eitaa logo
شہید مدافع حرمـ امیر لطفے🇵🇸
804 دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
58 فایل
کانال رسمی"❤️شهید امیر لطفی❤️" مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:1365/7/27 تهران شهادت:1394/9/29 حلب مزار:بهشت زهرا قطعه ۲۶ ردیف ۷۲ شماره ۲۰🕊 کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور امام زمان "عج" جایز است💚
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید زین الدین علاقۀ عجیبی به بسیجیان داشت و شوخی هایش با آنان از همین عشق نقرط نشأت می‌گرفت. او به بچه‌هایی که خوب به خودشان می‌رسیدند و حسابی غذا می‌خوردند، می‌گفت: «پلو خور!» یک روز در ستاد لشگر، موقع صرف غذا بچه‌ها همه نشسته بودند. یکی از همین پلوخور‌ها هم بود. آقا مهدی با بچه‌ها هماهنگ کرد تا با شوخی جالبی مجلس را رونقی ببخشد. غذا که رسید، همه منتظر ماندند تا جناب پلوخور شورع کند. همین که دست برد و لقمه را آورد بالا، با اشارۀ آقا مهدی همه بچه‌ها یکهو با صدای بلند گفتند: «یا... علی!» بندۀ خدا که کاملاً غافلگیر و دستپاچه شده بود، بی اختیار لقمه از دستش افتاد پایین. خودش هم از تعجّب خنده اش گرفت! هندوانه و فلفل آقا مهدی هر وقت می‌افتاد تو خط شوخی دیگر هیچ کس جلودارش نبود. یک وقت هندوانه‌ای را قاچ کرد، لای آن فلفل پاشید، بعد به یکی از بچه‌ها تعارف کرد. او هم برداشت، شروع کرد به خوردن. وقتی حسابی دهانش سوخت، آقا مهدی هم صدای خنده اش بلند شد. بعد رو کرد بهش گفت: «داداش! شیرین بود؟!» خاطره‌ای از پدر شهید جاذبه‌ی عجیب در ساختن افراد در چند ساله‌ی جنگ که بنده با شهید زین الدین برخورد داشتم هیچ گاه ندیدم نیرویی را طرد کند. جاذبه عجیبی داشت و در ساختن افراد، استعدادی خارق العاده. اگر می‌دید کسی در مسئولیت خودش از لحاظ مدیریت ضعیف است، طردش نمی‌کرد؛ او را از آن مسئولیت بر می‌داشت، می‌آورد پیش خودش در فرماندهی. آن وقت هر جا می‌رفت، او را هم با خودش می‌برد؛ و به این شکل روحیه‌ی مسئولیت پذیری و حسن انجام وظیفه را عملاً به او می‌آموخت و بعد دوباره از او در جایی دیگر استفاده می‌کرد. با همین روحیه‌ی کریمانه بود که به هر دلی راهی می‌گشود ادامه دارد... 👇👇👇👇 🍃🌹 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
👇👇👇👇 کودکی و جوانی پدر مهدی زین الدین کتاب فروش بود و او بیشتر اوقات فراغت خود را در دوران نوجوانی به فروش کتاب و کار در کتابفروشی می‌گذراند. وی در دوران دبیرستان گرایش‌های سیاسی پیدا کرد و با آیت الله مدنی روابط نزدیکی داشت. در این دوره مهدی زین الدین به همراه خانواده اش در شهرخرم‌آباد ساکن بودند که به دلیل فعالیت سیاسی او به سقزتبعید شد اما در سقز هم فعالیت‌های سیاسی خود را ادامه داد این فعالیت‌ها باعث شد او از دبیرستان اخراج شود. پس از اخراج از دبیرستان وی با تغییر رشته از ریاضی بهعلوم تجربی موفق به دریافت مدرک دیپلم شد. در سال ۱۳۵۶ در کنکور شرکت کرده و ضمن قبولی موفق شد رتبه چهارم بین پذیرفته‌شدگان دانشگاه شیراز را بدست آورد، اما همزمان با قبولی وی در دانشگاه پدرش از خرم‌آباد به سقز تبعید و این امر باعث شد مهدی زین الدین از ادامه تحصیل انصراف دهد. پس از مدتی پدر مهدی زین الدین ازسقز به اقلید تبعید شد و در این فرصت خانواده وی نیز ازخرم‌آباد به قم مهاجرت کردند و مهدی زین الدین همراه با خانواده اش به قم رفت.[۲] پس از انقلاب ۵۷ پس از انقلاب ۵۷ مهدی زین الدین به واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و نقش پررنگی در سرکوب مخالفان در تبریز و قم بر عهده داشت.[۳] پس از آغاز جنگ ایران و عراق وی به همراه یک گروه صد نفره با گذراندن آموزش‌های کوتاه به جبهه رفتند. وی پس از مدتی مسئول واحد شناسایی و بعد از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دزفول وسوسنگرد شد و پس از مدتی به سمت فرماندهی تیپ علی ابن ابیطالب دست یافت.[۴] در ۲۷ آبان ۱۳۶۳ مهدی زین الدین همراه با برادرش به منظور شناسایی منطقه ازکرمانشاه به سوی سردشت در حال حرکت با گروه‌های مسلح جدایی طلب درگیر شده و کشته شد.[۵] پیکر او در قطعه ۵ گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد ادامه دارد... 👇👇👇👇 🍃🌹 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
وصیت نامه شهید زین الدین بسمه تعالی اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین (ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین (ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان (عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین (ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان (عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاری‌ها و بستانکاری‌ها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آن‌ها می‌نویسم، به انضمام مسائل شرعی دیگر. ۱- مسائل شرعی: الف) نماز: به نظرم نمی‌آید بدهکار باشم. ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم، لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود. ب) روزه: تعداد ۱۹۰ روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم. ج) خمس: سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست. د) حق الناس: وای از آتش جهنم و عالم برزخ، خداوند عالم بصیراست. ۲- مادیات الف: بدهکاریها: ۱- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم، البته قبض دویست هزار ریال است، ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است. ۲- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه ۱ گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می‌دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند. ۳- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی. ب. – بستانکاریها: ۱-مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم. این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق‌های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می‌کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی (صاحب اصلی خونه) اجاره کرده بودند، ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است. ۲- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست) نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌ها. پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم، ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند ۲. بدهکاری‌ها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است. باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد. مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید. 👇👇👇👇 🍃🌹 @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹🌻•🗝› هر جا کم آوردی... حوصله نداشتی... گرفته بودی... پول نداشتی... کار نداشتی... باطریت تموم شد... صد بار بگو:📿 "استغفرالله ربی و اتوب الیه"🌹 🍃 ــــــــــــــــــــ••💛🌻••ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
رفقا جواب سلام واجبه پس موقع افطار یه سلام به اقا امام زمان بده😍 دیدین به یکی دم افطار میگی روزه ات قبول برمیگرده میگه قبول حق ازشماهم قبول باشه😊 پس چه خوب و قشنگه که لحظه افطار بگیم امام زمان طاعات وعبادات تون قبول باشه☺️🌸 ایشونم ان شاءالله جواب مون رو میدن و میگن عاقبت بخیر بشی فرزندم.. 😍 ...💚💫 💚💫..... |♥️|↫ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کدخدا را بگو به کوری تو، حاج قاسم هنوز هم زنده است 🔹شعرخوانی احمد_بابایی در واکنش به صحبت‌هایی اخیرا درباره شهید حاج قاسم سلیمانی |♥️|↫ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
شہید مدافع حرمـ امیر لطفے🇵🇸
💔 سفره ی افطار خود را پہن ڪردے در ڪجا..؟😔 سامࢪا یا طوس یا ڪنج بقیع یا ڪࢪبلا..؟😭 لقمه‌ے نانی بگیر و عاشقت ࢪا سیࢪ ڪن جان من آقـا فداے لقمه ای نان شما..😭💔 ــــــــــــــــــــ••💛🌻••ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ |♥️|↫ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》
😍 "امروز سر مزار شهید بودم :)" به به ببینید چه سعادتی نصیبمون شده رفقا...😍 یکی از اعضا امروز مزار شهید بودند و برامون عکس از حال و هوای مزار شهید امیر لطفی فرستادند 🌱ممنون که به یادمون بودید و برامون عکس ارسال کردید🌱 |♥️|↫ @Shahid_Amir_Lotfi_313 《کانال رسمی شهید امیر لطفی》