⊰•🍂🌚•⊱
.
مادر و پسرے:
اگر چه دوســت نـدارم بری ،
بـرو امّـا قرار بعدی ما
عصرِ عاشـورا در کربلا...
گفت:
«مامان حالا که اجازه دادی برم جبهه ،
میخوام برم برات راه کربلا رو باز کنم»
اولین باری که رفتم کربلا ،
همه اش مجید جلوی چشمم بود.🍂
.
⊰•🍂•⊱¦⇢#شهید_مجید_تهرانی
⊰•🍂•⊱¦⇢#یازهرا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii