eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
167 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
465 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💞رضا جان و آقا روح‌الله 💛رضاجان و آقا روح‌الله و چند نفر از دوستان‌شون، رفقای صمیمی هم بودند. قبل از اینکه وارد سپاه بشوند، با هم دوست بودند؛ طوری که در غم‌ها و شادی‌هایشان شریک همدیگر بودند... 🎀رفاقتشون خیلی با صفا و ساده بود و این صمیمیّت رو به خانواده‌های خود نیز کشانده بودند... 📚در حین مأموریت‌هایی که می‌رفتند، درس‌هایشان را هم ادامه می‌دادند و با همدیگر به دانشگاه می‌رفتند... 👨‍🎓آنها در دانشگاه آزاد فرهنگ و هنر علمی‌كاربردی آمل، در رشته‌ی حقوق تحصیل می‌کردند که مدرک لیسانس‌شون را بعد از شهادتشون برایمان آوردند... 🎓در حین مأموریت، به دانشگاه هم می‌رفتند ولی در دانشگاه نبودند و فقط تو امتحانات حضور داشتند. اساتید دانشگاه وقتی سوال می‌کردند که "آقای حاجی‌زاده کجاست؟"، همه میگفتند رفته ماموریت؛ چون به کرمانشاه و پیرانشهر و... هم می‌رفتند، دیگه نمی‌تونستند به دانشگاه برن... 🎙راوی:مادر شهید 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 ماه رمضان سال۱۳۸۸ با آقا رضا در اصفهان دوره تکاوری بودیم. سختی و فشار دوره خیلی زیاد بود و اگه آب و غذا و خواب‌مون مناسب نمی‌بود، بدن به شدت کم میاورد. مرکز آموزشی‌ای که برای دوره تکاوری مستقر بودیم، خیلی وسعت داشت و بزرگ بود؛ طوری که فاصله‌ی آسایشگاه ما تا سالن غذاخوری زیاد بود و از فرط خستگی و بی‌خوابی نمی‌تونستیم برای سحری به سالن بریم. به خاطر همین، هر شب یه نفر انتخاب می‌کردیم که مسئولِ آوردنِ غذا باشه! آقا رضا جزو اولین نفرات برای خدمت به بچه‌ها بود. خلاصه، بعد چند شب دیگه کسی نمی‌رفت و مجبور بودیم سحری، تخم مرغ بخوریم. ولی آقا رضا به جای بچه‌های دیگه از استراحتش می‌زد و می‌رفت سحری بچه‌ها رو میاورد تا برای بچه‌ها سخت نباشه! 📸 پ.ن: این تصویر مربوط به دوره تکاوری در اصفهان سال ۱۳۸۸ میباشد. 🎙راوی:همرزم شهید 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊ماجرای شهادت شهید مدافع حرم بواس و مجروحیت جانباز مدافع حرم # فرشید عزیزی 📆روز ۲۱ فروردین ماه،سه روز بعداز حضور ما در خان‌طومان بود که تفکیری ها به خیال اینکه ما تازه به منطقه اومدیم. 🍂تکفیری ها تلاش داشتند که یک حمله ای داشته باشند و خان‌طومان را پس بگیرن. ⏰حدود ساعت یک بعد از ظهر آتش ها خمپاره (جهنمی و...) شروع شد.در این تایم ما به اتفاق آقا فرشید عزیزی و آقا حسین بواس و یکی دیگه از دوستان ما نوک کانالی که روبه‌روی دشمن بود مستقر شدیم تا جلوی حمله‌ی آنها گرفته بشه. 🔥زمانی که آتش و خمپاره سنگین تو کل خطوط خان‌طومان میریختند ما در مواضع پشت خاکریز نشسته بودیم و منتظر بودیم که این آتش‌ها تموم بشه و بعداز اینکه حمله زمینی تانک‌ها و زرهی و نیروهای دشمن شروع میشه آن‌وقت ما شروع کنیم به مقابله به مثل. 💥قریب به حدود ۲ ساعتی از آتش و... گذشته بود که یه خمپاره ای تو بین ماها افتاد. 💔همان خمپاره منجر به شهادت شهید حسین بواس و مجروحیت آقا فرشید عزیزی و شهادت یکی از بچه‌های فاطمیون در کنار ما بود. 🥀پیکر آقا حسین در همان آخرین لحظاتی که تکفیری ها دیگه داخل خطوط شکسته شده ما آمدن توسط دوستان ما از خط خارج شد و نزدیک بود که پیکر ایشان هم در خان‌طومان بماند... 🎙راوی: همرزم شهید 🕊️ 🕊️ 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰❣ 🔨وقتی مزار آقا روح الله را بازسازی کردیم، عکس دو نفره شهید روح الله و شهیدرضا را برداشتیم.{شهید روح الله صحرایی و شهید رضا حاجی زاده از دوستان بسیار صمیمی هم بودند}و عکس تکی آقاروح الله را گذاشتیم... 😨همان شب خواب دیدم هر دویشان آمدند و به من می‌گویند چرا عکس دو نفره ما را برداشتید؟؟ ما اینجا با هم هستیم دوست داریم عکسمان با هم باشد!عکس دو نفره ما را بذارید سرمزار... 🥰از خواب که بیدار شدم رفتم سرمزار آقاروح الله و آن عکس دو نفره شان را گذاشتم و گفتم:«حالا همیشه باهم هستید حتی عکس هایتان...♥️» 🎙راوی:مادر شهید مدافع حرم روح الله صحرایی 🕊 🕊 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جـبـهـه فــرهنــگی فـــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
⚫️ 🖤شهید مدافع‌حرم رضا حاجی زاده ▪️آقارضا ارادت خاصی به امام‌حسین علیه‌السلام و اهل‌بیت داشت. محرم که می‌شد لباس سیاه می‌پوشید و در کارهای مسجد کمک می‌کرد. ▪️به نذری دادن خیلی اعتقاد داشت. در ماه محرم که در مسجد موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام مراسم داشتیم، آقارضا یک شب بانی می‌شد و نذری می‌داد. ▪️می‌گفت:«برای امام‌حسین علیه‌السلام هرچه هزینه کنیم کم است. همیشه آش‌رشته نذری می‌داد، حتی اگر هزینه‌اش زیاد میشد.» 🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید 🕊🌹 🏴 🖤حسین🖤 🌷شهیدستان (بدون روتوش) •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• ▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush