الھۍ . . .
من ڪمترین چـھ دعایـے میتوانم
بدرقـھ راه این شھیدانِ عزیز کنم؟!
هیچ هیچ...:)💔
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
الھۍ . . . من ڪمترین چـھ دعایـے میتوانم بدرقـھ راه این شھیدانِ عزیز کنم؟! هیچ هیچ...:)💔
این ما هستیم ڪھ محتـٰاج دعاۍ
شُھداییم ، این ما هستیم ڪھ محتآج
نگاهِ شهداییم ، نگاهۍ ڪھ بـھ سمت
خدا بوده و بس !(:♥️
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
این ما هستیم ڪھ محتـٰاج دعاۍ شُھداییم ، این ما هستیم ڪھ محتآج نگاهِ شهداییم ، نگاهۍ ڪھ بـھ سمت خدا ب
این منم ڪھ دعاۍ این عزیزان را
طلب میکنم براۍِ راه سراسر ناهموار
زندگۍام ، برای اینڪھ نور بگیرد..
برایِ اینڪھ برکت بگیرد ،
براۍ اینڪھ هموار شود و براۍ اینکھ
آرامش بگیرد زندگۍام (:💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ...
💬 سلام بر تو ای حجّت (نمایانگر) خداوند و نشانگر خواستههای او
📚 صحیفه مهدیه، زیارتِ آلِ یاسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❤️ روز پنجم چلّه زیارت آل یاسین به نیّت فرج (جمعه)
⏳ ۳۵ روز مانده به نیمه شعبان (آخرین جمعهی قرن)
#استوری
#تا_همیشه_سلام
💠💠💠
✅کانال رسمی مسجد مقدس جمکران:
@Jamkaran_ir
🌺 ابراهیم شهید شد .....🌺
🔵 امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ پنج روز است که در محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های کانال کمیل بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است.
امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود..
ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند.
در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند.
نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...
کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به قتل عام بچه های باقی مانده کمیل و حنظله
بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند.
ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد :
🌺 ابراهیم شهید شد...🌺
🔴 ابراهیم دوست ماست ...
🔹 خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زير لب فقط مےگفتم:《يا صاحب الزمان ادركنی》
🔹 هوا تاريك شده بود. جوانے خوش سيما و نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم. مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.
من دردے حس نمےڪردم! آن آقا کلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند:
🌹 "ڪسي مےآيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست!"
🔹 لحظاتے بعد ابراهيم آمد.با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد.
آن جمال نوراني، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...
📚 سلام بر ابراهیم جلد ۱ ص۱۱۸
「🌸✨」
-مقیدبودهرروززیارتعاشورا
رابخواند،
حتیاگرکارداشتوسرششلوغبود سلامِآخر
زیارترامیخواند..
دائمامیگفت:اگهدستجوانهاروبذاریم
تویِدستامامحسین،
مشکلاتشونحلمیشهوامامبا دیده
لطفبهاونهانگاهمیکنه..🌿!
#سالروزآسمانیشدن✨
#شهیدان🕊
♡اللـ℘ـم؏ـجللولیڪالفـࢪج♡