم مداح بود هم شاعر اهل بیت(ع). میگفت: شرمنده ام که من با سر وارد محشر شوم و اربابم بی سر وارد شود. بعد شهادت وصیت نامش رو آوردند نوشته بود قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم. سراغ قبر که رفتند دیدند به هیکلش کوچیکه وقتی اومد قبر اندازه ی اندازه بود..اندازه ی تن بی سرش.... ♥️🕊 شادی روحش صلوات . . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh