eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
9.1هزار ویدیو
55 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج آقا دولابی یجا میگفتن: وقتی تو گناه♨️ زندگی میکنی شیطان🔥 کاری باهات نداره اما وقتی تلاش میکنی تا از اسارت گناه بیرون بیای، اذیتت خواهد کرد... پس مقاومت کنید✊ 🍀شهیدابراهیم هادی🍀
دلم آرامش می‌خواهد ؛ کمی استراحت یك پرچم ِ سھ رنگ کھ سر تا سر پیکرم بکشند و رویش بنویسند : شهید ِ مدافع‌حرم :)))🌱 همین وبس🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌⸤• 💌 ‌⸣ ° ° •\• ‌‏‌فقط‌خداپشتتہ... پس‌بیخودی‌واسھ‌بقیه دست‌وپانزن(:💔🖐🏼 والسلام
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون شرح..'🤚🏼 حتما ببینید دوستان👌 بسی قشنگ و تلنگرانه😍🌿
هدایت شده از ˼خودسازےبراےظهور⸀
«•🌿☄•» ما بدین نه پی حشمت و جاه آمده ایم.. از بد حادثه اینجا به پناه امده ایم.. ••• محفل مفهومی و زیبای: .!' ••• زمان:ساعت ۱۵ روز دوشنبه، مورخ ۲۰ دی ماه آدرس: بزرگراه ایتا، خیابان خودسازی برای ظهـــور🌱 ••• حضور شما را میطلبیم:)' همسایه فوروارد کنید🖐' ♥️⇒@khodsazi_zohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین(بسیار زیبا و آموزنده) 🌟علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد: 💠يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم.... 🌼فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ ♻️ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید. 🔴گفت: سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود. ❄️خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته ‏هاى او در حضورش بودم. 🛑او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. ✅ بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود .. 🔰بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. ✨گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه ‏اى روشن می‏شد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود. 💠تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته ‏باشد. 🔵 در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. ❇️فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان! 🌀او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ‏ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. 💥فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم! 🛑 كه ناگهان نفهميدم چه شد... 💟إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ‏ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد... 📒نور ملكوت قرآن(ج‏1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص 🤲 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- داش‌ابـرام :))♥️✨!
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
- داش‌ابـرام :))♥️✨!
. وقتـے میبینۍ رفیقت ناراحتـھ ؛ حالـش‌ خوش نیس ، دلش گرفتہ . . بیخیـال نباش❗️- شھـید هادۍ . . . تو رفاقت کـم نمیزاشت🖇' 〈حواسـت بـھ رفیقـت باشـھ مشتـے🌿〉 .