eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.1هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
48 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 زنده نگہ‌داشتن یاد حادثه شھادت دانش آموز بسیجۍ از اصالت های دفاع مقدس مۍ باشد. • مقام‌معظم‌رهبرے🌼 🍃
برگشت‌گفت: من‌قربون‌چارشونه‌‌بودنت!! گفتم‌باکی‌حرف‌میزنی؟! گفت‌بارفیق‌شهیدم. نگاه‌چه‌چارشونس. همینش‌دل‌من‌وبرده:/// گفتم‌احیانا ازظاهروتیپ‌رفیق‌شهیدانتخاب‌میکنن یاازباطن‌واخلاق؟!!!:\\
🌺🌿 🌺🌿 🌺🌿 ثواب این صفحه هدیه به 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🌹 فوق‌العاده برای تعجیل در فرج🌹* *5 وقت نماز داریم × 14 میشه 70 تا* که عدد کثرت هم هست *اکثروا الدعاء ...* (در روایات عدد 70 از جمله اعداد کثرت است) 🪴پس اگر تمام مردمِ نمازگزار (که میلیون ها نفر هم هستند) بعد از هر نمازشون 14 مرتبه بگویند : *اللهم عجل لولیک الفرج* ✅اینجوری هر روز میلیونها دعا همزمان میره بالا و در وقتِ فرج تعجیل میشه طبق وعده ی حقه ی حضرت مهدی : *اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج...* *🌹بر هریک ازمامنتظران واجب هست که تاجایی که میتوانیم دیگران راتشویق به دعابرای فرج کنیم.* *👈 خواهشا نشرحداڪثری 👉* *🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات🌹* *🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰فࢪج نزدیڪہ👀🌈 📌دعاےغࢪیق ࢪا فࢪاموش نڪنید🙂☝ 🎙 آیت‌اللّٰہ‌ناصࢪے 📡حداقل بࢪاے☝️نفࢪ اࢪسال ڪنید. ‌‌💫أللَّھُمَّ عَـجِِّـلْ لِوَلیِّڪَ ألْفَࢪَج💫 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 _ نیست _ راحتی!!! بچه شیعه کجای کاری؟؟؟ او منتظر توست!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
• . دنج‌است ، هرآنجـٰاڪھ‌توباشـےجانِ‌مَن(:♥️🌱' ✨' ⸤
🕊 -محمد پاشو!..پاشو چقدر مے خوابے!؟😒 +چتہ نصفہ شبے؟ بذار بخوابم...😤 -پاشو، من دارم نماز شب مےخونم ڪسے نیست نگام ڪنہ!!!😁 پاشو جون من، اسم سہ چہار نفر مومن رو بگو تو قنوت نماز شبم ڪم آوردم!😅 هرشب‌بہ‌ترفندےبیدارمان‌مےڪرد‌ براےنمازشب😉...عادت‌ڪرده بودیم!
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
#سلام‌بر‌ابراهیم۱📚 فکه‌آخرین‌میعاد بی اختیار ابراهيــم را در آغوش گرفت. چند لحظه‌اي در اين حالت بود
۱📚 دوست به روایت از : مصطفی هرندی خیلی بيتاب بود. ناراحتي در چهرهاش موج ميزد. پرسيدم: چيزي شده!؟ ابراهيــم با ناراحتي گفت: ديشــب با بچه‌هــا رفته بوديم شناســائي، تو راه 1 رفت روي مين و برگشــت، درست در كنار مواضع دشمن، ماشاءالله عزيزي شهيد شد. عراقي‌ها تيراندازي كردند. ما هم مجبور شديم برگرديم. تازه علت ناراحتياش را فهميدم. هوا كه تاريك شد ابراهيم حركت كرد، نيمه‌هاي شب هم برگشت، خوشحال و سرحال! مرتب فرياد ميزد؛ امدادگر... امدادگر... سريع بيا، ماشاءالله زنده است! بچه.ها خوشــحال بودند، ماشــاءالله را ســوار آمبوالنس كرديم. اما ابراهيم گوش‌هاي نشسته بود به فكر