animation.gif
حجم:
386K
.#خون_شهید
جاذبه خاک را خواهد شکست
و ظلمت را خواهد درید
و معبری از نور خواهد گشود
و روحش را به آن سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز #شهادت وجود ندارد...(شهیدآوینی)
🌷#سیدحسن_نصرالله
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
._🌷♡🌷
🍃 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ
قال امیرالمومنین علیه السلام
ان الله کتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین و کل آتیه منتیته کما کتب الله له فطوفی للمجاهدین فی سبیل الله و المقتولین فی طاعه .
✍ حضرت اميرالمومنين على عليه السلام فرمود :
خداوند براى گروهی کشته شدن
و برای گروهی دیگر مرگ
را مقرر نموده و هر کدام به اجل معین خود آنسان که مقدر کرده است می رسد
🥀 پس خوشا به حال مجاهدان راه
خدا و کشتگان راه اطاعت او .
📓 : نهج السعاده : ج ۲ ، ص ۱۰۷
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
#سید_حسن_نصرالله
_._._._._🌷♡🌷_._._._.
ما با شما بزرگشدیم سید عزیز، با شما یاد گرفتیم ، با شما سربلند شدیم، با شما راستگویی یاد گرفتیم ، با شما مردانگی اموختیم ، با شما حمایت از فلسطین رو فراگرفتیم ، با شما ارامشدیم، با شما خشمگین شدیم و با شما زندگی کردیم
میدونم که شادی روح شما در امتداد این مسیره و انشاءالله ادامه میدیم
مبارکتون باشه شهادت علی طریق القدس، مبارکتون باشه عندربهمیرزقون شدن، مبارکتون باشه وصال رفقای قدیمی، شما مثل جدتون امیرالمومنین علیه السلام مرد بودید، مردانه زندگی کردید و مردانه به شهادت رسیدید در حالیکه میتونستید در اسایش و بی تفاوتی سر کنید
و از شما یاد گرفتیم که گوش به فرمان سیدالقائد رهبر عزیزمون باشیم و همه حرفهاشون رو بررسی کنیم
دل ما برای شما خیلی تنگ میشه اقا سید حسن دوست داشتنی ما
سفر به سلامت 😭
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷#سید_حسن_نصرالله
_._._._._🌷♡🌷_._._._.
🍃 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ
قال امیرالمومنین علیه السلام
ان الله کتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین و کل آتیه منتیته کما کتب الله له فطوفی للمجاهدین فی سبیل الله و المقتولین فی طاعه .
✍ حضرت اميرالمومنين على عليه السلام فرمود :
خداوند براى گروهی کشته شدن
و برای گروهی دیگر مرگ
را مقرر نموده و هر کدام به اجل معین خود آنسان که مقدر کرده است می رسد
🥀 پس خوشا به حال مجاهدان راه
خدا و کشتگان راه اطاعت او .
📓 : نهج السعاده : ج ۲ ، ص ۱۰۷
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
#سید_حسن_نصرالله
_._._._._🌷♡🌷_._._._.
ما با شما بزرگشدیم سید عزیز، با شما یاد گرفتیم ، با شما سربلند شدیم، با شما راستگویی یاد گرفتیم ، با شما مردانگی اموختیم ، با شما حمایت از فلسطین رو فراگرفتیم ، با شما ارامشدیم، با شما خشمگین شدیم و با شما زندگی کردیم
میدونم که شادی روح شما در امتداد این مسیره و انشاءالله ادامه میدیم
مبارکتون باشه شهادت علی طریق القدس، مبارکتون باشه عندربهمیرزقون شدن، مبارکتون باشه وصال رفقای قدیمی، شما مثل جدتون امیرالمومنین علیه السلام مرد بودید، مردانه زندگی کردید و مردانه به شهادت رسیدید در حالیکه میتونستید در اسایش و بی تفاوتی سر کنید
و از شما یاد گرفتیم که گوش به فرمان سیدالقائد رهبر عزیزمون باشیم و همه حرفهاشون رو بررسی کنیم
دل ما برای شما خیلی تنگ میشه اقا سید حسن دوست داشتنی ما
سفر به سلامت 😭
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷#سید_حسن_نصرالله
_._._._._🌷♡🌷_._._._.
❤️#هرروز_بایاد_شهداء
#شهیدی_که_شهادتش_رو_امام #حسین_بهش_خبر_داد.
شهید #محمد_نامور در تاریخ پانزدهم بهمن ماه 1337 در شهرستان زابل دیده به جهان گشود. پدرش عباس نام داشت و نام مادرش فاطمه بود. وی تحصیلاتش را تا مقطع سیکل ادامه داد و سپس به عضویت بسیج درآمد.
شهید محمد نامور در شانزدهم خردادماه 1361 در روستای کوره موش گیلانغرب به درجه عظیم شهادت نائل آمد.
🌸🌸خواب شهید برای شهادتش
خواب امام حسین علیه السلام رو دیده بود
به حضرت علیه السلام عرض کرده بود:
کاش من هم در کربلا بودم و شما رو یاری می کردم
امام علیه السلام فرموده بود: ناراحت نباش
سیدی از نسل ما علیه کفر قیام می کنه
تو در اون جنگ شرکت می کنی و شهید میشی ...
۱۴ سال گذشت...
جنگ ایران و عراق شروع شد
باز هم خواب امام حسین علیه السلام رو دید
حضرت بهش فرموده بود: پسرم! وقتش رسیده که به آرزوت برسی
محمد علی هم عزمش رو برا رفتن به جبهه جزم کرد
چیزی از خوابش نگذشته بود که به آرزوش رسید
توی جزیره ی مجنون آسمونی شد...
خاطره ای از زندگی شهید محمد علی نامور
منبع: کتاب لحظه های بی عبور ، صفحه ۸۵
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
❤️#هرروز_بایاد_شهداء
#شهیدی_که_شهادتش_رو_امام #حسین_بهش_خبر_داد.
شهید #محمد_نامور در تاریخ پانزدهم بهمن ماه 1337 در شهرستان زابل دیده به جهان گشود. پدرش عباس نام داشت و نام مادرش فاطمه بود. وی تحصیلاتش را تا مقطع سیکل ادامه داد و سپس به عضویت بسیج درآمد.
شهید محمد نامور در شانزدهم خردادماه 1361 در روستای کوره موش گیلانغرب به درجه عظیم شهادت نائل آمد.
🌸🌸خواب شهید برای شهادتش
خواب امام حسین علیه السلام رو دیده بود
به حضرت علیه السلام عرض کرده بود:
کاش من هم در کربلا بودم و شما رو یاری می کردم
امام علیه السلام فرموده بود: ناراحت نباش
سیدی از نسل ما علیه کفر قیام می کنه
تو در اون جنگ شرکت می کنی و شهید میشی ...
۱۴ سال گذشت...
جنگ ایران و عراق شروع شد
باز هم خواب امام حسین علیه السلام رو دید
حضرت بهش فرموده بود: پسرم! وقتش رسیده که به آرزوت برسی
محمد علی هم عزمش رو برا رفتن به جبهه جزم کرد
چیزی از خوابش نگذشته بود که به آرزوش رسید
توی جزیره ی مجنون آسمونی شد...
خاطره ای از زندگی شهید محمد علی نامور
منبع: کتاب لحظه های بی عبور ، صفحه ۸۵
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
✍️يڪبار سيد از کشاورزی بار سيب زمينی خريد، بارش خيلی خوب نبود، فرستاد تهران و برگشت خورد.
🍁 با قيمت پايينتری بارش روفروخت ومقداری #ضــرر ڪرد.
🍁گفتم سيد چرا موقع خريد دقت نکردی گفت اشکال نداره، خودم ميدونستم بارش خيلی خوب نيست،اما اون کشاورز بنده خدا دستش خالی بود،ميشناختمش آدم زحمتکشی بود.خواستم #کمکی به اون بنده خداکرده باشم.
👌حتی اگرخـودمم
ضــرر کنم، اشکال نداره خدا باماست
🍁حرفهاي سيد برای ماعجيب بود. اما سيد با #اعتقاداتش ڪار ميڪرد.
#شهیدمدافع_حرم
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🌿......مرا در قم دفن کنید تا در پناه بیبی فاطمه معصومه سلاماللهعلیها که سالها جیرهخوارش بوده باشم
مقداری تربت سیدالشهدا علیهالسلام و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آنها شوم،
همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضههایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید.
#شهید_محمد_حسن_دهقانی🌷
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
۹ سال همراهی با سردار
شهید دیگر همراه حاج قاسم سلیمانی شهید هادی طارمی از نیروهای محافظ سردار سلیمانی بوده است. شهید طارمی متولد سال ۱۳۵۸ و اصالتاً اهل زنجان بوده است. وی در بسیاری از مأموریتهای خطیر همراه سردار سلیمانی بود تا اینکه در ۱۳ دیماه در حمله پهپاد آمریکایی همراه سردار سلیمانی به شهادت رسید.
مریم شریفی همسر شهید هادی طارمی می گوید: ۸، ۹ سالی بود که همراه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود و به این موضوع افتخار میکرد. اگر چه چیزی از ماموریتهایش به ما نمیگفت اما پیدا بود با اشتیاق در ماموریتها حاضر میشد. هادی بچه هیاتی بود هر سال عزاداری ایام فاطمیه از خانه او شروع میشد. برای مراسم فاطمیه امسال هم، همه را به خانهاش دعوت کرده بود. هادی معتقد بود همه اتفاقهایی که رخ میدهد از جانب خداست. او میگفت: اگر ما توانستیم داعش را در سوریه و عراق به زانو درآوریم خواست خدا بود.❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
همسر شهید طارمی بیان کرد: همسرم به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی داشت و همزمانی اولین سالگرد شهادت هادی با ایام فاطمیه من را مدام به یاد علاقه همسرم به بی بی دو عالم می اندازد. هر وقت در خانه هیئت می گرفتیم تاکید داشت تا در ابتدای جلسه روضه ای هر چند کوتاه برای حضرت زهرا (س) خوانده شود. روی انگشتر هادی حک شده «امیدوارم همسرم در آن دنیا با حضرت زهرا (س) محشور شود.» هر وقت مشکلی پیش می آمد هادی یا زهرا (س) می گفت و از حضرت زهرا (س) می خواست تا گره را باز کند.
دلبسته سردار سلیمانی بود
شهید طارمی از محافظان سردار سلیمانی بود که به او علاقه خاصی داشت. همسر شهید در این باره تعریف کرد: همه انتظار دارند من اطلاعات زیادی درباره نشست و برخاست هادی با سردار سلیمانی داشته باشم اما چون کار هادی جنبه محرمانه داشت خیلی درباره ارتباطش با سردار چیزی نمی گفت اما دلبسته سردار سلیمانی بود و علاقه عجیبی به این بزرگ مرد داشت.
شریفی با تاکید بر این که باید راه سردار سلیمانی را ادامه دهیم درباره رابطه همسرش با سردار سلیمانی گفت: رابطه هادی با سردار سلیمانی طوری بود که انگار گوهری گرانقدر را پیدا کرده.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🔅 #پندانه
✍ به یاد شهدا
🔹سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:
این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران، به نظرتون کار خوبیه؟ کیا موافقن؟ کیا مخالف؟
🔸اکثر دانشجویان مخالف بودن!
🔹بعضیها میگفتن:
کار ناپسندیه. نباید بیارن.
🔸بعضیها میگفتن:
ولمون نمیکنن. گیر دادن به چهار تا استخون. ملت دیوونن!
🔹بعضیها میگفتن:
آدم یاد بدبختیاش میفته!
🔸تا اینکه استاد درس رو شروع کرد. ولی خبری از برگههای امتحان جلسه قبل نبود!
🔹همه سراغ برگهها رو میگرفتن، ولی استاد جواب نمیداد.
🔸یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:
استاد برگههامون رو چیکار کردید؟ شما مسئول برگههای ما بودید؟
🔹استاد روی تخته کلاس نوشت:
من مسئول برگههای شما هستم.
🔸سپس گفت:
من برگههاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم.
🔹همه دانشجویان شاکی شدن.
🔸استاد گفت:
چرا برگههاتون رو میخواین؟
🔹گفتن:
چون واسشون زحمت کشیدیم، درس خوندیم، هزینه دادیم، زمان صرف کردیم.
🔸هر چی که دانشجویان میگفتن استاد روی تخته مینوشت.
🔹استاد گفت:
برگههای شما رو توی کلاس بغلی گم کردم، هرکی میتونه بره پیداشون کنه؟
🔸یکی از دانشجویان رفت و بعد از چند دقیقه با برگهها برگشت. استاد برگهها رو گرفت و تکهتکه کرد. صدای دانشجویان بلند شد.
🔹استاد گفت:
الان دیگه برگههاتون رو نمیخواین! چون تکهتکه شدن!
🔸دانشجویان گفتن:
استاد برگهها رو میچسبونیم.
🔹برگهها رو به دانشجویان داد و گفت:
شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید. پس چطور توقع دارید مادری که بچهاش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ، الان منتظر همین چهار تا استخونش نباشه!؟ بچهاش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه. 😭😭😭😭
🔸چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه از حرفی که زده بودن پشیمون شدن!
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._