⊰•💙🦋•⊱ . حقاڪہ‌مراد؎ومریدت‌شده‌ام‌من.. حقاڪہ‌توخورشیدزمینۍوزمانۍ.. حاشاڪہ‌بہ‌غیرازتوڪسۍدردلم‌افتد.. هم‌سروروهم‌بۍسروهم‌عین‌وعیانۍ اللهم‌عجݪ‌ݪولیڪ‌الڣرجــ . ⊰•🦋•⊱¦⇢#رهبرانه‍ ⊰•🦋•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•💛✨•⊱ . آنـقدرنجیبـۍو‌مٺینـی‌و‌ملیـح ، پیدـآنشود‌شبیہ‌تــــووجدانی ؛ آغازگـرجنگ‌جھانـی‌بآشــد یڪ‌چـٰادرویڪ‌روسـرے‌تــو :) . ⊰•💛•⊱¦⇢#چادرانه‍ ⊰•💛•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•🌲•⊱ . دل کندن کار راحتی نیست شهدا سخت ترین ها را آسان کردند . ⊰•🌲•⊱¦⇢#داداش‌بابڪ ⊰•🌲•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•❤️🎀•⊱ . عاشق‌شدن،عاشق‌بودن‌‌به‌حرف‌نیست به‌عمل‌است! خدایا‌مرا‌از‌خود‌عاشق‌پنداری‌نجات‌بده... . ⊰•❤️•⊱¦⇢#شهیدانه‍ ⊰•❤️•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•☘️🔗•⊱ . اینجا‌جھـٰاد‌با‌تفنگ‌شناختہ‌شد! و‌ڪسی‌بہ‌ما‌نگفت؛ مگر‌دوربین‌روی‌شانہ‌ات،📸 قلم‌توے‌دستت،🖊 و‌اخلاص‌حل‌شده‌در‌وجودت، ڪم‌از‌گلولہ‌داشت‌روی‌افڪار‌دشمن...؟🤔 . ⊰•🔗•⊱¦⇢#جنگ‌نرم‍ ⊰•🔗•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•💔🥀•⊱ . الحمدالله‌نوکرتم‍ الحمدالله‌اقای‌منی!؛) . ⊰•🥀•⊱¦⇢#کربلا ⊰•🥀•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•📎•⊱ . حسین‌من‌ سلام‌من‌به‌‌روضه‌ی‌شبیب‌و‌خیر‌تو! . ⊰•📎•⊱¦⇢#دلتنگ‌حسینم‍ ⊰•📎•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•🌸🌱•⊱ . شنیدین‌ڪہ‌میگن‌فلانــۍتہِ‌تہ‌رفاقتہ تَہِ‌تَہِ‌رفـٰاقت‌فقط‌این‌دونفر..(=✨😇 . ⊰•🌱•⊱¦⇢#حاجی ⊰•🌱•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•💕•⊱ . داروندار‌قلبم‌💔🥀 . ⊰•💕•⊱¦⇢#عشق‌همیشگیم ⊰•💕•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•🍭•⊱ . همیشہ‌باوضوبود،موقع‌شهادت‌هم باوضوبود دقایقے‌قبل‌ازشهادتش‌وضوگرفت‌ وروبہ‌من‌گفت‌ان‌شاءاللہ‌آخریش‌باشہ.. وآخریش‌هم‌بود💔. . . ⊰•🍭•⊱¦⇢#محمودرضابیضایی ⊰•🍭•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•💌•⊱ . کربلا‌رویامه‍ کربلا‌دنیامه‍... . ⊰•💌•⊱¦⇢#رفیق‌همیشگیم ⊰•💌•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•🐾•⊱ . آنڪه امام حسین ندارد عاقبتش به ڪجا می‌رود؟:(💔 . ⊰•🐾•⊱¦⇢#مداحی‌عربی ⊰•🐾•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•💟•⊱ . بعضیامون خیلی زود پخته شدیم چون....!! . ⊰•💟•⊱¦⇢#دلی ⊰•💟•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•🎗️📎•⊱ . به آغوش بکــش نوکر خسته ی رنجور بهم ریخته را ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•🎗️•⊱¦⇢#حسین‌همیشگیم‍ ⊰•🎗️•⊱¦⇢#مجنــون‌اݪحسیـن ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•🌲•⊱ . لبخندے زدیــو دل خدا را بردےツ . ⊰•🌲•⊱¦⇢#داداش‌بابڪ ⊰•🌲•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

⊰•♥️•⊱ . [بدون‌کپشن:)💔] . ⊰•♥️•⊱¦⇢#امام‌زمان ⊰•♥️•⊱¦⇢#ࢪایحھ_جنٺ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

تــم‌شھیدبابڪ‌نورے🎗🥀

زندگینامھ‌ے‌داداش‌بابڪ☘️

⊰•👤•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت سی و سه..シ︎ رو کردم بهش و گفتم:«تو که سر پستت هستی الان پسر!!». سرش رو انداخت پایین داشت بر میگشت؛ داشت بر میگشت؛ که رو کردم بهش و گفتم«باشه ترک کن پستت را و بیا». با خوشحالی، همون جور تفنگ به دوش دوید سمتم و اومد و دست دور گردنم انداخت، و عکس گرفتیم. یه خاطره دیگه اینه که هرزمان وقت خالی گیر می اورد، سالن را مرتب میکرد و ازم میخ‌است بیام براشون از خاطرات جنگ بگم. یا برای تموم مراسم هایی که به مناسبت اعیاد یا سوگواری برگذار میشد، برنامه ای اماده میکرد و مشغول پذیرایی از بچه ها می شد. انگشتم را بر لیه ی لیوان میچرخانم فکر میکردم سردار خیلی حرف ها از بابک دارد. فکر میکردم همین که مصاحبه شروع شود. تمام جملات سردار به بابک ختم می شود؛ اما اینطور نشده، و اینها پکرم کرده بود. اقای جمشیدی چای می خورد و من به اسامی افرادی که برای مصاحبه های بعدی نوشته ام نکاه میکنم. لیوان های خالی از چای پشت هم قطار شده اند روز میز جلوی مان. فکر میکنم و می پرسم: سردار چی شده که بعد از است همه سال ، هنوز هم با عشق خدمت میکنید؟! نویسنده:فاطمه رهبر . ⊰•👤•⊱¦⇢#زندگینامھ‌ے‌داداش‌بابڪ ⊰•👤•⊱¦⇢#خــادم_اݪزھــࢪا ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii

یڪ‌پاࢪت‌جدید‌تقدیــم‌نگاھتون🙂🎗

یھ جاۍِ دلنـشین💜؛ همراھ‌ با حـٰال خوب😌✨ . متنـٰاش دل آدمو مےبرھ🎼🔗:) ➺『 https://eitaa.com/joinchat/1204813936C884cec608f 』 بـزن‌‌ رو پیـوستن‌^^ پشیـمون نمیشۍ😻🌱'! ➺『 https://eitaa.com/joinchat/1204813936C884cec608f 』 منبـ؏ کانالاۍِ دیگھ❕🤠 #عضو‌شوتاپاڪ‌نکردم🙁🌿 #کپۍ‌وایدہ‌بردارۍ‌ممنوع‼️

|ـب‌ـسم‌ࢪب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـࢪ••🎗