eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
پنج شنبہ🌹 براے من یڪ روز مثل تمام روزهاست ؛ ولے براے او ! یڪ قرار است و یڪ دل تنگ و بوسہ اے ڪہ هر هفتہ مـےنشاند ، بجاے گونہ ے پسر بر روے سنگ 😔 @Shahidgomnam
عشق یعنی: دیدن آنچه که دیگران ندیده اند! مثلا گوشه ای از چادر مادر را در غروب شلمچه #شلمچه #شلمچه_بوی_چادر_خاکی_مادر_میدهد #شهید #شهید_گمنام #شهید_سید_مرتضی_آوینی #رهبرم #مقام_معظم_دلبری #مادر_شهید #شهید_تفحص #شهید_دفاع_مقدس #شهید_مدافع_حرم @shahidgomnam
اربـــــــــــاب دل تنگت شده ام... @shahidgomnam
خــــــــــاطره ی اولین بار نگاه به صحن علمدار دلم رو کرده گرفتار دل تنگتم ای یار....منو یه دل هوایی خسته شدم از جدایی میخوام بشم کربلایی مردم ز تنهایی... @shahidgomnam
✨ صاحب الزمان عج✨ 💔شما زائر هر روز و شب کرب وبلايی 🍁عمريست عزادار يل عهد و وفايی 💔مشک ازغم دست و علم چشم ببارد 🍁برگرد که تو منتقم آل عبايی 💛 اللهم عجل لولیک الفرج💛 @shahidgomnam
 🌷از ریاء نجات یافتم  گویند روزی شاگردان سید بحر العلوم (رضوان الله علیه ) او را خندان و متبسم یافتند با اصرار سبب آن را پرسیدند ؟ در پاسخ فرمود : پس از بیست سال مجاهدت اکنون که در خود نگریستم دیدم دیگر اعمالم ریایی نیست و توانسته ام به رفع آن موفق گردم (رساله لب الالباب ص 55 – سیمای فرزانگان ص 122 ) جز الف قد دوست در دل درویش نیست خانه تنگ است دل جای یکی بیش نیست 👇👇👇 @shahidgomnam
{🕊} آغاز خوشبختی است خوشبختی ای که پایان ندارد [❤️] که بشوی خوشبخت ابدی میشوی... |👌| @shahidgomnam
#تلنگر_اخلاقی حجاب یک مساله عقلی است! به یک خانم بگو حاضری شوهرت ۹۹% عشقش مال تو باشد و ۱% برای یک زن دیگر؟! کسی هست بگوید حاضرم؟! پس همانطور که دوست داری شوهرت عشقش مال تو باشد، جوری از خانه بیرون نرو که عشق شوهر مردم را بدزدی یک جور لباس نپوش ، آرایش نکن که ۱٪ عشق یک مرد را مال خودت کنی زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و وقار و سنگینی و پاکی از آن هویدا باشد. @shahidgomnam
❤️شَــهیـد مَـهـدی زیـن الدیّــن❤️: در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می شود و کسی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹آیت اللہ بهجت(ره): ✨امام زمان(عج) بہ شخصے ڪہ اجازہ ملاقات میخواست، پیغام فرستادند و فرمودند: 🕊شما تهذیب نفس ڪنید، ما خود نزد شما مےآیی @Shahidgomnam
رفتیـد ولـے بہ یـاد ما مـےمانید در خاطـر سـرخ لالہ ها مـےمانید سـر باختـگان ره عشـق اے شهــدا ما رفتنـے هستیـم و شــما مـےمانید روحانـے مدافع حرم #محمد_حسن_دهقانی اعزامـے از شهر پردیسان قم در سوریہ بہ فیض شهادت نائل آمد #هنیئا_لڪ_یا_شهـید @shahidgomnam
💢استاد فاطمی نیا : 🔸شیطان ، متدینین را از طریق وسواس مشغول می کند . درمان وسواس این است که به شیطان بگویی : می خواهم سی سال نجس باشم. همه اش گردن فاطمی نیا @shahidgomnam
اکر اشکی بر امام حسین علیه السلام ریختی خودت را دست کم نگیر @shahidgomnam
🌸🍃 جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم یکی برداشت و گفت: «می‌تونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم:«البته سید جون،این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود. می‌گفت: می‌برم با خانم و بچه هام می‌خورم. اینکه آدم شیرینی‌های زندگیشو با زن و بچه‌اش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر می‌ذاره! 🌹 🌸 @shahidgomnam
✠ وصف حالِ از کربلا برگشته ها؛ حسی شبیه بیرون شدن از #بهشت ...😭😭 دوباه دلتنگی دوباره حسرت دوباره آه😭 آه ای حرم ای شاه کرم روزیم کن آقا بازم برم😭 @shahidgomnam
آرامش یعنــے زندگـــے در پناه شما بدون نگاهتان زندگیمان سراسر آشوبی بی انتهاست.... #آنان_عند_ربهم_یرزقون‌اند🕊 @shahidgomnam
#ببینید_اینطوری_هستید❓ 🍃میرزا حسینقلی همدانی عارف بزرگ به عنوان آخرین توصیه به یکی از شاگردهاش میگه :"هر وقت تونستی کفش کسانی رو که باهاشون مشکل داری جفت کنی اون وقت آدم شدی." 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahidgomnam
ما همان نسل جوانيم که ثابت کردیم در ره عشق جگر دار از صد مردیم هر زمان شور خمینی به سر افتد ما را دور سید علی خامنه ای می گردیم @shahidgomnam
⇧ #تلنگر 📌 عڪسی از لحظه‌ اصابت گلوله دشمن به یڪ بسیجی و #شهادتش این بخشی از تابلو #هویت_ملی ماست... ⇦ یادمان باشد هزاران جوان این چنین برخاڪ افتادند تا ما بر خاڪِ ذلت مذاکرات بی فرجام ننشینیم...‌! @shahidgomnam
: سَرمَزار شهیدجهآن‌آرا بودیمـ😇 گفت(: ایݩـ فیلمآ🎞 رو بعد اَز شهآدتمـ پَخش‌کُن. بہ شوخے🙊گُفتݦ(: حٰالا ڪو تا شهادٺـ چیزے بگو اَندازه‌ات باشہ😅 گفت(: اگر نشُد، شهیــ🕊ـــد میشمـ (: 🌹 دلمـ میگیــره وقتـےفڪرمیڪنمـ هـردوےمـا نسـل دهـه‌ےهفتـادیمـ.... 🆔 @shahidgomnam
#کلام شهید 🌷| به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای من سنگ قبری تهیه نکنید. در لحظه تدفین، تربت کربلا، کفن کربلا و پیشانی بند یا زهرا(سلام الله علیها) فراموش نشود |🌷 #شهید_سید_اسماعیل_سیرت_نیا @shahidgomnam
40سال است که آمریکا حمله می‌کند و مغلوب می‌شود رهبر انقلاب در دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان، به مناسبت روز 13آبان... @shahidgomnam
سلام به همه ی اعضای محترم کانال😌✋ ازامشب رمان داخل کانال قرار میگیره. متشکریم از همراهیتون
اسم رمان: من با تو نویسنده؛ لیلی سلطانی چند قسمت: ۷۱ قسمت با ما همـــراه باشیـــــن😊👇 @shahidgomnam
🌸🍃رمــان ... 🌸🍃 قسمت با عجله از پله ها پایین رفتم، پله ها رو دوتا یکی کردم تو همون حین چــ👑ـادرمو سر کردم به حیاط که رسیدم پام پیچ خورد، لنگون لنگون به سمت در رفتم در رو که باز کردم عاطفه با عصبانیت 😠بهم خیره شد آب دهنمو قورت دادم. _خیلی زود اومدی بیا کنار بریم تو دوتا چایی بزنیم بعد بریم حالا وقت هست!😊 عه عاطفه حالا یه بار دیر کردما عزیزم بیا بریم دیره. _چه عجب خانم فهمیدن دیره!😕 شروع کرد به دویدن منم دنبال خودش میکشید،با دیدن پسری که سر کوچه ایستاده،ایستادم! عاطفه با حرص گفت: _بدو دیگه!😬 با چشم و ابرو به سرکوچه اشاره کردم،سرش رو برگردوند و ریز خندید! با شیطنت گفت: _میخوای بگم برسونتمون؟ 😉 قبل از اینکه جلوشو بگیرم با صدای بلند گفت: _امین!☺️ پسر به سمت ما برگشت،با دیدن من مثل همیشه سرشو پایین انداخت آروم سلام کرد من هم زمزمه وار جوابشو دادم! رو به عاطفه گفت: _جانم!😊 قلبم تند تند میزد،دست هام بی حس شده بود! _داداش ما رو میرسونی؟😌 امین به سمت ماشین پدرش رفت و گفت: _بیاید!😊 به عاطفه چشم غره رفتم سوار ماشین 🚗 شدیم،امین جدی به رو به رو خیره شده بود با استرس لبمو میجویدم،انگار صدای قلبم 💗تو کل ماشین پیچیده بود! به آینه زل زدم هم زمان به آینه نگاه کرد،قلبم ایستاد!❣ سریع نگاهش رو از آینه گرفت، بی اختیار لبم رو گاز گرفتم،انگار به بدنم برق وصل کردن. ماشین ایستاد با عجله پیاده شدم بدون تشکر کردن! عاطفه میاد سمتم. _ببینم لبتو!😄 و خندید با حرص دنبالش دویدم اما زود وارد مدرسه شد!😬 🌺🍃ادامه دارد.... @Shahidgomnam
🌸🍃رمــان ... 🌸🍃 قسمت کاسه ها رو گذاشتم کنار دیگ آش،😋 عاطفه همونطور که آش هم میزد زیر لب تندتند چیزایی میگفت، ملاقه رو از دستش گرفتم باحرص گفتم: _بسه دیگه،دوساعته داری هم میزنی بابا بختت باز شد خواهرم بیا برو کنار!😠 +هانی بی عصاب شدیا،حرص نخور امین نمی گرتت!😜😃 _لال از دنیا بری!😕 شروع کردم به هم زدن آش،زیر لب گفتم: _خدایا امین رو به من برسون!😍🙏 امین پسر همسایه دیوار به دیوار که از دوسال قبل فهمیدم دوستش دارم، ☺️🙈 عاطفه گفت امین فقط چادر رو قبول داره چادری شدم،😊 عاطفه گفت امین نمازش اول وقته نمازم یک دقیقه این ور اون ور نشد،😌 عاطفه گفت امین قرمه سبزی دوست داره و من به مامان میگفتم نذری قرمه بپزه تا براشون ببرم! عاطفه گفت امین.....و من هرکاری میکردم برای امین!🙈 مهم نبود من سال سوم دبیرستانم و امین بیست و پنج سالشه!😊 با احساس حضور کسی سرمو بالا آوردم، امین سر به زیر رو به روم ایستاده بود،با استرس آب دهنمو قورت دادم امین دستی به ریشش کشید و گفت: _میشه منم هم بزنم؟😊 ملاقه رو گذاشتم تو دیگ و رفتم کنار،امین شروع کرد به هم زدن منم زیر چشمی نگاهش میکردم🙈 داشتم نگاهش میکردم که سرشو آورد بالا نگاهمون تو هم گره خورد، امین هول شد و ملاقه رو پرت کرد زمین! زیر لب استغفراللهی گفت و خواست بره سمت در که پاش به ملاقه گیر کرد و خورد زمین، خنده م گرفت 😄با صدای خنده و اوووو گفتن زن ها سرخ شدم.☺️ تند گفتم: _من برم بالا ببینم مامان اینا کمک نمیخوان! با عجله رفتم داخل خونه و دور از چشم همه از پنجره به حیاط نگاه کردم، عاطفه داشت میخندید و زن های همسایه به هم یه چیزایی میگفتن،روم نمیشد برگردم پایین همه فهمیدن! امین بلند شد،فکرکردم باید خیلی عصبانی باشه اما لبخند 😊رو لبش متعجبم کرد!😟 سرشو آورد بالا،نمیتونستم نفس بکشم! حالا درموردم چه فکرایی میکرد، تنم یخ زد انگار پاهام حس نداشتن تا از کنار پنجره برم! امین لبخندی زد و به سمت عاطفه رفت، در گوشش چیزی گفت،عاطفه لبخند به لب داخل خونه اومد! با شیطنت گفت: _آق داداشمون فرمودن بیام ببینم بدو بدو اومدی خونه زمین نخورده باشی نگران بودن!😌😉 قلبم وحشیانه می طپید، 💓 امین نگران من بود؟! با تعجب گفتم: _واقعا امین گفت؟! 😳 +اوهوم زن داداش! احساس میکردم کم مونده غش کنم،نفسمو با شدت بیرون دادم!☺️🙈 دوباره حیاط رو نگاه کردم که دیدم نگاهش به پنجره س، با دیدن من هول شد و سریع به سمت در 🚪 رفت اما لیز خورد دوباره صدای خنده زن ها بلند شد،😄😄😁 با نگرانی و خنده از کنار پنجره رفتم! عاطفه گفت: _من برم ببینم امین قطع نخاع نشد!😃 عاطفه که از پله ها پایین رفت همونطور که دستم رو قلبم بود گفتم: _خدانکنه! 😍🙈 🌺🍃ادامه دارد.... 🌹 @Shahidgomnam 🌹
چقدر خوب است که میان این همه آشوب و بی نظمی هنوز تو هستی که خوب میخندی... شهید_ابراهیم_هادی شبتون #شهــــدایی😌✋ @shahidgomnam