💌روایت عشق:
عقدمان خیلی ساده بود و بیتکلف..
همانطور که احمد میخواست،خواستند
خطبهیِ عقد را بخوانند که دیدم کتش تنش نیســت!
گفتم: پس کتت کو؟!
گفت: یکی از بچهها مراسم عقدش بود؛ولی
کت دامادی نداشت،کتم رو هدیه دادم بهش..
#شهیدانه 🕊
همسر#شهیداحمدرحیمی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯