eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
87 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊مدیون خون پاک شهداییم. 🕊زیــارت نــامه ی شـهـداء 🥀 بِسمِ رب الشهداء🥀 *اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ* *اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ* *اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ* *اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ* *اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ* *اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ* *اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ* *اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.* *شادی روح همه شهدا(ره) و «شهدای گمنام(ره)» به نیت چهارده معصوم (علیهم السلام) 14 گل صلوات بفرستید.* 🇮🇷اللّهم صلً علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم🇮🇷 🕊🇮🇷@Shahidgomnam 🇮🇷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌ پَرد هر شب حَسن ع از خواب، می گوید پدر؛ خواب می دیدم دوباره مادرم را می زدند
مادر دو بخش است: "ما" و "دَر"... و قصه یتیمی 'ما' از کنار 'دَر' شروع شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۵۹) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊 آقاي مجید دهقانیان-همکار شهید   اتاقش کنار اتاق سردار اباذري بود. متوجه شدم که در اتاق حضور دارد و مراجعینی هم وارد می‌شوند و مسائل و مشکلاتشان را می‌گویند و بیرون می‌آیند. من هم وارد اتاق شدم. دیدم تمام دیوارها سرسبز است و گل‌های رنگارنگ اطراف اتاق را پوشانده است. دو صندلی هم در گوشه اتاق گذاشته بود. گفتم:«عباس! این صندلیا رو واسه چی گذاشتی؟» گفت:«یه صندلی واسه مراجعه‌کننده، یه صندلی هم واسه خودم.» روبروی اتاق باغ بسیار بزرگی بود که فضای بسیار باطراوت و شادابی داشت. بوی عطر خوشی در اتاق به مشام می‌رسید. غرق تماشای آن باغ بودم که از خواب پریدم. همیشه وقتی بعضی از دوستان می‌گفتند که عباس گره از کارشان باز کرده یا به خوابشان آمده، دوست داشتم بدانم او چگونه از مشکلات دوستان آگاه می‌شود. با ديدن اين خواب جواب سوالم را گرفتم. ادامه دارد ... 🌷🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌