eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
2.1هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
83 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر جاتون خالیه ، چقدر جاتون خالیه توی دنیایی که بعد از شما دیگه رنگ آرامش ندیده و زیر ماسک شرم و اندوه، نفسش داره هرلحظه تنگ و تنگ تر میشه... اینجاست 👇🌱 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
تا حالا شده یه کسی توی دلت بهت بگه: مراقب باش! یکی توی ذهنت داد بزنه: حواست رو جمع کن! یه صدایی بهت تلنگر بزنه: این رو ببین، بهش دقت کن! 👈 فکر می‌کنی خدا چطوری باهات حرف میزنه؟ همین قدر ساده. با یه نجوای درونی، به وسیله یه حسی که فقط خودت میدونی چیه. خدا حرفهاش رو گاهی با یه رهگذر بهت می‌زنه، گاهی با یه گل، گاهی با عبور یه جانور کوچک، گاهی با یه توقف، گاهی با یه از دست دادن یا دل کندن... یه حس درونی توی هر کدوم ما هست که میتونه پیامهای خدا رو دریافت کنه. کافیه بهش توجه کنیم. هر چه قدر بیشتر باهاش مانوس بشی، بیشتر و بهتر و شفاف‌تر پیام‌ها رو میگیری حسهای درونیت رو جدی بگیر. دل به دل خودت بده، یه وقتهایی چشمات رو ببند، اروم شو، و بفهم دلت داره چه پیامی رو بهت ارسال میکنه. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
‌شهـــید‌ احمد کاظمی: کاری کنید که وقتی کسی شما را ملاقات میکند احساس کند که یک ‌شهـــید را ملاقات کرده است. همه ی حرف همین است، حالتی که اگر مؤمن همواره اینگونه باشد، به هیچ موعظه‌ اخلاقی‌ ای نیاز ندارد... همینقدر امن و آرام همینقدر صبور همینقدر دلنشین همینقدر بنده‌‌ی خوب خدا... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
آرزوی زیباست، اما زیباتر آنکه شهید زنده باشی... هر لحظه در حال جهاد برای دین خدا، برای ارزش ها، برای کارهای روی زمین مانده، برای دست گمشده ها را گرفتن و به آغوش خدا رساندن، برای تکثیر خوبی‌ها، برای دلیلِ حال خوب دیگران شدن... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
برای هم دعای شهیدانه زیستن کنیم... از امشب به بعد خوب و پاک و مخلص و بی ادعا و بی غرور بودن و بی هرچه نیت بد... بی هرچه سنگینی کدورت... بی هرچه ما را از او دور می‌سازد...بی هرچه ما را به خودمان، نفس مان، اسم‌ و لقب و جایگاهمان مشغول میکند حتی اگر ظاهر مقدس دارد... بی هرلذتی که از ما میگیرد لذت انس با خدا را... بی رفاقت ها و دوست داشتن و دوست داشته شدن های پوشالی... بی هرچه رقابت و حسادت پنهان... بی هرچه در گوش مان می‌خواند فقط خودم کارم درست است!!! بی هرچه تعلق دست و پاگیر ادامه مسیردادن... که ولله اگر شهید بودیم... شهید میشویم... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
کلید‌حل‌مشکلات‌دعا،یا‌دخدا‌واصلاح‌دل‌ها است‌وماه‌رجب‌عید‌کسانی‌است‌که‌قصد‌ اصلاح‌قلوب‌خود‌رادارند. حواسمون هست که داره روزهای ماه طهارت و خانه‌تکانب دلها میگذره؟؟؟ دیدید برای مایع تمیزکننده چه تبلیغاتی میکنن؟ میگن قدرت پاک کنندگی سخت‌ترین و قدیمی‌ترین لکه‌ها... اگر می‌خوایم زنگار دل رو از بین ببریم. اون لکه های قدیمی، اون سرسخت ها که مونده و قیافه ی روحمون رو زار و پریشان کرده... چاره اس استغفاره... استغفار پاک می‌کنه، شفاف میکنه ... یه لباس پاک بندگی تن روح آدمیزاد می‌کنه... این ماه، ماهشه... ماهِ ماه خدا... ماه طیب برگشتن به آغوش خودش با عطر خوشبوی استغفار... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
♥️ و من همیشه اسفنـــــد را به خاطر شما جور دیگری دوست دارم... شبیه بوی بهار... شبیه خندیدن در بهشت خدا... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
جاے خالے بعضے نبودن ها با هیچ بودنے پر نمیےشود... مخصوصا اگر آن آدم پشت و پناهِ دل های زیادی باشد که از نبودنش شکسته اند... یک نفر مثل کوه یک نفر شبیه پدر یک نفر به نام شهید... پ.ن: بعضی ها پدر شناسنامه ای آدم نیستند، اما یک عمر پدرانه در مقابل همه ی طوفان‌ها می‌ایستند تا سوز ناامنی سمت تو نیاید... حتی حاضرند... نیمه شب... فرودگاه بغداد... پدری را در حقت تمام کنند... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
3.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ بعضی وقتا که فکر می‌کنی خیلی آدم خوبی شدی، یا داری کم کم درست حسابی میشی؛ وقتایی که فکر میکنی چون کارهای خوبی کردی و تحویلت میگیرن، دیگه پیش خدا خیلی مقام داری خدا یه شمه‌ای از وجود و درونیاتت رو، برات رو میکنه تا فکر نکنی اگر برای خدا کاری کردی باید عجب و تکبر بگیردت، بِهِت ثابت بشه هنوز خیییلی کوچیکی... خیلی...😔 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
را به بامرام ها میدهند. به مهربان ها! به آن فعال های همیشه آماده ی کار! به بخشنده ها! به دلسوزها! به پرکارهای کم استراحت! به متواضع های همیشه امیدوار! به هیئتی و مسجدی بی ریا! غرور و شهادت خودخواهی و شهادت عیب جویی و شهادت خودپسندی و شهادت قیافه گرفتن و شهادت... چشم‌دیدن این و آن را نداشتن و شهادت... توهم کسی بودن شهوت دیده شدن تنبلی و وقت گذرانی از زیر کار در رفتن یکسره غر زدن و شهادت... هیهات...شهادت را به بی خیال های کم کار، به همیشه خسته های پر ادعا، به تماشاچی های عافیت طلب نمیدهند... که نمیدهند... ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
‌شهادت را همه دوست دارند اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟ شهید شدن یک اتفاق نیست. گلی است که برای شکوفا شدنش باید خون دل بخوری... به بی دردها به بی غصه ها به عافیت طلب ها شهادت نمیدهند. به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده. یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته، شهادت طلب نمیگویند. دغدغه هیأت دغدغه بسیج دغدغه کار جهادی دغدغه دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا. دغدغه آدم شدن... دغدغه ی شهادت، به حرف که نیست قلبت را بو میکنند اگر بوی دنیا می داد رهایت می کنند... اگر عاشق شهادتی اول باید سرباز خوبی باشی خوب مبارزه کنی مجروح شوی اما کم نیاوری... درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی ¤شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
حَسنش درب خانه را باز کرده بود و با صدای لرزان گفته بود همه بروند... طبیب جواب کرده... امام ماندنی نیست... جمعیت پریشان آرام آرام...یکی یکی... دلشکسته و ناامید رفته بودند... سکوت و سرما و تاریکی شب بیست و یکم بوی وداع می‌داد... کمی بعد حَسنش باز هم در را باز کرده بود: اصبغ! تو چرا نرفته ای؟ مگر نگفتم بروید... مگرنگفتم هیچ کس نماند... گفته بود شنیدم آقا... اما نمیروم... تا مولا را نبینم نمی‌روم... اصلا وقتی قرار است پیش او نباشم کجا باشم... کجا بروم؟؟؟... لحظاتی بعد امام اذن داده بود... و اصبغ رفته بود داخل خانه... خانه‌‌ای محقر، ساده و محزون اما متصل به آرامش ملکوت... نشسته بود کنار بستر مولا...چشم در چشم چهره‌ای که از دستمال زرد سرش، زردتر شده بود... نشسته بود و با کلمات آخر علی باران اشک‌هایش باریده بود و با صدای نفس‌های خسته‌‌ی آقا، دلش هزار تکه شده بود... همانجا بود که امام شهادتین گفت... همانجا بود که تبسم آخر امام را دید، و به دلش افتاد این خنده ی مظلوم است به مظلومه... همانجا بود کنار بستر مولا که حس کرد عالم یتیم شده و چراغ های آسمان خاموش... در آن خلوتِ خاموشِ غریبانه اصبغ بن نُباته یک پیام مهم را از پشت درب خانه تا کنار بستر مولا، ترسیم و تقدیم اهل زمین کرد تا ابد... که اگر بمانی... اگر نروی... آن لحظه ای که همه رفتند... در آن سکوت بی هیاهو، درها باز می‌شود... تو را اذن می‌دهند... راه می‌‌دهند و حدیث عاشقی برایت می‌خوانند... اگر بمانی.... اگر نروی... |شب‌بیست‌ویکم 🙏 ╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮    @ShahidToorajii ╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯