eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
47 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🔗🌺• 💚 هر روز... روز ِتوست هر ثانیه وُ دقیقه ... بهِ بهانه‌ی نام وُ یادت نان بر سفره‌مان است🙃 و دل‌ِمان ... قُرصِ قرص است از این‌که امام زمان داریم!😍 از پدر مهربان‌تَر...✨ از مادر دل‌سوزتَر...🍃 و رفیقی شَفیق ؛👬 خوش ‌بحال ما که |تو| را داریم.♥️ • 🌺⃟ 🔗 ¦⇢ ‌‌‌‌‌‌🌿 🌻
سلام بر پاکے چشـ‌مانت ابراهـ‌یم❤️🌱
🚶🏻‍♀ امنیت‌یعنی! اسرائیل‌ایرانوتهدیدبه‌جنگ‌کرده😐 ۷۰٪ایران‌کلا . . ! متوجه‌نشدن😂 ۳۰٪هم‌دارن‌باهاش‌جوک‌میسازن🤣 🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 شرط بیعت با مهدی موعود(عج) 🌺 ‏وقتی میتونی با امام زمانت بیعت کنی که قبلش تبعیت از ولی امر و نائب امام زمانت رو تمرین کرده باشی .
✨گمنام شدن که ذات ابراهیم است/ ✨خود قسمتی از حیات ابراهیم است/ ✨هشیاری ، پهلوانی،دلسوزی/ ✨این گوشه ای از صفات ابراهیم است / ❤️سَلَامٌ عَليَ إِبْرَاهِیم
🌸🌿 🌸🌿 🌸🌿 ثواب این صفحه هدیه به 😍
آنان‌که‌به‌ظاهــــرغــــم‌مــردم‌دارند😏 هــم‌نـوکرو‌هم‌ريـزه‌خــوراغــــيارند🇺🇸 تيرهمه‌شان‌خورده‌به‌سنگ‌چون‌امت🏹 بارهـــــــبری‌خامـــــــنه‌ای‌بيـــــدارند✌️🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 باید آنقدر در راهِ خدافعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید، پایِ کارنامه‌ی ما را امضا کند و شهید شویم..!
☝️تنها درخواست خدا از انسان ✨خدا از انسان یک درخواست بیشتر ندارد و آن اینکه انسان خودش را برای لحظه دیدار با خدا "سالم و لایق" نگه دارد . 🌹 💥چون بالاترین لذت برای انسان ملاقات خود خداوند است . 😌 👣ما باید با عبور سالم از کنار چیزهای کم‌ارزش و بی‌ارزش👇🏻 ⭐️بیشترین لیاقت را برای بالاترین سطح از ملاقات با خدا پیدا کنیم . ❤️ 💌 🍃
من به آمار زمین مشکوکم اگر این سطح پر از آدمهاست پس چرا یوسف زهرا تنهاست!؟
.•°🥀!' گفتندشهید‌گمنامہ پلاک‌هم‌نداشت؛ اصلاهیچ‌نشونه‌ای‌نداشت امیدوار‌بودم‌زیرپیرهنیش‌ اسمش‌رو‌نوشته‌باشه✍🏻 نوشته‌بود↯ “اگربرایِ‌خداست، بگذارگمنام‌بمانم 🥀:)
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌• • بـاخـٰامنہ‌اےعھدِشھادت‌بستیم جان‌برکف‌وسربندِولایت‌بستیم کافےست‌اشاࢪه‌اےکنـــدرهبرِمـا بـےصبروقراردل‌بـࢪایش‌بستیـم 🌱°.‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*💐فـــرا رسیدن ۲۳ ربیــع الاول سالـــروز ورود کریمـــه اهل بیت حضـــرت فاطمــــه معصومـــه(سلام الله علبهــا) به شهـــر قـــم گرامـــی بـــاد💐* 🌸اشک شادی روز مژگان آمده 🌸خواهر شاه خراسان آمده 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸مقدمت گلباران شفیعه روز جزا ، دختر باب الحوائج 🌸 🎊💫🎊💫🎊💫🎊💫🎊
🕊 همیشه‌عکس‌آقاروی‌جیب‌لباسش‌بود. دروصیت‌نامه‌اش‌آمده:«حدودسه‌سال است‌که‌خارج‌ازکشورم‌زندگی‌می‌کنم؛ مشکلات‌خارج‌کشوربیشترازداخل‌کشور است.قدرکشورمان‌رابدانیدوپشت‌سر ولی‌فقیه‌باشید‌،بابصیرت‌باشیدچون‌ همین‌ولی‌فقیه‌است‌که‌باعث شده‌ایران‌ ازمشکلات‌بیرون‌بیاید...» -شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری✨
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
#سلام‌بر‌ابراهیم‌📚 فکه‌آخرین‌میعاد‌ ابراهیم ادامه داد: اگه جائي بماني كه دســت احدي به تو نرســه، ك
۱📚 فکه‌آخرین‌میعاد بی اختیار ابراهيــم را در آغوش گرفت. چند لحظه‌اي در اين حالت بودند. گويي ميدانستند كه اين آخرين ديدار است. بعد ابراهيم ســاعت مچی اش را باز كرد و گفت: حســين، اين هم يادگار براي شما! چشــمان حاج حسين پر از اشك شــد، گفت: نه ابرام جون، پيش خودت باشه، احتياجت ميشه. ابراهيم با آرامش خاصي گفت: نه من بهش احتياج ندارم. حاجي هم که خيلي منقلب شــده بود، بحــث را عوض كرد و گفت: ابرام جــون، برا عمليــات دو تا راهكار عبوري داريم، بچه‌هــا از راهكار اول عبور ميكنند. من با يك ســري از فرماندهها و بچه‌هاي اطالعات از راهكار دوم ميريم. تو هم با ما بيا. ابراهيــم گفت: من از راهكار اول با بچه.هاي بســيجي ميرم. مشــكلي كه نداره!؟ حاجي هم گفت: نه، هر طور راحتي. ابراهيــم از آخريــن تعلقات مادي جدا شــد. بعد هم رفــت پيش بچه.هاي گردان‌هايي كه خطشكن عمليات بودند و كنارشان نشست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها اگر شهر سقوط كرد آن را دوباره فتح مي كنيم. مواظب باشيد كه ايمانتان سقوط نكند. شهيد محمد جهان آرا . فرمانده دلاور سپاه خرمشهر
بسیج یعنی شجاع و با صلابت💪 همیشه در خط ناب ولــــــایت✌🏻 به هنگام بروز فتنــــه بــاشد💣 بصیـــر و هوشمند ☝
عکس اول را گذاشت روی میز: این پسر اولم محسن است عکس دوم را درآورد و گفت: این پسر دومم محمد، دوسال از محسن کوچکتر بود عکس سوم را در آورد رفت بگوید این پسرسومم... دید شانه های امام میلرزد. فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: 4 تا پسرمو دادم که اشک شما رو نبینم.🌷