⊰•📒•⊱
.
.بدانیدآنحقیقتیکهبرآیندهیتاریخ
واینجامعهحکمرانیخواهدکرد
عبارتاستازهمانخطیکه
سرانگشتشهدا
بهآناشاره کردند..🌿
.
⊰•📒•⊱¦⇢#حضرتاقا
⊰•📒•⊱¦⇢#خادماݪࢪضــا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🌠•⊱ . بـرادر هـآ، خـواهر هـآ عٰاشق شویـد.. زنـدگي بھ عشق است. 🍃 . ⊰•🌠•⊱¦⇢#حقیقت ⊰•🌠•⊱¦⇢#مجنــون
حاݪمخــوبنیسٺ!
فقطےسفࢪڪࢪبݪامےتونھحاݪموخوبکنھ💔
ڪاشکےاࢪباببطلبھ . . .
⊰•🌸•⊱
.
حاجحسینیڪتامیگفٺ:
فقطاستخونا
از این خاکا اومده بیرون
پوستوگوشتوچشمو...
همہچےهمینجاست...!
تو دلِ همین تربت :)
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#نآب
⊰•🌸•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌱•⊱
.
ایکسانیکهـایننوشتہرامیخوانید،
اگرمنبھآرزویمرسیدمودلازایندنیاکَندم،
بدانیدکه #نالایق ترینبندههاهم
می توانندبہخواستِاو، بهـبالاترین
درجاتدستیابند . . !
البتہدرایـنامرشکینیستولےباردیگر
بھعینہدیدهایدکهـیكبندهیگنھکارِخدا
بهـآرزویشرسیدھاسـٺ :))🥀!
- فرازیازوصیتنامہیشھید
.
⊰•🌱•⊱¦⇢#شهیدانه
⊰•🌱•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•♥️•⊱
.
حࢪفهاےزیباےدختࢪشهید
صــدࢪزادھکھاشڪمجࢪے
۲۰:۳۰رودࢪاوࢪد . . .🥀
.
⊰•♥️•⊱¦⇢#ویژھدانلــود
⊰•♥️•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
|ـبـسمࢪببابڪ••♥️ |ـصبـحـتونبخیـࢪ••🎗
ـآنچھگذشتـ...📻🌿
|ـشبتـونشھدایے
|ـعاقبتتونامامـزمانےシ🖐🏼
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🌷•⊱ . ❤️سلام اے شهـید سلام اے طراوت هـمیشه دوست دارانت را دریاب! ❤️ما آن بیدلانیم ڪہ دل خود را د
⊰•🌲•⊱
.
مـٰانتوهرچقـدرمبلندوگشـٰادباشہ
آخـرشچـٰادرنمیشہ
میرآثخاڪیحضرتزهـرآ'س'چـٰادرِ...シ!
.
⊰•🌲•⊱¦⇢#شھیدمحسنحججے
⊰•🌲•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌾•⊱
.
ولـیایندنیـالـذتعکـاسبودنتـوسـالهایِ
اولِانقـلابروبهمـنبـدهکاره . . .🚶🏿♂
.
⊰•🌾•⊱¦⇢#شهیدانھ
⊰•🌾•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•📒•⊱
.
گویندزیارتتوحجفقراست
برگنبـدوبارگاهـتازدورســلام!'
.
⊰•📒•⊱¦⇢#امامࢪضــا
⊰•📒•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🌾•⊱ . ولـیایندنیـالـذتعکـاسبودنتـوسـالهایِ اولِانقـلابروبهمـنبـدهکاره . . .🚶🏿♂ . ⊰
بهجوانانبگوییدامروزچشم
شهیدانبهشماست،بهپاخیزید
اسلاموخودرادریابید🖐🏿(:
⊰•🌸•⊱
.
هر ڪس ڪہ
شیفتہ ی یڪ شهید است ،
رسالتۍ دارد شبیهہ
رسالت تڪمیل نشدهی آن شهید
گویـے خود شهـید
مڪمل های رسالتش را
مبعوث مۍڪند...♥️✨
مگہ نشنیدۍ شهدا هنوز زنده اند ؟
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#داداشبابڪ
⊰•🌸•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌷•⊱
.
یهبندهخداییمیگفت:
آقایرئیسیرونمیشناسم!
ولیحاجقاسمپیشونینامردرونمیبوسه . .
-گلگفتهکه(:
.
⊰•🌷•⊱¦⇢#شهیدحاجقاسمسلیمانی
⊰•🌷•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💍•⊱
.
میگفـتعـاقبَتبھ خیـراونیهکهمـادرشُ
راضیکنہبراشدعـایِشھـادتکنہ!シ
.
⊰•💍•⊱¦⇢#شهادت
⊰•💍•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🌻•⊱
.
بدانیدڪہشھادت
مرگنیست،رسالتاست
رفتننیست،جاودانِہماندَناست..
جاندادننیست؛بلڪہجانیافتن
اَست..🕊♥️
.
⊰•🌻•⊱¦⇢#داداشبابڪــ
⊰•🌻•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🔖•⊱
.
خۅدَمڪِہهیچ،دِلَمهیچ،رۅزِگـٰارَمهیچ
بیـٰاڪِہحـٰالغَزلهـٰاۍمَنپَریشـٰاناَست...!!
.
⊰•🔖•⊱¦⇢#عـشقجان
⊰•🔖•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
♥️🎗••]
⊰•🎗•⊱
.
شنید؎ڪھ👀
سربازجانبرڪفچیست!؟🖐🏼
ماهمآنسربآزهآۍجانبرڪفِ👥
سیدعلۍهستیم💙🌿
بایڪفرمان☝️🏼
جآنرافدآیشمےڪنیم:)😌
.
⊰•🎗•⊱¦⇢#ࢪهبرانھ
⊰•🎗•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸•⊱
.
+یہچیزۍبگمدرِگوشۍ ..
یعنۍانقدرازمابدۍدیدۍکهنمیطلبۍ
بیایمحَرمت؟:)
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#دݪتنگڪࢪبلآ
⊰•🌸•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•⚡•⊱
.
یهعزیـزیمیگفـت:
خوشبهحـالاوندلـیکهدرککرد
بزرگتـرینگمشـدهٔزندگـیشامامزمانشـه!
.
⊰•⚡•⊱¦⇢#امامزمانقلبم
⊰•⚡•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🐞•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت نهم...シ︎
به خانه دعوتم میکند. وارد سالن مربع شکل کوچکی میشوم که گوشه چپش، زنی پیچیده در چادر مشکی کنار مبلی ایستاده است. این چند روز مادر شهید را هزار بار به هزار شکل ترسیم کرده ام
به طرفش میروم. برای بوسیدنم اغوش باز میکند. برای منی که سال هاس از گرمی آغوش مادر محروم ام، این لحظه ها ناب است.
ظرف شیرینی را دست الهام، خواهر بــابـک میدهم و کنار مادرش مینشینم. به نیم رخش خیره میشوم . دوست دارم با زن هایی که در این چند روز ترسیم کرده ام، مقایسه اش کنم. صورتی نسبتا کشیده و پوستی سبزه دارد و چشمانی که انگار رویش نم نشسته است. ارامش از نگاهش میبارد.
پسر بچه ای جلوی تلوزیون نشسته است. هفت ساله به نظر میرسد. الهام باز از اشپز خانه خوش امد میگوید. مکدر نگاهم میکند و لبخند میزند. با این حرکتش اویز مروارید گیره روسری اش تکان میخورد. الهام میگوید: اراز صدای تلوزیون را کمش کن.
حالا همه چشم دوخته ایم به اراز که محو تماشای تلوزیون است. موهای طلایی و پوست سفید و چشمان رنگی اش. او را بیشتر شبیه پدر بزرگش کرده است.
فضای خانه، به سبب حضور یک غریبه پر از سکوت شده و فقط «باب اسفنجی » است که یک حرف میزند. باید سکوت رابشکنم. رو میکنم به مادر و میگویم:احتمالا اقای نوری گفته اند چه کاری می آم.
میگوید:دست شما درد نکنه.
اذری زبان است و فارسی حرف زدن کمی برایش سخت....
نویسنده:فاطمه رهبر🌿
.
⊰•🐞•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•🐞•⊱¦⇢#خــادم_اݪزھــࢪا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii