📚 #تو_شهید_نمیشوی
قسمت نهم🌱
| رزمنده جبهه فرهنگی |
یادمهست کلاس دوم دبیرستان بود که یک روز دفترچه ی مخصوص ثبت خاطرات شهدا را که از بنیاد شهید گرفته بود،با خودش به خانه آورد.
دو نفر از شهدای جنگ تحمیلی را برای جمعآوری خاطراتشان انتخاب کرده بود.
یکی شان دانش آموزِ شهید عبدالمجید شریف زاده بود و دیگری شهید احمد مقیمی، بیسیم چیِ شهید باکری که در کربلای ۵ شهید شد.
خیلی جدی برای جمع آوری خاطرات این دو شهید وقت گذاشت و هر دو دفترچه را پر کرد.
با مادر معزز شهید شریف زاده مصاحبه ای انجام داده و یک کاسِت پُر کرده بود.
درباره ی شهید مقیمی هم به حاج بهزاد پروین قدس مراجعاتی کرده بود.
با حاج بهزاد ارتباط نزدیکی برقرار کرده بود؛ آن چنان که سبب آشنایی من با ایشان هم شد.
اینها همه به خاطر تعلقی بود که از زمان نوجوانی به فرهنگ جبهه و جنگ داشت.
همکاری اش با مستندی که سهیل کریمی در سوریه ساخت هم ادامه ی همین مسیر بود.
بر اساس همین علایق فرهنگی، در سوریه خیلی زود با سهیل کریمی و محمد تاجیک جوش خورده بود و حسابی با هم رفیق شده بودند.
چند بار محمودرضا راش هایی را که سهیل کریمی در آنجا گرفته بود به من نشان داد.
عکسی هم از او در کنار سهیل کریمی هست که نشسته اند پای لپ تاپ و راش هایی را که گرفته اند بازبینی می کنند.
📚 #تو_شهید_نمیشوی
قسمت دهم🌱
| از ساچمه تا ترکش |
سال آخر دبیرستان بود.
یک روز کلاس کنکور را پیچانده و با بچههای پایگاه رفته بود اردو.
عصری که برگشت،انگشت شَستَش باندپیچی شده بود.
اول می خواست پنهان کند و نگوید چه بلایی سر انگشتش آورده،اما بعداً معلوم شد که توی اردو چیزی را هدف تیراندازی گذاشته اند تا با تفنگِ بادی بزنند.
یکی از بچهها گفته هدف را جا به جا کنید.
محمودرضا هم هدف را گرفته روی دستش و گفته بزنید!
ساچمه را زده بودند روی ناخن شستش!
در عکس رادیوگرافی،ساچمه کنار بند اول انگشت پیدا بود.
محمودرضا آن روز عمل شد.
ساچمه را از انگشتش در آوردند و به خیر گذشت،اما ما تحمل همان اندازه جراحتِ او را هم نداشتیم.
دی ماه سال ۹۲ وقتی در معراج شهدای تهران رفتم بالای سرش،هنوز لباس رزمش تنش بود.
از زخم هایش،فقط جای یک زخم زیر چانه و ترکشی که به سرش اصابت کرده بود دیده می شد.
در بهشت زهرا و قبل از شروع مراسم تشییع، زخم های تنش را که دیدم، یاد آن ساچمه افتادم و تلخی زخمِ انگشت شستش!
اما آن زخم کوچک کجا و جراحتِ ناشی از اصابت ۳۵ ترکش به سینه و پهلو کجا!
یکی از ترکش ها از زیر کتفِ چپش بیرون زده بود و شاید محمود رضا با همان تَرکِش پریده بود.
2 قسمت از کتاب #تو_شهید_نمیشوی تقدیم نگاه های پاکتون.
شرمنده که چند روز نفرستادم...موفق باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- چقدر قشنگهـ دیدنِ اون ؛
چھـار تـا گنبـدِ طلایـے :)) . .
چالش یهویی😍
بعد از استفاده لفت حرام😉
نظر لطفا🌹
https://pay.eitaa.com/v/?link=vN69j
شهیدمدافعوطنامیرسلیمانی
چالش یهویی😍 بعد از استفاده لفت حرام😉 نظر لطفا🌹 https://pay.eitaa.com/v/?link=vN69j
مبارکتون باشه🌹
بمونید برامون😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکہدلتنگتوام..
اقرارمیخواهدمگـر؟!🚶🏿♂
#آقـا....💔
نظری
انتقادی
پیشنهادی
و یا...داشتید با جان و دل میشنویم❤️
https://abzarek.ir/service-p/msg/570507
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💕🖇•
اۍ ڪہ همہ نگاهِ من
خورده گره بہ روۍ تـو؛
تا نرود نفس زِ تن،
پا نڪشم زِ ڪوۍ تـو...♥️🌱
#ارسالی_مادر_بزرگوار_شهید
#شهید_امیر_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باافتِخـــــار
چــــــــــادرے ام...✌️🏻😎
#چادرانہ
#ساختکانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️🖇•
.
دَردِلَـمجـٰایۍبـراۍِهیچڪَسغِـیرِتونیست
گـٰاھدُنـیـٰافَـقطبـٰایِـڪنَـفَـرپُـرمـیـشـوَد…!
#کانالرسمےشهیدامیرسلیمانے
#شهیدامیرسلیمانے
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●♥️🖇●
_
_
_
زَمینحَقیࢪبودبَࢪایداشتَنَت
آسمانبیشتَربہتومیآید
_
_
_
⇨ @qwertyuixzzz
#شہیدامیرسلیمانے
4_5904701058352946150.mp3
3.6M
🖤͜͡🎙
بمیرماےیاسڪبود
چرایهقبرخاڪی تومدینهسهمتونبود
ای وای مادرم....💔🙂
#استورۍ🌱
هشتمشوالسالـروز
تخریبقبورائمہبقیـعبرتمامشیعیانتسلیت🖤!
مولاجانم...
رفتـهبـودیکـہبیـاییچقـدرطولکشیـد(:
#ایـنصاحبنا💔🚶🏿♂