فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🖤•⊱
.
بـٰاایندلمبہدردِمحـرمنمیخـورم
بـٰایدخودتتمـٰامِدلمرـٰاعوضڪنی...シ!
.
⊰•🖤•⊱¦⇢#محرم
⊰•🖤•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌥️•⊱
.
بهشگفتم:
چندوقتیہبہخاطراعتقاداتم
مسخرممےڪنن...
بهمگفت:
براےاونایـےڪہ
اعتقاداتتونرومسخرهمےڪنن،
دعاڪنینخدابہعشق❤️حسیندچارشونڪنہ..!((:
.
⊰•🌥️•⊱¦⇢#داداشاحمد
⊰•🌥️•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💌•⊱
.
چندبـار شده عڪست
را با این ژست ها چاپ کنے؟!
قاب کنے،ببری در یڪ
خیـابان بدهے دست رهگذرهـا..!
هیچ؟!🙅🏻♂
پس دراین کوچہ
پس کوچہهایِ دنیای #مجازی
با اینهمہ رهگذر کہ نمےشناسے
چرا زیبـاییت را حراج مےڪنی؟!
ای بانویِ عفیفِ دنیایِ واقعے :)🦋
.
⊰•💌•⊱¦⇢#تلنگرانه
⊰•💌•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🌠•⊱
.
مردماینجاگمامنمیکنند...!
چونمادختـــࢪیم:)
.
⊰•🌠•⊱¦⇢#نظامی
⊰•🌠•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🌈•⊱
.
اباعبداللھ¹²⁸
آهےڪهدَرفِرآقِٺواَزجآنڪِشیدهاَم
اَفڪندهآتَشےڪهمِثآلَشنَدیدهاَم
.
⊰•🌈•⊱¦⇢#امامحسینقلبم
⊰•🌈•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🎗•⊱
.
طرفحرفمبااونسلبریتۍ بۍوجدانیہکہمیگفت:
مدافعانحرم فقطبراپولمیرن!!!
شمابگوقیمتاینصحنہچند؟/:
.
⊰•🎗•⊱¦⇢#شهیدانھ
⊰•🎗•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🌈•⊱ . اباعبداللھ¹²⁸ آهےڪهدَرفِرآقِٺواَزجآنڪِشیدهاَم اَفڪندهآتَشےڪهمِثآلَشنَدیدهاَم . ⊰
⊰•🌲•⊱
.
مشکلاتمنفقطکنجحرمحلمیشود!
دعوتمکنکربلاخیلیگرفتارمحسین💔:)
.
⊰•🌲•⊱¦⇢#امامحسینےام
⊰•🌲•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
‹💫🖤› •° اگہ¹نفر²هزارتومن بهمونقرضبده تاآخرعمریادمونمےمونہ🔍 تاعمرداریمـخودمونو💡 مدیونشمےدونیم
⊰•🌱•⊱
.
شبيہعباراتےھستۍڪهدرکتابها
زيرشخط میڪشیم!🌸✨ :)
.
⊰•🌱•⊱¦⇢#داداشبابڪ
⊰•🌱•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🔔•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت دوازدهم...シ︎
دوربین می رود سمت بابک و لبخندش به خنده تبدیل میشود.
رضا میپرسد: بابک بهت خوشگذشت؟!
بابک زل میزند به دوربین. نکاهش برق می زند. میگوید: عالی بود! خیلی خوش گذشت!
مکث می کند و گردنش را کج میگیرد سمت برادرش: نمیدونم چطوری باید محبت هات را جبران کنم به خدا!
ویدیو تمام میشود. مادر گوشه ی چادرشرا نی کشد به چشمش. خال گوشه چانه اش میلرزد. گوشی را میگذارد روی پایش و نگاهم میکند:
همه پنج شنبه جمعه ها روزه میگرفت. وقتی مرفتیم مسافرت، برای ناهار که نگه می داشتیم، بابک خودش را با نظافت ماشین سرگرم میکرد. صداش میزدیم «بابک بیا ناهار بخوره دیگه!»
تازه اون موقع میفهمیدیم روزه گرفته. گاهی غر میزدم«اخی مسافرت ده نه اوج توتماق؟». میگفت: نزر وارومدی!.
یکهو یادش میاد که این جمله ها را به زبان اذری گفته. ادامه میدهد: بهش میگفتم: اخته تو مسافرت هم روزه میگیری و اون هم می گفت نزر دارم
افتاب پشت پرده طوری کم کم قصد رفتن دارد اراز می اید کنارم و میگوید....
نویسنده:فاطمه رهبر🌿
.
⊰•🔔•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•🔔•⊱¦⇢#خــادم_اݪزھــࢪا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii