🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝نویسنده: #زهرا_فاطمی☔️
🖇 #قسمت_چهل_هفتم
همه مسافرها در حال سوار شدن بودن.مدافعانی که ازهمسر و فرزاندانشان بخاطر اعتقادی والا میگذشتند
.پدرانی را می دیدم که دل از فرزند کوچکشان میبریدند و فرزندانی را دیدم که درآغوش مادر اشک میریختند و همسرانی که سعی میکردند لبخند بزنند تا همسرشان را با خیالی آسوده راهی کنند ,هرچند عمیقا در قلبشان ترس برنگشتن عشقشان را داشتند.
ترسی که ان لحظه به جان من هم افتاده بود و باعث شده بود همه تن چشم شوم و رفتار و حرکات کیان را تا لحظه اخر ببینم و بخاطر بسپارم رنگ نگاه و لبخندش را.
چشم دوخته بودم به کیانی که در آغوش مادر جای گرفته بود و از مادرش میخواست دعاکند که هرچه خیراست برایش اتفاق بیفتد.
مردانه به آغوش پدر رفت و از او بخاطر زحماتش تشکر کرد و حلالیت طلبید.
به آغوش برادرش رفت و مادر و خواهرش را به او سپرد و خواست که جای خالی اش را برای انها پرکند.
زهرا را به آغوش کشید و قربان صدقه دردانه خواهرش رفت و التماس کرد که بی قراری نکند و اشک نریزد تا با خیال آسوده راهی شود.
از خانم جون بخاطر آمدنش تشکر کرد و از اوهم خواست تا برایش دعای عاقبت به خیری کند و در آخر روبه روی من ایستاد.
متوجه شدم که همگی خودشان را حرف زدن مشغول کردند تا ما معذب نشویم.
کیان درحالی که لبخند برلب داشت و نگاهش به انگشتر بود گفت:
_خب دیگه وقت خداحافظیه.امیدوارم اگر تو این مدت حرفی یا رفتاری داشتم که ناراحتتون کرده حلالم کنید.
من سر قولی که قبلا بهتون دادم هستم شما هم سر قولی که الان به من دادید باشید.هوای زهرا رو داشته باشید.
دلم میخواست این انگشتر رو به خودتون بدم تا دستتون کنید تا خدا همیشه مواظبتون باشه ولی میدونم قبول نمیکنید پس لطفا همیشه واسه خودتون آیت الکرسی بخونید من هم میخونم براتون.
روژان خانوم حلالم کنید.خدانگهدار.
_به امیددیدار
با همه خداحافظی کرد و سوار اتوبوس شد.
زهرا در آغوشم اشک ریخت و من دلداری اش دادم و بخاطر قولی که به کیان دادم مقابل نگاهش نه اشک ریختم و نه بغض کردم فقط تا لحظه ای که از جلو چشمانم دور شود نگاهش کرد..
کیان در برابر دیدگانم محو شد و من هنوز چشم به راه دوخته بودم .
با صدای زهرا به او نگاه کردم
_روژان هنوز نرفته دلتنگشم چطوری 3 ماه دوریش رو تحمل کنم,دق میکنم
_این روزها هم میگذره عزیزم.مگه من مردم که تو دق کنی خوشگله
_خدانکنه
خانم جون صدایم زد
_روژان جان
به سمتش چرخیدم
_جانم خانجون
_بهتره بریم عزیزم
ثریا جون اشکهایش را پاک کرد و به خانم جون گفت:
_کجا حاج خانوم ؟بفرمایید بریم خونه
_ممنونم دخترم ولی بهتره بریم
ان شاءالله بهتون سر میزنم شماهم حتما با زهراجون تشریف بیارید خوش حال میشم.
_چشم حاج خانوم حتما مزاحمتون میشیم
_رحمتید مادر.ان شاءالله پسر دسته گلتون هم به سلامتی برگردند
خانم جون من را مخاطب قرارداد
_بریم گلکم
_بریم خانجون
دست زهرا را گرفتم
_زهرا جونم شماره ام رو که داری هرموقع کاری داشتی یا دلت گرفته بود زنگ بزن حتما میام پیشت .آدرس خونه خانجون و خونه خودمون رو میفرستم واست حتما بیا .نبینم غصه بخوریا
تا وقتی داداشت برگرده قول میدم تنهات نزارم.
اشکهایش را پاک کردم و او را به آغوش کشیدم
_زهرا جونم مثل خواهر دوستت دارم پس قول بده دیگه اشک نریزی
_روژان دوستت دارم .از خدا ممنونم که با تو آشنا شدم .ممنونم که امروز اومدی.چشم دیگه گریه نمیکنم .تو هم قول بده بهم سر بزنی
_چشم حتما
به سمت ثریا جون و حسین آقا رفتم
_ان شاءالله آقای شمس به سلامتی برمیگردند.با اجازه اتون من میرم
اقای شمس نگاهی پدرانه به من کرد
_ممنونم دخترم که امروز زهرا رو تنها نگذاشتی و کنارش بودی.برو باباجان به سلامت
لبخندی زدم
_خواهش میکنم وظیفه بود.خدانگهدارتون
ثریا جون بغلم کرد
_خیلی خوش حالم که دیدمت عزیزم.کیانم از شما خیلی برام گفته بود.حتما به ما سر بزن خوشحال میشم بیشتر ببینمت
در حالی که از خجالت گونه هایم رنگ گرفته بود از او جدا شدم
_استاد شمس به من لطف دارند.چشم خانم شمس مزاحمتون میشم
_دوست دارم از این به بعد بهم بگی ثریا یا خاله
_چشم خاله جون.
_قربونت برم.برو عزیزم حاج خانوم رو زیادی سرپا نگه داشتیم.
_با اجازه اتون.
به برادر کوچکتر کیان نگاه کوتاهی کردم
_با اجازه اتون خدا نگهدار
ثریاجون رو به من گفت:
_دخترم اگه وسیله نیست کمیل جان شما رو برسونه
لبخندی زدم
_ممنونم خاله جون وسیله هست با اجازه تون خدانگهدار
&ادامه دارد...
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝نویسنده: #زهرا_فاطمی☔️
🖇 #قسمت_چهل_هشتم
در کنارخانم جون قرار گرفتم و باهم به سمت ماشین رفتیم درب جلو را باز کردم تا خانم جون بنشیند و بعد خودم سوار شدم و با دلی پر از غم و چشمانی پر از اشک به راه افتادم.
ماشین را مقابل خانه خانم جون نگهداشتم
_بفرمایید خانجون اینم قصرتون
_شما تشریف نمیاری به کلبه خرابه من
خندیدم
_حالا شده کلبه خرابه؟
_وقتی میگی قصر چی بگم بهت گلکم
_چشم من نمیگم قصر شماهم نزنید تو سر مال ,اینجا خونه امید منه.
_حالا زبون نریز بیا پایین
_خانجون منو چند ماه تو خونت راه میدی.مزاحم قبول میکنی؟
_خونه خودته عزیزم.این چه حرفیه اخه؟حالا چیشده که منو قابل دونستی و میخوای بیای چندماه وردل من پیرزن بشینی
_چیزی نیست ولی جدیدا با مامان زیاد دعوام میشه .این روز ها هم حوصله اونجا رو ندارم .دلم یه جای آروم و ساکت میخواد.
اگه امتحانات دانشگاهم نزدیک نبود و بابا اجازه میداد میرفتم ویلا می موندم
_اگه بابات هم اجازه میداد من نمیگذاشتم تنها بری اونجا.در این خونه همیشه به روت بازه .من مگه جزتو کی دارم که بهم سر بزنه.از دار دنیا یه دختر دارم که اونم از این خونه دلبریده.سالی ماهی شاید یکبار بهم سربزنه یانه.
قدم تو روی دوتا چشام.برو عزیزم وسایلت رو جمع کن و بیا.
_ممنونم خانجونم.پس با اجازه اتون من برم .تا شب برمیگردم
_برو خدا به همرات.
منتظر شدم تا خانم جون به داخل رفت.با بسته شدن در به راه افتادم.
دلم عجیب گرفته بود سد مقاومتم در برابر اشکهایم شکست و گونه هایم خیس شد از اشکی که بی اجازه میریخت.
از توی کیفم ،تسبیح کیان را برداشتم و به قلبم چسباندم تا کمتر برای صاحبش بی قراری کند.
بار ها و بارها حرفهای آخرش را مرور کردم و اشک ریختم.
وقتی به خود آمدم روبه روی دانشگاه بودم .بی اختیارپیاده شدم و به سمت سالن کنفرانس رفتم.جایی که برای اولین بار به صحبت های دلنشین کیان گوش دادم .
روی اولین صندلی نشستم و به یاد آوردم که روز اول روبه رویش ایستادم و او را به مبارزه طلبیدم و چه آسان شکست خوردم در برابر استدلالهای درستش و در برابر قلب عاشقم.
اشکهایم را ریخته بودم,خاطراتم را مرور کرده بودم و حال سبکبال قدمی به عقب برداشتم تا از سالن خارج شوم ولی چشم درچشم با مردی شدم که روزی مرا به استهزاء گرفته بود ,محسن،
چشم از او گرفتم تا از کنارش بگذرم ولی با حرفش خشک شدم و نفس کشیدن یادم رفت
_این همه ریا و تزویر فقط برای به دست آوردن کیان بود و بس.امکان نداره دختری مثل تو که اینهمه بی بند و بار بوده یکهو شبیه مریم مقدس بشه.درست نمیگم خانم ادیب؟
تزویر؟ریا؟ من کی متهم شدم به ریاکاربودن؟منی که با تحقیق و عشق و علاقه تغییر کرده بودم ریاکاربودم یا اویی که یقه پیراهنش را تا آخربسته بود و همیشه تسبیح به دست داشت و ادعای متدینی میکرد ولی به راحتی مرا مورد تهمت و قضاوت قرار میداد.به سمتش برگشتم و زل زدم به چشمانش و پوزخندی زدم
_خداگو با خداجو فرق دارد
حقیقت با هیاهو فرق دارد
بسا مشرک که خود قرآن بدست است
نداند در حقیقت بت پرست است
اینه حکایت شما آقای به ظاهر با خدا
_همه سعیت رو کردی که کیان رو اسیر خودت کنی ولی نتونستی از فردا که نقاب از چهره ات برداشتی بهت سلام میکنم
_اره اصلا من بد,من همونی ام که تو ذهنت ساختی ,توچی؟تویی که ادعات گوش فلک رو کرده اونی که نشون میدی هستی؟تویی که سد راه ناموس مردم میشی و به راحتی قضاوتش میکنی تو خدارومیشناسی؟نه اخوی تو خدا رو نمیشناسی که اگر میشناختی راحت تهمت نمیزدی؟تو همون دینی که سنگش رو به سینه میزنی گفته شده اگه دیدی کسی شب گناه کرد روز با چشم گناهکار نگاهش نکن چون ممکنه توبه کرده باشه.
محض رضای همون خدایی که ادعای بندگیش رو میکنی برو برای یکبار دینت رو مرور کن .
نگذاشتم حرفی بزند,با عجله از سالن خارج شدم و به خودم قول دادم که به او ثابت کنم که در این راه ثابت قدمم و حجاب و ظاهرم بخاطر عشقم به کیان نیست بلکه بخاطر اعتقادات و باوریست که دیر به آن رسیدم ولی رسیدم.
&ادامه دارد...
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
✨✨✨
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
دعای سلامتی امام زمان (عج)
✨ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨
ِ
🌷اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا 🌷
دعای فرج امام زمان (عج):
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨
ِ
🌷اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ
🌷 یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ 🌷
🌷الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌷
🌷اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی🌷
🌷السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ🌷
🌷 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ🌷
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ 🌷
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و تعجیل
در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر
#شهید_محمدرضا_تورجی زاده
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌸خدایـا!
💫در این شب زیبای
🎉فرخنـده و مبـارک
🌸 بهترین ها و زیباترینها
💫را برای دوستان و عزیزانم
🎉از درگاهت خواهـانـم
🌸خدایـا
💫 قلبشـان را
🎉خوشحال و سرشار از
🌸آرامش و خوشبختی کن
شب تون زیبا🌸
🌸سپاس از همراهی شماعزیزان🌸
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣
🌼به نام او ڪه...
✨رحماڹ و رحیم است
🌼به احساڹ عادت
✨و خُلقِ ڪریم است
🌼امام زمان عزیز
✨صبحی که با نگاه تو
🌼آغاز شود بینظیر ترین
✨روز زندگیم خواهد بود
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
*🌼دعای عهد🌼*
*🌼بسم الله الرحمن الرحيم
🌹اَﻟﻠّﻬُﻢَّ رَبَّ اﻟْﻨُّﻮرِ اﻟﻌَﻈﯿﻢِ وَرَبَّ اﻟﻜُﺮْﺳِﻲّ اﻟﺮَّﻓِﯿﻊِ وَرَبَّ اﻟْﺒَﺤْﺮِ اﻟْﻤَﺴْﺠُﻮرِ وﻣُﻨْﺰِلَ اﻟﺘَّﻮْرﯾﺔِ وَاﻷْﻧْﺠِﯿﻞِ وَاﻟﺰَّﺑُﻮر
وَرَب َاﻟﻈِّﻞِّ وَاﻟْﺤَﺮوُرِ وَﻣُﻨْﺰِلَ اﻟْﻘُﺮْآنِ اﻟْﻌَﻈﯿﻢِ وَرَبَّ اﻟْﻤَﻼﺋِﻜَﺔِ اﻟْﻤُﻘَﺮَّﺑِﯿﻦَ وَاﻷْﻧْﺒﯿﺎءِ وَاﻟْﻤُﺮْﺳَﻠِﯿﻦ
🌹َ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ إِﻧّﻲ اﺳْﺄَﻟُﻚِﺑِﻮَﺟْﻬِﻚَ اﻟْﻜَﺮِﯾﻢِ وَﺑِﻨُﻮرِ وَﺟْﻬِﻚَ اﻟْﻤُﻨِﯿﺮِ وَﻣُﻠْﻜِﻚَ اﻟْﻘَﺪﯾﻢِ ﯾﺎﺣَﻲُّ ﯾﺎﻗَﯿُّﻮمُ أَﺳْﺄَﻟُﻚَ ﺑِﺎﺳْﻤِﻚَ اﻟَّﺬي اَﺷْﺮَﻗَﺖْ ﺑِﻪ ٍّاﻟﺴَّﻤﻮاتُ وَاﻷْرﺿُﻮنَ وَﺑِﺈﺳْﻤِﻚَ اﻟَّﺬي ﯾَﺼْﻠَﺢُ ﺑِﻪِ اﻷَوّﻟﻮُنَ واﻵﺧِﺮوُنَ ﯾﺎﺣَﯿّﺎً ﻗَﺒْﻞَ ﻛُﻞَّ ﺣَﻲٍّ وَﯾﺎ ﺣَﯿّﺎً ﺑَﻌْﺪَ ﻛُﻞِّ ﺣَﻲ َوَﯾﺎﺣﯿّﺎً ﺣﯿﻦَ ﻻﺣَﻲَّ ﯾﺎﻣُﺤْﯿِﻲَ اﻟْﻤَﻮْﺗﻰ وَﻣُﻤﯿﺖَ اﻷَْﺣﯿﺎءِ ﯾﺎﺣَﻲُّ ﻻ إِﻟﻪَ إِﻻّ أَﻧْﺖَ
🌹اَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺑَﻠِّﻎْ ﻣَﻮْﻻﻧﺎ اَﻹﻣﺎم َاﻟﻬﺎدِيَ اﻟْﻤَﻬْﺪِيَّ
اﻟْﻘﺎﺋِﻢَ ﺑِﺄﻣْﺮِكَ ﺻَﻠَﻮاتُ اﻟﻠّﻪِ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَﻋَﻠﻰ آﺑﺎﺋِﻪِ اﻟﻄّﺎﻫِﺮﯾِﻦَ ﻋَﻦْ ﺟَﻤِﯿﻊِ اﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﯿﻦَوَاﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎتِ
ﻓﻲ ﻣَﺸﺎرقِ اﻷْرْضِ وَﻣَﻐﺎرِﺑﻬﺎ ﺳَﻬْﻠِﻬﺎ وَﺟَﺒَﻠِﻬﺎ وَﺑَﺮِّﻫﺎ وَﺑَﺤْﺮِﻫﺎ
وَﻋَﻨّﻲ وَﻋَﻦْ وَاﻟِﺪَيَّ ﻣِﻦ اﻟﺼَّﻠَﻮاتِ زِﻧَﺔَ ﻋَﺮْشِ اﻟﻠّﻪِ وَﻣِﺪادَ ﻛَﻠِﻤﺎﺗِﻪِ وَﻣﺎ اَﺣْﺼﺎﻩُ ﻋِﻠْﻤُﻪُ وَأَﺣﺎطَ ﺑِﻪِ ﻛِﺘﺎﺑُﻪ
🌹ُ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ إﻧّﻲ اُﺟَﺪِّدُ ﻟَﻪُ ﻓﻲًﺻَﺒِﯿﺤَﺔِ ﯾَﻮْﻣﻲ
ﻫﺬا وَﻣﺎ ﻋِﺸْﺖُ ﻣِﻦْ اَﯾّﺎﻣﻲ ﻋَﻬْﺪاً وَﻋﻘْﺪاً وَﺑَﯿْﻌﺔً ﻟَﻪُ ﻓﻲ ﻋُﻨُﻘﻲ ﻻ اَﺣُﻮلُ ﻋَﻨْﻬﺎ وَﻻ أَزُولُ أﺑَﺪا
🌹َاَﻟﻠّﻬُﻢَّ اﺟْﻌَﻠْﻨﻲ ﻣِﻦْ اَﻧﺼﺎرِﻩِ وَاَﻋْﻮاﻧِﻪِ وَاﻟﺬَّاﺑّﯿﻦَ ﻋَﻨْﻪُ وَاﻟْﻤُﺴﺎرِﻋﯿﻦَ إِﻟَﯿْﻪِ ﻓﻲ ﻗَﻀﺎءِ ﺣَﻮاﺋِﺠِﻪِ واﻟْﻤُﻤْﺘَﺜِﻠﯿﻦ
ُﻷواﻣِﺮِﻩِ وَاﻟْﻤُﺤﺎﻣِﯿﻦَ ﻋَﻨْﻪُ وَاﻟﺴّﺎﺑِﻘﯿﻦَ اِﻟﻰ إِرادَﺗِﻪِ وَاﻟْﻤُﺴْﺘَﺸْﻬَﺪﯾﻦَ ﺑَﯿْﻦَ ﯾَﺪَﯾْﻪ
🌹ِ اﻟﻠّﻬُﻢَّ إنْ ﺣﺎلَ ﺑَﯿْﻨﻲ وﺑَﯿْﻨَﻪ
ًاﻟْﻤَﻮْتُ اﻟَّﺬي ﺟَﻌَﻠْﺘَﻪُ ﻋَﻠﻰ ﻋِﺒﺎدِكَ ﺣَﺘْﻤﺎً ﻣَﻘْﻀِﯿّﺎً ﻓَﺄَﺧْﺮِﺟْﻨﻲ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﺮي ﻣُﺆْﺗَﺰِراً ﻛَﻔَﻨﻲ ﺷﺎﻫِﺮاً ﺳَﯿْﻔﻲ ﻣُﺠَﺮِّدا ﻗَﻨﺎﺗﻲ ﻣُﻠَﺒِّﯿﺎً دَﻋْﻮَةَ اﻟﺪّاﻋﻲ ﻓﻲ اﻟْﺤﺎﺿِﺮِ وَاﻟْﺒﺎدي
🌹 اَﻟﻠّﻬُﻢَّ اَرِﻧِﻲ اﻟﻄَّﻠْﻌَﺔَ اﻟﺮَّﺷﯿﺪَةَ واﻟْﻐُﺮَّةَ اﻟْﺤَﻤِﯿﺪَةَ واﻛْﺤُﻞُﻧﺎﻇِﺮي ﺑِﻨﻈْﺮَةٍ ﻣِﻨّﻲ إﻟَﯿﻪِ وَﻋَﺠِّﻞْ ﻓَﺮَﺟَﻪُ وَﺳَﻬِّﻞْ ﻣَﺨْﺮَﺟَﻪُ وَاَوُﺳِﻊْ ﻣَﻨْﻬَﺠﻪ
وَاﺳْﻠُﻚْ ﺑﻲ ﻣَﺤَﺠَّﺘَﻪُ وَاَﻧْﻔِﺬْ اَﻣْﺮَﻩ ِّوَاﺷْﺪُدْ اَزْرَﻩُ واﻋْﻤُﺮِ
🌹اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺑﻪِ ﺑِﻼدَكَ وَاَﺣْﻲ ﺑِﻪِ ﻋﺒﺎدَكَ ﻓَﺈﻧَّﻚَ ﻗُﻠْﺖَ وَﻗَﻮْﻟُﻚَ اﻟْﺤَﻖُّ ﻇَﻬَﺮَ اﻟْﻔَﺴﺎدُ ﻓِﻲ اﻟْﺒَﺮ
وَاﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ أَﯾْﺪِي اﻟﻨّﺎسِ ﻓَﺎﻇْﻬِﺮِ
🌹 اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻟَﻨﺎ وَﻟِﯿَّﻚَ وَاَﺑْﻦَ ﺑِﻨْﺖِ ﻧَﺒِﯿِّﻚَ اﻟْﻤُﺴَﻤّﻰ ﺑِﺎﺳْﻢِ رَﺳْﻮﻟِﻚَ ﺻَﻠّﻰ َّاﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ وَﺳَﻠّﻢَ ﺣَﺘّﻰ ﻻﯾَﻈْﻔَﺮَ ﺑِﺸْﻲءٍ ﻣِﻦَ اﻟْﺒﺎﻃِﻞِ إِﻻّ ﻣَﺰَّﻗَﻪُ وَﯾُﺤِﻖَّ اﻟْﺤَﻖَّ وﯾُﺤَﻘّﻘَﻪُ وَاﺟْﻌَﻠْﻪُ
🌹اﻟﻠّﻬُﻢًﻣَﻔْﺰَﻋﺎ ﻟِﻤَﻈْﻠﻮُمِ ﻋِﺒﺎدِكَ وَﻧَﺎﺻِﺮاً ﻟِﻤَﻦْ ﻻﯾَﺠِﺪُ ﻟَﻪُ ﻧﺎﺻِﺮاً ﻏَﯿْﺮكَ وَﻣُﺠﺪِّداً ﻟِﻤﺎ ﻋُﻄِّﻞَ ﻣِﻦْ أَﺣْﻜﺎمِ ﻛِﺘﺎﺑِﻚَ وَﻣُﺸَﯿّﺪاِﻟِﻤﺎ وَرَدَ ﻣِﻦْ أَﻋْﻼمِ دِﯾﻨِﻚَ وَﺳُﻨَﻦِ ﻧَﺒِﯿّﻚَ ﺻَﻠَّﻰ اﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ وَاﺟْﻌَﻠْﻪ
🌼ُ اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻣِﻤِّﻦْ ﺣَﺼَّﻨْﺘَﻪُ ﻣِﻦْ ﺑَﺄْس اﻟْﻤُﻌْﺘَﺪﯾﻦَ
🌼اﻟﻠّﻬُﻢَّ وَﺳُﺮَّ ﻧَﺒِﯿّﻚ ﻣُﺤَﻤَّﺪاً ﺻَﻠّﻰ اﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ ﺑِﺮُؤْﯾَﺘِﻪِ وَﻣَﻦْ ﺗَﺒِﻌَﻪُ ﻋَﻠﻰ دَﻋْﻮَﺗِﻪِ وَارْﺣَﻢِ اﺳْﺘِﻜﺎﻧَﺘَﻨﺎ ُﺑَﻌْﺪَﻩُ
🌹اﻟَﻠّﻬُﻢَّ اﻛْﺸِﻒْ ﻫﺬِﻩِ اﻟْﻐُﻤَّﺔَ ﻋَﻦْ ﻫِﺬﻩِ اﻻُْﻣَّﺔِ ﺑِﺤُﻀُﻮرِﻩِ وَﻋﺠِّﻞْ ﻟَﻨﺎ ﻇُﻬُﻮرَﻩُ إِﻧَّﻬُﻢْ ﯾَﺮَوْﻧَﻪُ ﺑَﻌﯿﺪاً وَﻧَﺮاﻩ
ﻗﺮﯾﺒﺎً ﺑِﺮَﺣْﻤَﺘِﻚ
َ ﯾﺎ اَرْﺣَﻢَ اﻟﺮّاﺣِﻤﯿﻦ ..
🌼:پس سه مرتبه دست بر ران راست خود میزنی و در هر مرتبه میگوئی:العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
🌹اللهم عجل لولیک الفرج
🌼دعای منتظران در عصر غیبت
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#اربآبحسیڹجآنــمღ
از نوڪرِ بدٺ بہ تو اے بهترین رفیق
این را قبول ڪن "بخدا دوسٺ دارمٺ
🌹🌹🌹🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹🌹🌹🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
☀️ #قرار_صبحگاهی☀️
🍃السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🍃
❤️هدیه به روح مطهر #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
💠۱ مرتبه سوره حمد
💠۳مرتبه سوره توحید
✨✨صبحتون منور به نور شهدا✨✨
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
┄┅••❀ حدیث روز ❀••┅┄
✨امام صادق عليه السلام می فرمایند :
به راستى دوست داشتنى ترين آفريدگان نزد خداوند ، جوان كم سال و خوش سيمايى است كه جوانى و زيبايى اش را در راه فرمانبرى خداوند بزرگ قرار داده است و خداوند متعال نزد فرشتگان به وی افتخار مى كند و مى فرمايند: «اين ، بنده حقيقى من است».
منابع :
أعلام الدين في صفات المؤمنين ص ۱۲۰
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
✨چه تصـویر زیبایے از تو
در ذهن ها شکل مے گیرد
فرمانده لشکر امام حسین(ع) باشے
آن هم بـدون دست...✨
#سردار_شهید_حسین_خرازی 🌷
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯