eitaa logo
شہید مدافع حرمـ امیر لطفے🇵🇸
803 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
58 فایل
کانال رسمی"❤️شهید امیر لطفی❤️" مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:1365/7/27 تهران شهادت:1394/9/29 حلب مزار:بهشت زهرا قطعه ۲۶ ردیف ۷۲ شماره ۲۰🕊 کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور امام زمان "عج" جایز است💚
مشاهده در ایتا
دانلود
‏خدایا منو ببخش؛بخاطر تمام لحظه هایی که تو بامن بودی و من فکرمیکردم تنها هستم... ══════°✦ ❃ ✦°══════ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
دوتا برادر دو گل عنبر شهیدجان برکف بشدن پرپر نگاه کن چنان برفتندبه خواب دلِ هر انسانی میشود کباب شمایادگاریدهردوجسم پاک ؟ مانند عتیقهَ مَد فون در خاک روحتان شاد یادتان گرامی باد🌷🌷 التماس دعا @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
در آنروزها دروازه اے براےِ شهادٺ داشتیمـ|•° و حال معبرے تنگ.. هنوز همـ براے شهید شدن فرصٺ هسٺ! دل را باید پاڪ کرد...💓 اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت باز ، باز است .. :) @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
🌷 آیت اللہ بهجت(ره) : ☘ ما دعای غیرمستجاب نداریم. یا دعا دیرتر مستجاب میشود یا یک بلایی از انسان دور میشود یا بهتر از آن را بہ او میدهند یا روز قیامت او را مے آورند میگویند : این همه ثواب برای تو. میگوید : من که کاری نڪردم ڪه لایق این همه ثواب باشم 👌 میگویند : این ثواب ها برای این است که دعا کردی و بہ صلاحت نبود مستجاب بشود ، بجایش الان جبران کردیم میگوید : ای کاش هیچ کدام از دعاهایم در دنیا برآوردہ نمی شد.. @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
💚بسم رب شهدا💚
معرفی شهید 👇👇❤️
بسم الله الرحمن الرحیم 1_شهید سردار جلال افشار محل ولادت: اصفهان تاریخ ولادت:۷شهریور سال۱۳۳۵ شهادت: عملیات رمضان تاریخ شهادت:۲۴تیر سال۱۳۶۱ مزار: گلزار شهدای اصفهان
🖊زندگی نامه شهید جلال افشار در يكى از محلّه هاى اصفهان ديده به جهان گشود. مرحوم پدرش مغازه دار و جلال، دوّمين پسر بزرگ خانواده بود. به دبيرستان مى رفت كه پدرش فوت كرد و برادر بزرگش كه ادارة خانواده هشت نفره را به عهده داشت در دانشگاه تهران مشغول تحصيل بود؛ به همين خاطر مسئوليت جلال بيشتر شد. او مخارج خانواده اش را از راه نصب پرده كركره و تزئينات تأمين مى كرد و مبلغى را هم به خانواده هاى فقير و بخشى را هم به مبارزه اختصاص مى داد. در خلال سال هاى 53 و 54 با ثبت نام در مدرسه علميه حقّانى قم كه به مديريّت شهيد آيت الله قدوسى(ره) اداره م ىشد و از بهترين مدارس قم بود حال و هواى تازه اى يافت. او در ضمن تحصيل به مناطق محروم رفت و آمد داشت و در ساماندهى تظاهرات عليه رژيم غاصب پهلوى نقش فعّال برعهده گرفت. اعلاميه هاى امام، قطعنامه هاى راهپيمايى ها و متن هاى ديگر را با صداى شيوا و جذابى كه داشت قرائت مى كرد؛ چنانكه توسط ساواك دستگير شد. پس از پيروزى انقلاب اسلامى، شهيد افشار از عناصر اوليه كميتة دفاع شهرى در اصفهان بود و به طور شبانه روزى خدمت مى كرد. او با تشكيل سپاه پاسداران به عضويت اين نهاد مقدس در آمد و به عنوان معلم اخلاق در مركز آموزش 15 خرداد و غدير مشغول تدريس شد. پس از حوادث كردستان به آن ديار اعزام گشت و درشهرهاى ديواندره، بيجار، تكاب و سنندج فعاليت هاى چشمگيرى نمود. علاوه بر اين، در مأموريتى هم به منظور دفع اشرار به همراه عده اى از برادران پاسدار به سميرم و پادنا اعزام گرديد. اين مأموريت با شهادت عده اى از پاسداران همراه بود. پاسدار روحانى شهيد جلال افشار در پادگان غدير اصفهان درترويج مبانى معنوى و اعتقادى پاسداران و بسيجيان كوشيد تا سرانجام آخرين صفحة زرين زندگيش در تاريخ 24 / 4/ 61 در عمليات رمضان – در حالى كه بانگ اذانش در فضاى منطقه پيچيده بود – به خون نشست و خود به خدا پیوست ادامه دارد... 👇👇👇👇
نزدیکان جلال افشار می‌گویند: دست و بالش تنگ بود،‌ دارائیش از مال دنیا فقط یک موتور بود که همیشه خدا هم دست‌هایش روغنی بود و تعمیرش می‌کرد، ‌سوار موتور می‌شد و می‌رفت قبض‌های حقوق یتیمان را توزیع می‌کرد. جلال افشار در گوشه‌ای از وصیت‌هایش برای ما می‌گوید: ای امت به پا خواسته قیام خود را حفظ کنید تا قائم این حق حجت الله الاعظم بیاید و پرچم توحید را بر فراز قله‌های جهان به اهتزاز در آورد. ادامه دارد... 👇👇👇👇
از اصفهان به قم میرفت . صدای اهنگ مبتذلی که راننده گوش میکرد جلال رو ازار  میداد .رفت با خوشرویی به راننده گفت : اگر امکان داره یا نوار و خاموش کنید ، یا برا خودتون بذارین  راننده با تمسخر گفت : اگه ناراحتی میتونی پیاده شی ! جلال رفت  توی فکر،  هوای سرد ، بیابان تاریک و.... قصد کرد  وجدان خفته  راننده رو بیدا رکنه ، اینبار به راننده گفت :  اگه خاموش نکنی پیاده میشم.راننده هم نه کم گذاشت و نه زیاد ،  پدال ترمز رو فشار داد و ایستاد و گفت  بفرما ! جلال پیاده شد اتوبوس هنوز خیلی دور نشده بود  که ایستاد! همینکه  جلال به اتوبوس رسید راننده به جلال گفت :  بیا بالا جوون ، نوارو خاموش کردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏اساس کار جهادی دائمی بودن و ماندگاری و من المهد الی اللهد است. | @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》