#دلنوشته 🍃 #دلتنگۍ💔 #امام_رضا ای 🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 سلام آقای من... سلام مولای من... سلام امام رئوفم... سلام جانان من... دلم بیشتر از همیشه گرفته و هواتونو کرده...ولی چ کنم بازم کنج اتاق...نوای آمدم ای شاه پناهم بده...و اشک..اشک..اشک و تنها یک آرزو، کاش جای تو بودم ای کبوتر... اقاجان نا امید از همه جا و غرق گناه بودم...ولی روزنه امیدی کنج دلم روشن بود...اون نور کوچیک ونمیشناختم،یعنی گناه چشمو گوشم و بسته بود ک نمیدیدم...امام رضاجانم دستش به طرفم بلند بود و من نمیدیدم...آقاجان...الهی من قربونتون بشم که ضمانت منم مثل آهو پیش خدا کردی...آقاجان چند شب هواتونو کرده بودم و نمیدونستم دلیل این بی قراری چیه...داشتید به دلم نگاه میکردید..داشتید به زندگیم نگاه میکردید و من بی تفاوت بودم...جانان من کرمتونو دیدم..شب ولادتون کرامتتونو به زندگیم بخشیدید...ضمانتم کردید...قلب سیاه شده رو دوباره رو سفید کردید...خون به رگای خشک قلبم برگردوندید...امید به دل این ناامید بخشیدید... امام من تولدتون مبارک....امام من با حضور شما تو دنیا خیلی قلبا جلا گرفته...سلطان، آمدی و شدی عزیز دل معصومه بانو...تو حرمتون نیستم ولی هرکاری از دستم بر بیاد برای شادی دلتون انجام میدم... آقاجان مدیونتونم و تا همیشه دوستتون دارم... امام رضا خودمونی بگم کرمتو دیدم....دمت گرم کرامت امام رضا رو نادیده نگیریم... جان عالم به فدایت سلطان.. آرامشِ جان.... اینکه دل تنگ توام اقرار میخواهد مگر؟!