eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰•🎀🔗•⊱ . دختری‌کہ‌در‌پس‌پرده ✨ مخفی‌میشود ممکن‌است‌در‌زمین گُمنام‌باشد..! امآ‌مطمئنم‌در‌آسمان‌مشهور‌است..!(: . ⊰•🎀•⊱¦⇢ ⊰•🎀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💎💫🖇️•⊱ . رفیقش‌می‌گفت : درخواب‌محسن‌رادیدم‌که‌می‌گفت : هرآیه‌قرآنی‌که‌شمابرای‌شھدامی‌خوانید دراینجاثواب‌یڪ‌ختم‌قرآن‌رابه‌او می‌دهند .. ونور‌ی‌هم‌برای‌خواننده‌آیات‌قرآن فرستاده‌می‌شود !(: -شھیـد‌محسن‌حججی . ⊰•💎🖇️•⊱¦⇢ ⊰•💎🖇️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•❤️⛓️🦋•⊱ . یک‌شب‌بخیـر حاݪ‌مراخوب‌مےکند آن‌رابگو ونسخـہ‌ےمن‌را‌تمـام‌کن...ツ♥️ ッ! . ⊰•❤️⛓️•⊱¦⇢ ⊰•❤️⛓️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸🌝🌙•⊱ . مےشود باتو دل به دریا زد...💙🌊! . ⊰•🌸🌝•⊱¦⇢ ⊰•🌸🌝•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
|ـب‌ـسم‌ࢪب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـࢪ••🎗
⊰•🖤•⊱ . درفراقت‌چ‌ـشم‌هـٰایـم‌غرق‌بـٰاران‌مۍشود عاشق‌هجران‌ڪشیدھ‌زود‌گریـٰان‌مۍشود . ⊰•🖤•⊱¦⇢ ⊰•🖤•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌼🍋•⊱ . ﺑﻨﺪھ‌ے ﻣﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣے ڪﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ مے ﺍﯾﺴﺘﯽ ﻣﻦ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﮔﻮﺵ ﻓــﺮﺍ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺑﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺗﻮﭼﻨﺎﻥ ﻏﺎﻓلے ڪه ﮔﻮﯾﺎ ﺻــﺪ ﻫﺎ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭے!!💔 . ⊰•🌼•⊱¦⇢ ⊰•🌼•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💕🌸•⊱ . اگر این شهادت ها نبود اگر این فداڪارے ها نبود این نظام باقی نمےماند و مورد تـھاجم طوفان هاے سخت بود🌪➣‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ . ⊰•💕•⊱¦⇢ ⊰•💕•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌾🎍•⊱ . بـہ چشـم ظاهـر اگـر رُخصت تمـاشـا نیست، نبستـہ است کسےشـاهـراه‌دل‌هـارا :)💚🖐🏻 . ⊰•🌾•⊱¦⇢ ⊰•🌾•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰•💙🖇•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینِ‌تمـٰامِ‌تلخۍ‌هـٰا،چھره‌ات👀 چون‌حبھ‌ۍ‌قندشیرین‌است‌...! 📔🖇 من‌بھ‌فداۍ‌چہره‌شیرینت:)! . ⊰•💙•⊱¦⇢ ⊰•💙•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•📒🌼•⊱ . گفـتۡ‌چہ‌دوست‌دارِۍ‌بنوِیسنـد‌از‌ وصف‌تو؟ گفتـم‌یک‌کـلآم‌ : شَھــید . . .💕🕊 . ⊰•📒•⊱¦⇢ ⊰•📒•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🎥🎙•⊱ . رجزخوانےحاج‌ابــوذر روحے براے اغتشاشگــران در شهــر بابــݪ🎤✨ . ⊰•🎥•⊱¦⇢ ⊰•🎥•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•⛓💛•⊱ . -چـرادل‌بـہ‌شهیـدان‌داد؎؟!🙂 واللّٰه‌ڪہ‌من‌ندادم‌آنهـابردند...🌱 . ⊰•💛•⊱¦⇢ ⊰•💛•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌼🔗•⊱ . دَرڪۅدَڪۍخۅاندِه‌بۅدیم‌ آن‌مَـرد‌دَربـٰاران‌آمَد غـٰافِل‌اَز‌اینڪِہ‌تـٰاآن‌مَرد‌نَیـٰایَد‌،بـٰاران‌ نِمۍبـٰارَد! . ⊰•🌼•⊱¦⇢‍ ⊰•🌼•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•❤️😍💫•⊱ . • برای زیباسازی پروفایل هاتون تصویر حضرت اقا 👳🏻‍♂❤️ . ⊰•❤️😍•⊱¦⇢ ⊰•❤️😍•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•💚🌱•⊱ . پـَر‌‌ڪِشیدۍ‌دَرنِگاهت؛ شورِـح‌ـیدَردآشتے مـٰالِك‌اَشتـر'!شھادَٺ‌رـٰا ٺـوـبٰاوَردآشٺے؛ بـٰامـدآد‌جمعھ‌اۍ‌ٖٺـاریك رُوـشن‌شدسِپھر… شدمحقق‌آرِزوهـٰایۍٖ ڪِھ‌دَرـسَردآشٺے🌚♥️:)!' . ⊰•💚•⊱¦⇢‍ ⊰•💚•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•👀🌸🔗•⊱ . توقعات‌روازدختری‌ڪه‌باهاش‌هستی رو‌طوری‌تنظیم‌ڪن،اگرڪسی‌به‌خواهرت و..ناموس‌خودت‌همین‌چیزااروگفت: یوقت رگ‌غیرتت‌بادنڪنه!(:🚶🏿‍♂. . ⊰•🌸👀•⊱¦⇢‍ ⊰•🌸👀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🔗📕•⊱ . چرا دخترای ما بیان بی قانونی کنن،مأمور بگیرتشون،روسری بردارن،شلوغ کنن . ⊰•🔗•⊱¦⇢ ⊰•🔗•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🖤👀🔗•⊱ . من شدم‌عاشق‌تویاتوشدی‌عاشق‌من؟لطف‌ارباب‌به‌نوکر چه‌زیاداست‌زیاد:)'! . ⊰•🖤🔗•⊱¦⇢‍ ⊰•🖤🔗•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🦋⛓️❤️•⊱ . چون‌جَواهِرزیرِچـٰادُردوربـٰاش‌اَزدیدِه‌هـٰا میشَودپـٰامـٰالِ‌مَردُم‌سَنگِ‌اَرزان‌بیشتَر…!:) . ⊰•⛓️🦋•⊱¦⇢‍ ⊰•⛓️🦋•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
⊰•🖤👀🔗•⊱ . من شدم‌عاشق‌تویاتوشدی‌عاشق‌من؟لطف‌ارباب‌به‌نوکر چه‌زیاداست‌زیاد:)'! . ⊰•🖤🔗•⊱¦⇢#حسین‌همه‌
⊰•💌🖇️💫•⊱ . گفت‌از‌دلتنگے‌بنویس گفتم‌دلتنگ‌ڪے؟ گفت‌: #ح ! گفتم‌ح‌مثل‌چی‌؟ گفت‌بنویس‌ح‌مثل : ♥️ 🌱 ✨ نوشتم... گفت‌جملہ‌بساز ! با‌بغض‌نوشتم : دلتنگے‌یعنےحسین حسین‌یعنے‌حرم حرم‌یعنےحیات حیات‌یعنےمن‌بے‌عشق‌حسین‌مے‌میرم💔 . ⊰•💌🖇️•⊱¦⇢‍ ⊰•💌🖇️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌹✨•⊱ . دشمن‌بدانـــد! ڪشور‌دخــٺران‌ فاطمھ‌اسـٺッ"😍❤️? . ⊰•🌹•⊱¦⇢ ⊰•🌹•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🎍🌾•⊱ . ٺخـریب شــد . . .😁😂 . ⊰•🎍•⊱¦⇢ ⊰•🎍•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌱♥️•⊱ . مۍ‌دَهَداین‌دِل‌گواهی پیرِمـٰاسِیِدعَلۍ‌ پَرچَم‌اَزدَستِ‌توبَردَستانِ‌مَھدۍ‌میرِسَد . ⊰•🌱•⊱¦⇢ ⊰•🌱•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
سلام‌واحتــرام خدمت اعضاء خوب کانال 21مھر تولد داداش بابڪ هست🌸🖇 شما اگر مایل بودین عڪسی ادیت بزنید یا ڪلیپی درسٺ ڪنید بھ ایدے زیر بفرستین تا توے ڪانال قرار بگیرھ🕊 @fadaeie_velayat77
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
⊰•🌚•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت هشتاد و سوم...シ︎ ‍‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
⊰•🍁•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت هشتاد و چهارم...シ︎ داوود به سمتش خیز بر می دارد ، و خنده شان توی سیلو می پیچید . داوود مهرورز یادش نمی آید این شوخی از چه زمانی بین شان باب شده ؛ اما از این سر به سر گذاشتن بابک که باعث خنده و صمیمیت بیشترشان شده ، لذت می برد . بابک و او ، شاخه های خشک درختان کاج و نخل را که گوشه و کنار سیلو روی زمین افتاده اند ، بر می دارند و شاخه ها را با پارچه ای به هم وصل می کنند . از قسمت بالای سالن شروع می کنند به جارو زدن . صدای خش خش برگ های خشک روی کف سیمانی و رقص ذرات گرد و خاک توی باریکه ی نور آفتاب که از درز در وارد می شود ، کل فضای ساختمان را پر می کند . آن هایی که کنار دیوار توی محوطه چمباتمه زده اند ، برای کمک بلند می شوند .بچه هایی که روی تخت دراز کشیده اند هم تکانی به خود می دهند ؛ موکت ها و پتو های اتاق را بیرون می برند ، و می تکانند . بابک ، تکه های کوچک آهن را که جمع کردن زباله ها پیدا کرده بود ، جلوی در اتاق ها می گذارد تا دیگر خاک و کثیفی به داخل نرود . عرق از سر و روی همه شُره می کند ؛ اما لبخند رضایتی که از پاکیزه شدن اقامتگاه بر لب شان است ، خستگی را از تن شان به در می کند . رضا علی پور روی تخت نشسته . بابک وارد می شود . آستین هایش را بالا زده و سر انگشتانش قطره های آب می چکد . رضا می گوید : یه کم دراز بکش ! خسته شدی ! بابک ، با لباس هایی را که با آن کار کرده ، در می آورد و رو می کند به بچه ها ، و می گوید : برم لباس هام رو بشورم ؛ بعد . رضا از وقتی یادش است ، بابک را مرتب و پاکیزه دیده ؛ چه سر کلاس تئوری ، چه در کلاس عملی ؛ اما از این که در این مکان هم بابک هنوز به این پاکیزگی مقید است ، تعجب می کند . بابک ،لباس ها را در محوطه ی پایگاه ، زیر شیر آب می گیرد و چنگ می زند به یقه ی پیراهنش . کف از لای انگشتانش حباب حباب می زند بیرون . علی رضایی و داوود مهرورز، زیر تیغ آفتاب ، پا به دیوار سیلو چسبانده اند و بابک را تماشا می کنند که چطور لباس هایش را با دقت روی طناب کنار دیوار پهن می کند ، آستین ها و پاچه های شلوارش را چند بار بر می گرداند و خط اتویشان را صاف می کند و دوباره روی طناب پهن می کند . دست هایش را دوباره زیر شیر آب می گیرد ، مشت مشت آب روی صورتش می ریزد و انگشتان خیسش را شانه وار توی موهایش فرو می برد . چند بار این کار را تکرار می کند ؛ ان قدر که تمام گرد و غبار ازتک تک تارهای مویش زدوده می شود . وقتی رو به روی دوستانش می ایستد ، انگار همین الان از حمام آمده . دور تادور ساختمان ، بیایان است و تپه های کوچک شن که بادهادرست کرده اند . گویی رنگ کرم پاشیده باشند روی قسمت وسیعی از زمین . چند نفری که برای قدم زدن به دور و بر سیلو رفته بودند ، با بوته هایی در دست نزدیک می شوند . داوود ، تن از دیوار جدا می کند و می پرسد : اون ها چیه دست تون ؟ بچه ها جواب می دهند : بوته های اسپند . بوته های خشک و نازک ، در دست شان رد وبدل می شود ، و دانه های ریز قهوه ای با هر حرکت می ریزند پایین . * * * مهرورز بیدار می شود . خبری از بابک . . . نویسنده:فاطمه رهبر . ⊰•🍁•⊱¦⇢ ⊰•🍁•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii