من شنیدم . . .
سر عشاق بہ دامان شماست
و از آن روز سرم میل بریدن دارد
هزاران جان شیرین هم اگر بود
پرستـو بودم و وقت سفـر بود
سـرم را دادهام ... الحمـدلله
که مرگ بیشهادت دردسر بود
🕊️#پاسدار_مدافع_حرم
🕊️#شهـید_بی_سر
🕊️#نوید_صفری
◽️تاریخ ولادت :۱۳۶۵/۰۴/۱۶
◽️محل ولادت : تهران
◽️تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۸/۱۸
◽️محل شهادت: دیرالزور_سوریه
◽️رجعت پیکر: ۱۳۹۶/۰۹/۰۵
#دست_نوشتهای_از_شهید
دوست دارم در منتهای بیکسی باشم. در منتهای گمنامی دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانهروز بماند. دوست دارم بدنم از زخمهای جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند، همه این ها را دوست دارم زیرا نمیخواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور میکنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم.
دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشارهای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم. انشاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت امابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!»
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #راز شال سبزی که همیشه همراه شهید سالخورده بود
🔹️ همسر شهید محمد تقی سالخورده می گوید: چندماہ بعد عقدمون من و آقا محمد تقی ، رفتیم بازار من دوتا شال خریدم.
◇ یڪیش شال سبز بود ڪه چندبار هم پوشیدمش و یک روز محمد به من گفت: اون شال سبزت و میدیش به من؟
◇ گفتم : چرا؟
◇ گفت: حس خوبی بہ من میدهد شما سادات هستی و وقتی این شال سبزت هـمرا من هست قوت قلب می گیرم ...
◇ شال را دادم و خودش هـم دوردوزش ڪرد و شد شال گردنش ڪه هر ماموریتی ڪه میرفت یا به سرش می بست و یا دور گردنش می انداخت ...
◇ و در ماموریت آخرش هـم هـمون شال دور گردنش بود ڪه بعد شهادتش برایم آوردن ...
🕊️#پاسدار_مدافع_حـرم
🕊️#شهید_محمدتقی_سالخورده
● ولادت :۱۳۶۵/۱۰/۱، مازندران
●شهادت:۱۳۹۵/۱/۲۱، خانطومان
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #ڪلام_شهـید :
+هـر خانمے ڪہ ،
چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد ،
و هر جوانے ڪہ ،نماز اول وقت را
در حد توان شروع ڪند ،
اگر دستم برسد سفارشش را ،
بہ مولایم امام حسین علیهالسلام
خواهم ڪرد . . .
🕊#پاسـدار_مدافع_حـرم
🕊#شهید_حسین_محرابی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 راز شال سبزی که همیشه همراه شهید سالخورده بود
🔹️ همسر شهید محمد تقی سالخورده می گوید: چندماہ بعد عقدمون من و آقا محمد تقی ، رفتیم بازار من دوتا شال خریدم.
◇ یڪیش شال سبز بود ڪه چندبار هم پوشیدمش و یک روز محمد به من گفت: اون شال سبزت و میدیش به من؟
◇ گفتم : چرا؟
◇ گفت: حس خوبی بہ من میدهد شما سادات هستی و وقتی این شال سبزت هـمرا من هست قوت قلب می گیرم ...
◇ شال را دادم و خودش هـم دوردوزش ڪرد و شد شال گردنش ڪه هر ماموریتی ڪه میرفت یا به سرش می بست و یا دور گردنش می انداخت ...
◇ و در ماموریت آخرش هـم هـمون شال دور گردنش بود ڪه بعد شهادتش برایم آوردن ...
🕊#پاسدار_مدافع_حـرم
🕊#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#شهیدمحمدمسرور
«عاشق امام حسین(علیهالسلام)
و زیارت عاشـورا بود؛
اونقدر با "زیارتعاشورا" مأنوس بود که
بعضی روزها چند بار میخوند،
هر بار که می رفتیم
سر مزار شهدا
اولین حرف و خواستهای که
داشت این بود:
میشه برام "زیارتعاشورا" بخونی؟
موقع خوندن زیارت هم
جوری سکوت میکرد
و میرفت تو حس،
انگار اصلا تو این دنیا نبود...»
در دفترش یکی از خوابهایش
را اینگونه می نویسید:
“یک شب خواب دیدم،
داشتیم با جمعی زیارت عاشورا
می خواندیم،
یک لحظه در قاب عکس،
امام حسین (ع) را جلو خویش
دیدم. آن عکس حرکت کرد و با
من سخن گفت و گفت:
هر وقت خواستی
زیارت عاشورا بخوانی
با معرفت بخوان و توجهات
به زیارت عاشورا باشد و آن را
با تمام وجود بخوان و به معنای
آن توجه داشته باش.”
#زیارت_عاشورا
#شهید_محمد_مسرور
#پاسدار_مدافع_حرم
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰سه سالهی امام حسین(ع)،
حضرت رقیه(س) واسطه شهادت
شهید نوید صفری...
«یادم است که در سوم محرم سالی
که به شهادت رسیدند، چهل روز قبل
از شهادتش برای دیدار آقا نوید به
سوریه سفر کرده بودم و با هم به
حرم حضرت رقیه(س) رفتیم که در
آن جا خیلی روضه قشنگی خواندند،
و وقتی آقا نوید از حرم بیرون آمدند
و میگفت امشب خیلی شب خاصی بود.
انگار خود بیبی در ضریح نشستن بودند
و با زائران عزاداری میکردند.
آقا نوید از حضرت رقیه(س)
خواسته بودند که واسطه بشوند
تا حاجت شان را بگیرند و از دوستانش
خواسته بود که به حرم بیبی بروند
و پایین پای ایشان روضه حضرت
علیاکبر(ع) بخوانند تا از کار من
گره باز شود و من مطمئنم که برای
شهادتشان حتما حضرت رقیه(س)
واسطه شدند.»
✍ بهروایت: همسرشهیدنویدصفری
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_نوید_صفری
#یارقیه_بنت_الحسین(ع)
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎 eitaa.com/ShahidestanBrotoush