#حضرت_عباس_علیه_السلام
◼️ درد و دل جگرسوز سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام در علقمه با قمر بنی هاشم علیه السلام
برخی از مقاتل، نوشته اند:
وقتی که سیدالشهدا علیه السلام در علقمه، در پی برادرش ابالفضل العباس علیه السلام می آمد، اینگونه فریاد برمی آورد:
أيْنَ اَخي؟ أيْنَ ساعِدِي؟ أيْنَ الْعَبّاس؟
▪️برادرم کجاست؟ بازوی دستم کجاست؟ عباسم کجاست؟
و وقتی که بر بالین برادر رسید، اینگونه خطاب کرد :
يا أخي! اَلآنَ قَلَّتْ حيلَتي، يا أخي! أنائِمٌ أنتَ و الْقَومُ يَظُنُّونَ إنّي جُبِنْتُ عَنِ الْقِتالِ،
▪️ای برادرم! الان دیگر بیچاره شدم. ای برادرم! تو اینجا آرمیدی و این جماعت گمان میکنند که من از جنگ می ترسم
يَعِزُّ عَلَيَّ أنْ أراكَ عَلىٰ الرَّمضاءِ مُرَمِّلاً بِدِمائِكَ، يا أخي! تَركْتَني وَحيداً، غَريباً بَينَ الْأعداءِ.
▪️به خدا بر من سخت است تو را بر ریگ و رمل بیابان آغشته به خون ببینم.
ای برادر! مرا تنها و غریب بین دشمنان و گذاشتی و رفتی؟!
📚وسیلة الدارین ص ٣١۵