..🌷🕊..
یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم
که خیلی تعجب کردم
دو کارتن بزرگ روی دوشش بود
جلوی مغازه ای کارتن ها را روی زمین گذاشت
جلو رفتم و گفتم آقا ابرام برای شما زشته
این کار باربرهاست نه کار شما!
ابراهیم جواب داد کار که عیب نیست
این کار که من انجام میدم برای خودم
خوبه مطمئن میشم هیچی نیستم
جلوی غرورم رو می گیره.
#امامزمان
#شهیدابراهیمهادی
#برشیکوتاهازکتابسلامبرابراهیم
🕊 •.
|🕊🤍|
سال پنجاه و نه بود
برنامه ی بسیج تا نیمه شب ادامه یافت
دو ساعت مانده به اذان صبح
کار بچه ها تمام شد.
ابراهیم بچه ها را جمع کرد از خاطرات کردستان تعریف کرد.
خاطراتش هم جالب بود ، هم خنده دار .
بچه ها را تا اذان بیدار نگه داشت
بچه ها بعد از نماز جماعت صبح
به خانه هایشان رفتند.
ابراهیم به مسئول بسیج گفت:
اگر این بچه ها همان ساعت می رفتند
معلوم نبود برای نماز بیدار می شدند یا نه
شما یا کار بسیج را زود تمام کنید یا بچه ها را تا صبح نگهدارید که نمازشان قضا نشود.
#شهیدابراهیمهادی
#برشیکوتاهازکتابسلامبرابراهیم
🕊 •.